عمومی

پاسخ فرمانده حفاظت امام خمینی (ره) به یک ادعا

در پی انتشار ویدئویی از اظهارات احمد کریم پور رئیس کمیته خنثی انقلابی چژکک در دهه 1960 ، درباره سخنان وی در مورد برنامه “سرچشمه” پنجم سیما و ادعاهای مربوط به انفجار بمب در خانه ای در نزدیکی امام امام حجت الاسلام و المسلمین سراج الدین موسوی ، عضو دفتر امام و فرمانده دفاع از او ، در پاسخ خود به این ادعا پاسخ دادند و وضعیت اساسی را بیان کردند.

به گزارش شیمیشی ، جماران در ادامه این مقاله نوشت:

نام خدا

این روزها در میان اخبار مختلفی که در رسانه ها منتشر شده است ، در مصاحبه ای با رادیو و تلویزیون ، مقاله ای درباره آقای کریم پور منتشر شد که سؤالات زیادی ایجاد کرد. این سؤالات به من اطلاع دادند كه من مسئولیت مستقیمی در رابطه با موضوع دارم و در زمان پیشنهادی ، به همین دلیل از من ، مستقیم و غیرمستقیم خواسته شد كه به این سؤال پاسخ دهم.

در این راستا ، هنگام برداشتن خط از برادر آقای کریم پور ، لازم است نکاتی را بیان کنم که به طور خلاصه در این جمله خلاصه می شود: “”

اما پاسخ مفصل:

1- آقای کریم پور در توضیحات خود از این حادثه می گوید: “- او به جایی اشاره می کند – اگر خانه امام خمینی باشد ، دیگر آن خانه نکته حاجی احمد آقابابود است ، بین این (بازوهای او) خالی بود ، که صادق قطب زاده خریداری کرده بود ، در کنار آن “این خانه دیگری بود ، و خانه های افراد دیگر.”

جواب: محل خانه مذكور شبيه خانه اماميه نبود و خانه اي كه ادعا مي شود توسط مرحوم قطب زاده نجات يافته است ، در حدود 50 متر از خانه امامت فاصله دارد و به اندازه محله امام زمان نيست.

2. او می گوید ، “آن روز – صاحب خانه چهارم – روز تولد فرزند خود را جشن می گیرد ، آنها سگ داشتند ، این حیوان می آید ، در سالنی که این مراسم برگزار می شود ادرار می کند ، معمولاً سگ ها را آموزش می دهند. آنها این کار را نمی کنند. .

وقتی سگ خسته می شود ، صاحب خانه عصبانی می شود و سگ را کتک می زند ، حیوان فرار می کند ، به حیاط می رود و به دیوار می رود و وارد خانه خالی می شود.

“جشن تولد به پایان رسیده است. صاحب سگ می آید و به بچه های کمیته می گوید ،” این سگ اشتباه کرد و ما اشتباه کردیم و به سمت این درب رفتیم تا درب بعدی. اگر او (اجازه) ما را داد و ما را گرفتیم. “

جواب: کمیته های انقلاب هیچ نقشی در محافظت از امام نداشتند و آن منطقه کاملاً تحت حمایت سپاه بود و برادران سپاه مسئولیت دیدن آن سگ را برعهده نگرفتند.

3- کریم پور می گوید ، “بچه های کمیته می گویند ،” ما خودمان خواهیم رفت. ” آنها می میرند ، سگ نمی بینند. “صاحب سگ می گوید ،” بین این خانه و اطراف آن استخر وجود دارد ، به آنجا نگاه کنید. “

“آقای کریم پور توضیح می دهد که در آینده یک حوضچه می سازند ، قدم می زنند و قدم می زنند و در آن استخر می نشینند و سرگرم می شوند!”

جواب: خانه ادعا می کند که هیچ آب ساخته نمی شود و کانال از آن عبور نمی کند.

4- او می گوید ، “بچه های کمیته می روند و به این آدرس ها نگاه می کنند ، آنها می بینند ، سگ روی چند نقشه نشسته است ، پر از مواد TNT و C4.

“بعداً ، ما فهمیدیم که اگر (توطئه گران کودتاگران) نتوانند خانه امام (ره) را بمباران کنند ، آنها این مواد منفجره را به پایگاه امام (ع) می فروختند.”

جواب: این انفجار هرگز در خانه ادعایی یافت نشد و من به عنوان شخصی که مسئولیت حمایت از خانه امام را بر عهده دارد از وجود این موضوع اذیت می شوم و وجود آن را انکار می کنم. هیچ بمبی یا مواد منفجره ای در آب و خانه وجود ندارد.

