آیا قالیباف از حریم خصوصی برخودار است؟
در روزهای اخیر برخی از اطرافیان رئیس مجلس به دلیل رعایت حریم خصوصی سعی کردند انتشار عکس و اطلاعات این سفر را غیراخلاقی بدانند. همچنین خواستار محاکمه مسئولین این سفر شد. افشای اطلاعات سفر یا خرید مسئولان و یا خانواده آنها نقض حریم خصوصی و بداخلاقی است؟
رازداری و محدودیت های آن از بحث برانگیزترین مفاهیم در دنیای مدرن است. با گسترش رسانه ها در قرن های اخیر و دسترسی بیشتر به اطلاعات، حریم خصوصی به موضوع مهمی در امور حقوقی جوامع مختلف تبدیل شده است. اگرچه قوانین ایران تعریف مشخصی از حریم خصوصی ارائه نمی کند، اما کشورهای توسعه یافته در دهه های اخیر قوانین سختگیرانه و گسترده ای را برای محافظت از حریم خصوصی شهروندان در برابر رسانه ها و دولت وضع کرده اند. اما در نظامهای حقوقی جوامع توسعهیافته که حریم خصوصی شهروندان عادی تشدید شده است، حریم خصوصی مقامات و افراد مشهور محدودتر میشود و آزادی رسانهها افزایش مییابد تا مراقبتهای بهداشتی را در امور خصوصی آنها لحاظ کند. حریم خصوصی مقامات باید بسیار محدودتر از عموم مردم باشد، زیرا می توان گفت حریم خصوصی آنها از نظر ارتباطی بسیار محدود است، زیرا منافع عمومی مستلزم وجود مردم است. اطلاعات لازم را در مورد سرنوشت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی شخصیت ها بدانند.
حقوقدانان دلایل مختلفی را برای محدود کردن حریم خصوصی کارمندان و افراد مشهور ذکر کرده اند که از آن جمله می توان به نظریه «حذف» و نظریه «نفاق» اشاره کرد. بر اساس تئوری طرد، مقامات یا افراد مشهور با حضور علنی یا علنی حریم خصوصی خود یا حداقل بخشی از حریم خصوصی خود را حفظ می کنند. برخی از محققان به نامزدی افراد برای انتصاب یا انتخاب، یا افراد مشهوری که به خاطر شهرت، حریم خصوصی خود را به خطر می اندازند، به عنوان نوعی بازاریابی رسانه ای یاد می کنند. به عبارت دیگر، آنها در ازای کسب مقام یا شهرت بخشی از حریم خصوصی خود را رها می کنند، بنابراین نمی توانند انتظار داشته باشند که عرف به حریم خصوصی آنها احترام بگذارد.
مردم همچنین حق دارند اطلاعات بیشتری نسبت به شهروندان عادی در مورد سیاستمدارانی که سرنوشت خود را اداره می کنند داشته باشند تا از قدرت اداره کشور یا قانون گذاری اطمینان حاصل کنند.
به عبارت دیگر، متولیان امر کشور باید میز حریم خصوصی محدود خود را بپوشند و اگر نمی توانند در اتاق شیشه ای باشند، وارد حوزه مدیریتی نشوند.
نظریه نفاق نیز بر این استدلال استوار است که انسان ها حق دارند از افرادی که خود را خوب نشان می دهند، اما واقعاً انسان های شریفی نیستند، بدانند. بر اساس این نظریه، افراد مشهوری که در رفتار و گفتار خود در جامعه دروغ می گویند یا حقایق مربوط به خود را با فریبکاری پنهان می کنند، پس از آشکار شدن حقیقت، حق اعتراض و شکایت ندارند.
به طور خلاصه در نظام حقوقی کشورهای توسعه یافته قوانین سختگیرانه و محدودکننده ای برای دخالت در زندگی شهروندان و جاسوسی از وضعیت آنها وجود دارد و مجرمان در دادگاه با آسیب های جدی مواجه می شوند اما برعکس برای جلوگیری از فساد و طرد مسئولان. از فساد یا ریاکاری نور افکندن بر ظلمت مراجع نه تنها حرام و غیراخلاقی است، بلکه با تصویب قوانینی مانند فتنه (حمایت از رأی دهندگان و پاداش دادن به آنان) از نفاق و فساد بسیار کاسته است، اما اینجا برعکس است! چند دستگاه خصوصی و رسانه های جاسوسی زندگی مردم را عادی می کنند، آنها را افشا می کنند و در مواقع لزوم افشاگری می کنند و حیثیت آنها را از بین می برند، اما دانستن نحوه زندگی و رفت و آمد مسئولان و خانواده هایشان امری غیراخلاقی است!