روش ان ال پی برای لاغری
چگونه ان ال پی کمکتان میکند تا لاغر شوید؟
همانطور که گفته شد ان ال پی NLP علمی است که با تغییر طرز فکرتان، بر روی توانایی های شما متمرکز می شود و تحریکتان می کند تا زمانی که باور کنید می توانید به خواسته خود برسید. وقتی سالها پیش دوره لاغری و کاهش وزن با متد ان ال پی را برگزار کردم، مقاومت های ذهنی زیادی از سوی شرکت کنندگان وجود داشت. آنها بدنبال رژیم و روش خاصی بودند تا در عرض چند روز به وزن ایده آل برسند.
آنها فراموش کرده بودند که دلیل اصلی چاقی مقاومت های ناخودآگاه بوده و نه سبک غذا خوردن آنها. پس از اجرای چند تکنیک آنها به نقش ضمیر ناخوداگاه در کنترل وزن پی بردند. بطور مثال افرادی که در کودکی با حقارت بزرگ شده بودند در معرض سرکوب های خانواده بودند، این حس بد را با پرخوری جبران می کردند.
در این میان ان ال پی با استفاده از سه عنصر ذهن-زبان و برنامه ریزی ابزاری در اختیار شما قرار می دهد که برای ایجاد رفتار جدید بکار گیرید. برای اینکه بدانید عنصر ذهنی چه اهمیتی دارد باید بدانید از چندین هزار فکری که به ذهن ما خطور می کند، اکثر آنها منفی است و اگر نتوانیم آنها را کنترل کنیم، تاثیرات جبران ناپذیری می گذارند. افکار ما درباره غذاست که عادات غذایی را تعیین می کند.
رژیم های رنگارنگ هرگز نمی توانند جلوی این افکار را بگیرند. بسیاری از افراد را دیده ام که چند کیلو وزن کم کرده اند اما به سرعت بازگشت وزن داشته اند زیرا چیزی در ذهن آنها می گفت” تو هرگز نمیتوانی لاغر شوی”.
عنصر زبانی نیز شامل گفته های شفاهی و غیر شفاهی می شود. زبان نیز مانند فکر، احساسمان را هدایت می کند. در مواجه با غذا چه جملاتی ر ابه زبان می آورید؟ اگر بگویید کاش میتوانستم لاغر شوم یا نمیتوانم جلوی خودم را بگیرم، بدون شک ذهن آنرا می پذیرد.
پیشنهاد می شود از جمله “من انتخاب می کنم لاغر شوم” بجای “لاغر شدن سخت است” استفاده کنید. بدین ترتیب وارد جایگاه قدرتمندی می شوید که همه چیز در کنترل شما خواهد بود.
عنصر سوم شامل برنامه ریزی ذهن و ضمیر ناخودآگاه است. گاهی این برنامه ریزی ها نمی تواند صحیح باشد و بنا به عوامل بیرونی منجر به بروز عادات و رفتار نامطلوب می شود. مثلا کودکی که در بزرگسالی خلاء روابط عاطفی را با روی آوردن افراطی به غذت، سیگار و… جبران می کند.
لاغری از طریق روش NLP
در روش ان ال پی به شناخت عادات و رفتارهای منفی می پردازیم و با ارائه تکنیک های عملی، برنامه ریزی ذهن را تغییر می دهیم. در این روش به ناخودآگاه و باورهای فرد می پردازیم. واقعیت اینست که هر احساس بد ضربه ای است، سبیه به کسی که درب را می کوبد تا پیام را به شما برساند. هر قدر پیام فوری باشد و شما درب را باز نکنید، با شدت بیشتری میکوبد تا جایی درب باز شود ئر غیر اینصورت درب را خواهد شکست. احساس آنقدر به روش خود ادامه میدهد تا کار خودش را بکند. اگر هرچه زودتر با گوش دادن و توجه به احساس، درب را باز کنید و به آن عکس العمل نشان دهید، پیام خود را به شما خواهد رساند و بیماری های روحی و جسمی از بین خواهند رفت.
در دوره های مختلف به بررسی برنامه ریزی ذهن افراد و تغییر آن می پردازیم. مغز انسان از میلیاردها نورون یا سلول عصبی ساخته شده است که وظیفه آنها انتقال افکار و اطلاعات به قسمت های مختلف مغز است. با قرار گیری این نودون ها در کنار یکدیگر، یک مسیر عصبی تشکیل میشود که سرعت جابجایی اطلاعات سریعتر صورت میگیرد. حال فردی را فرض کنید که یک دسته اطلاعات را بصورت روزانه مرور می کند، مثلا رانندگی و… با مرور روزانه چنین رفتاری مسیر عصبی وی پر رنگتر و ضخیم تر میشود و او بدون فکر کردن میتواند رانندگی کند زیرا این رفتار در ناخودآگاه او جای گرفته است.