5- او در فصل بعد می گوید: “زیرا این آب در حال آمدن است ، در حیاط خمام خمینی جریان می یافت و من می رفتم و همه جا را جستجو می کردم و به دنبالش می گشتم و از آن” تونل “به خانه قطب زاده می رفتم.” تقریباً “ظهر بود و من به او گفتم كه باید به كسی بگویم كه می خواهم برخیزم … در آن لحظه ، من روی شلوارم زانو زده بودم زیرا در آب بودم.”

جواب: سازنده خانه مام به هیچ وجه نمی تواند صاحب خانه نکته میر قطب زاده باشد و در اصل به هیچ خانه دیگری مربوط نمی شود. یادم نیست کسی در آن روزها برای دیدن بمبی در آن ساختمان بگذرد ، چه رسد به حضور امام.

6- البته معرفی این نکات به معنای دیر عذرخواهی آقای قطب زاده و گناه وی به دلایل دیگر و با سایر اتهامات نیست. جالب اینجاست که در مورد اسکان دیرهنگام قطب زاده این خانه بمب گذاری شده ، اشاره ای نشده است. فقط در بند 13 این جمله ، بحث “طرحی را در مورد چگونگی تخریب خانه امامام و اقدام انجام می دهد”. البته در آن روزها گفته می شد که مرحوم قطب زاده چنین تصمیمی برای انجام بمب گذاری داشته است ، اما گفته نمی شود که این دستور انجام شده است و خود او این موضوع را انکار می کند.

7- ظاهراً این برادر این ماجرا را با داستان کودتای نوژه توضیح داده است ، که شامل یک نقش ویژه برای سگ نیز می شود.

به گفته برخی منابع ، داستان این کودتا به شرح زیر است: “یک هفته پس از اجرای این طرح و پس از حمله ارتش آمریکا به طبس و شکست آن با کمک غیبت ، یکی از نگهبانان کمیته انقلاب ناآگاهانه خانه ای را در خیابان مقداد اردبیلی اجاره داده است. تهران مشکوک است و وی را تحت نظر دارد. پس از مشاهده حرکات نامشخص ، به دستور دادستان ، او را نیمه شب ساعت 1 بعد از ظهر وارد خانه کرد. سگ جلوی درب خانه ، با صدای ثابت خود ، به طور نامناسب ، نگهبان نزدیک شد. راهرو زیرزمینی ، جایی که پای وی به اشیاء سخت و سنگین زده شده بود. او در رنج و رنج زیادی قرار داشت. وقتی او وسایل را کشید ، انواع سلاح و مهمات را پیدا کرد و بلافاصله رئیس کمیته را صدا کرد و سپاه پاسداران وارد این عملیات شد. این در حالی است که در مرحله اول ، سه نفر دستگیر می شوند که یکی از آنها شهریار نور ، فرزند امیر هوشنگ نور (سرهنگ بازنشسته رژیم پهلوی) و دو همسایه وی هستند.

8- سردار کریم پور نیز در این باره سخنی را به امام ذکر کرده است که این نیز یک خطای تاریخی است. کریم پور می گوید: “امام می گوید ، سگ راهنمای خدا می شود تا نقشه عملیات شما را پاک کند.”

در حالی که سخنان امام در مورد “این سگ” مربوط به کودتای نوژه است [۱۸ تیر ۱۳۵۹]E. Hazir onmam در تاریخ 20 نوامبر 1359 و پس از آشکار شدن کودتای نوژه ، می گوید:

وی گفت: “امروزرو یکی از محققان جماران آمد و داستانی را از او گفت که من فهمیدم خدا ما را تأمین می کند. او گفت: البته خانه ای در نیمکره ، این میلیون ها نفر که در کمیته و نگهبان بودند و اینها ، گویا شنیده بودند که این غار است. به عنوان ، به نظر می رسد که درب این کازینو را ببندیم ، و هنگامی که آنها رفتند ، دیدند که بله ، ماشین های قمار. می نوشند و غیره. یکی از نگهبانان به پشت سر رفت تا ببیند چه اتفاقی در آنجا می افتد. به او حمله کرد و مجبور شد او را به زمین بیاندازد. وقتی به زیر زمین می روید [دیده‌] تعداد زیادی سلاح و موارد مشابه [هست‌]، چه کسی می تواند در رادیو و اینها را به مردم اطلاع دهد. من به او گفتم آرام ، این با راهنمایی یک سگ انجام شد! این سگ یک افسر است. همه افراد دنیا شغل دارند. آن روز یک افسر باد و شن و ماسه [اشاره به واقعه طبس]”حتی امروز ، در این داستان ، سگ وظیفه داشته است كه این شخص محترم ، این مرد ضعیف را وادار كند تا برود و اكتشاف كند.” (صحیفه ، مام ، جلد 13 ، صفحه 9)

سراج الدین موسوی

فرمانده پدافند خم خمینی

انتهای پیام

دکمه بازگشت به بالا