از طرف دیگر باورها، نحوه تفکر و سبک زندگی ما نیز مسیر مختص به خود را دارند. اما لزوما برخی از این باورها و رفتارها نمیتوانند درست باشند. پس چگونه میتوان این مسیرهای عصبی را تغییر داد؟ ما با استفاده از تکنیک های ان ال پی به ساخت مسیرهای عصبی جدید می پردازیم و رفتار جدید حاصل میشود.
فردی را در نظر بگیرید که سالها دارای برنامه غلط غذایی بوده و به خوردن فست فود و تنقلات پرکالری می پردازد و نمیتواند حس ولع خود را کنترل کند. در چنین شرایطی میتوان با استفاده از تکنیک های NLP ذهن او را نسبت به غذاهای مضر شرطی سازی کرد به نحوی که اگر آن غذا را دید، تمایلی برای خوردن آن نداشته باشد.
در ویدئوی زیر میتوانید نحوه عملکرد نورون های ذهنی و تاثیر آن بر زندگی ما را مشاهده کنید.
مقاومت ناخودآگاه، عامل اصلی چاقی
شاید پذیرش این نکته برای شما کمی مشکل باشد که چطور ذهن انسان میتواند مانع کاهش وزن شود؟ بسیاری از افراد نقش وراثت و عوامل فیزیکی را در بروز چاقی پررنگ تر می بینند اما در کلاس های ان ال پی حقایقی از بروز چاقی ارائه میشود که با تعجب شرکت کنندگان همراه است. به طور مثال در یکی از کلاسهای کاهش وزن که در سال 1394 برگزار شد، خانم جوانی که تمام روش های کاهش وزن را امتحان کرده بودند و از همه آنها ناامید شده بودند، در یکی از تمرینات ما شرکت کردند.
در این تمرین با برقراری ارتباط با ناخودآگاه فرد میکوشیم تا علت بروز چاقی را جویا شویم. او اظهار میکرد سالهاست که هزینه زیادی جهت خرید قرص های لاغری و روش های دیگر پرداخت کرده است اما پس از مدتی به وزن قبل باز می گردد. از او خواستم تا باورهای خود در زمینه کاهش وزن را مرور کند. او مدتی فکر کرد و گفت: من باور دارم که نمیتوانم وزن خودم را کاهش دهم و ارزشمند نیستم. او می گفت همین عامل باعث شده است که همانند گذشته به وضعیت ظاهری خودم رسیدگی نکنم و کمتر در جمع دوستان حاضر شوم.
از او پرسیدم چطور متوجه میشوی که انسان ارزشمندی نیستی؟ او کمی به پایین نگاه کرد و گفت مدام صدایی در گوش من می پیچد که تو لایق زندگی خوب نیستی. از او پرسیدم این صدا شبیه به چیست؟ او گفت همانند صدای پیرزنی است که در گوش من زمزمه می کند. من میدانستم این صدا از سالها پیش و بصورت باور در او شکل گرفته است. از او خواستم به نیت این سرزنش ها و برچسب های منفی توجه کند. زیرا ما در NLP باور داریم ناخودآگاه ما برای هر یک از رفتارها و عادات منفی یک نیت خیر و سازنده دارد.
او با تعجب پرسید مگر میشود چنین باور منفی نیتی سازنده داشته باشد؟ برای او شرح دادم که ما هنگامی که احساسات را نادیده می گیریم، آنها سرکوب شده و به شکل دردهای روان تنی، میگرن، اعتیاد، افسردگی و چاقی نشان میدهند. تا زمانی که نتوانیم مقاومت ناخودآگاه را کاهش دهیم، به موفقیت دست نخواهیم یافت. او چشم هایش را بست و به زمانی بازگشت که مادر بزرگش می گفت که اگر تو زیبا و خوش اندام باشی، مورد سوء استفاده مردهای اطراف خود قرار می گیری و او از کودکی با چنین باوری بزرگ شده بود. با تکنیک تغییر باور به وی کمک کردیم تا باور گذشته خود را تغییر دهد و باوری جدید را جایگزین کند.
او پس از چند هفته از کاهش وزن خود خبر داد و تصمیم گرفت ظاهری آراسته تری داشته باشد و خود را بیشتر دوست بدارد. در تمام کلاسهای کاهش وزن با چنین باورهایی روبرو میشویم و فرد را با جنبه های مختلف ذهن خود آشنا می کنیم. آنها پس از ریشه یابی باورهای منفی خود به صلح درونی میرسند و روند کاهش وزن بهتری را تجربه می کنند.
تضادهای ذهنی و نقش آن در بروز چاقی
همانطور که میدانید در ذهن ما دو ضمیر قرار دارند که هر یک وظیفه مشخصی دارند. ضمیر خودآگاه در تصمیم گیری ها و اراده انجام یک کار و فعالیت های ارادی دخیل است و فعالیت های حیاتی، باورها و واکنش های غیرارادی نیز توسط ضمیر ناخودآگاه انجام میشود. اگر بخواهیم این دو ضمیر را به چیز ی تشبیه کنیم، میتوان به فیل و فیلبان اشاره کرد. یک فیلبان معمولی میتواند فیل چند تنی را به رقص و یا بازی وا دارد زیرا میداند چگونه ذهن او ار کنترل کند.
مشکل از زمانی آغاز میشود که تضاد و تعارض بین فیل و فیلبان ( اختلاف بین ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه) صورت پذیرد. در این حالت هماهنگی بین اعضای بدن بهم میخورد باعث بروز حال بد و بیماری در انسان میشود. ما به وسیله شناخت این تضادها به فرد کمک میکنیم تا بتواند به صلح درونی دست یابد.
هرگاه بتوان این دو سامانه احساس و منطق را باهم هماهنگ نمود، میتوان به صلح درونی و آرامش دست یافت. ذهن منطقی یک اندام متناسب و سلامتی را می خواهد اما ذهن احساسی شیرینی و غذاهای پرکالری… ذهن منطقی کار و فعالیت را طلب می کند و ذهن احساسی تفریح و خوشگذرانی…
کلید تغییر در رفع تضادهای درونی است. یکی از بهترین قسمت های دوره های ما مشخص کردن علت پرخوری و چاقی است. فرد در حین انجام این تمرین ها پاسخ هایی میدهد که برای خود او نیز جای تعجب دارد اما همین امر باعث شده است که بصورت ناخودآگاه رو به مصرف غذا آورد.
بهترین روش کاهش وزن چیست؟
قبل از اینکه به این سئوال پاسخ دهم، اجازه بدهید داستان یک معلم موفق پیانو را تعریف کنم که چگونه توانست به بهترین مربی موسیقی در تمام دنیا تبدیل شود. همانطور که میدانید یادگیری سازهایی مانند پیانو و ویلن نیاز به زمان زیادی دارد و توصیه میشود فرد از دوران کودکی و با اختصاص دادن زمان زیادی به آنها تسلط یابد. در این بین شانس افرادی که در بزرگسالی به چنین کاری می پردازند به مراتب کمتر خواهد بود. در این بین فردی توانست با ارائه یکسری دستورالعمل های خاص، پیانو را در کمترین زمان به شاگران خود یاد دهد. آیا میدانید راز او چه بود؟
این معلم زمان تبدیل شدن یک فرد معمولی به یک پیانیست در سطح جهانی را به 1 الی 2 سال کاهش داده است در حالی که میانگین مدت زمان رسیدن به چنین جایگاهی، حدود 12 سال میباشد. هنگامی که کارشناسان به روند تدریس پیانو توسط او دقت کردند، هیچ نکته جدیدی را نیافتند و در کمال تعجب دیدند که او همانند سایر مربیان پیانو تدریس می کند. اما تفاوت کوچکی که او داشت این بود که او یک برنامه هفتگی به شاگردان خود ارائه می کرد و از آنان می خواست تا قبل از هر جلسه آموزشی حتما آن کارها را انجام دهند.
شاید برای شما عجیب باشد که چه تکالیفی را به شاگردان خود میداد. بطور مثال در هفته اول از آنان می خواست تا میهمانی را ترتیب دهند و با اطرافیان و دوستان خود وقت بگذرانند. در هفته دوم از آنان می خواست تا با دوستانی که در سالهای گذشته دچار اختلاف شده اند قراری بگذارند و با آنها آشتی کنند. در هفته بعد به دامان طبیعت بروند و… شاید در نظر اول انجام چنین کارهایی بی معنی و غیر مهم باشد و اگر ما بجای چنین فردی بودیم، افراد را مجبور می کردیم تا با تمرین های شبانه روزی و طاقت فرسا به موفقیت دست یابند اما این کار نتیجه عکس خواهد داشت.
او با این کار به بازیابی انرژی آنها پرداخت و در نهایت آنها به بهترین نتایج دست یافتند. باید بدانیم خاطرات ناگوار، کینه هایی که سالهاست از دیگران به دوش میکشیم و افکار منفی، میزان انرژی روانی ما را به شدت کاهش میدهد و هنر او افزایش تمرکز و انرژی روانی و جسمی هنرآموزان بود. چنین تجربه ای در سازمان بورس آمریکا نیز تکرار شد و نتایج فوق العاده ای را به همراه داشت.
همین الگو در بسیاری از افرادی که خواهان کاهش وزن هستند نیز تکرار میشود و افراد فکر می کنند اگر رژیم سخت و طاقت فرسا داشته باشند، میتوانند به هدف خود برسند اما در زمان کوتاهی انرژی و انگیزه خود ار از دست می دهند. بهترین روش کاهش وزن روشی است که به شما ماهیگیری را یاد بدهد یعنی همان ابزار مورد نظر برای روبرو شدن با مشکلات.
منبع: چراغ سبز