عید قربان؛ نماد تبعیت و بیخویشتنی
اولین: امر الهی یک بار با اجرای احکام آن محقق می شود، اما وقتی حرم الهی مصون از تعرض یافت می شود، مناسک خاصی حجه دارد، اما رعایت نهی الهی، یعنی نهی از دروغ، تهمت، دائمی است. ، توهین و سایر کارهایی که ما از انجام آنها نهی می کنیم، وقت ندارد و باید همیشه جلوی آنها گرفته شود.
باز هم بنا به شرایط خاص، در دستور نهی الهی تغییراتی ایجاد می شود، مثلاً نماز شکم واجب است و امر الهی به آن داده شده است، اما اگر بدانیم که نتیجه نماز، شکم خاص است. ، درگیری ایجاد می شود، سپس دستور ممنوع می شود.
دومین : به فرموده قرآن کریم ابتدا مقرر شد حضرت ابراهیم فرزندش اسماعیل را که پس از سالها انتظار به دنیا آمده بود به پیشگاه خداوند بیاورد و او را ذبح کند و او نیز قول داد. به خواست خدا از صابران باش.
عنصر اصلی دلیل قرب پدر و پسر به خدا در این صحنه نشان داده شده است. پدر امر الهي را اطاعت كرد و دستور بريدن سر طفل را صادر كرد و سپس او را از اين كار نهي كرد و ابراهيم از اطاعت هر دو امر خودداري كرد و فرزندي را كه به خاطر سنوات تولد محبوبتر بود، انكار كرد. او در برابر چشمان پدر منتظر تولدش بود و پسر با گذاشتن سر در مقابل دهان تسلیم و اطاعت از فرمان خداوند جان خود را شست.
سوم : دست کشیدن از هر چیزی که انسان دوست دارد، قطعاً با نیت و انگیزه انجام می شود، دست کشیدن از چیزی در زمانی که او بخواهد، دلخراش است و به قول سعدی:
شما نباید چیزها را در دل خود بگیرید
دل شکستن سخت است
وی در سال ۶۴۲ قمری در سن ۳۸ سالگی و در دو اقامت ۱۶ و ۷ ماهه در قونیه با شمس تبریزی آشنا شد و شمس و مولانا ۲۳ ماه با هم بودند و با رومانا دوست شد. او می توانست مولانا فقیه و شیخ الاسلام را که در درس و سخنرانی و خطبه سرآمد بودند، فردی متقی و فداکار قرار دهد. برخی به اطلاعاتی که شمس به مولانا داده اشاره میکنند و آنها را دلیل تغییر زندگی مولانا میدانند، اما احتمالاً درست است که میگویند شمس چیزی به مولانا نداده است. بلکه سعی می کرد مولانا را به این باور برساند که ثروت نامتناسب او را می گیرد و ثروتش را قتل عام می کند. غرور، تکبر، غرور، عزت نفس و عزت نفس خود را کشت و به صفا و صمیمیت طبیعی خود بازگشت.
چهارم: کسانی که به صمیمیت رسیده اند و جذبه را تجربه کرده اند پس از افشاگری های ایثار و خویشتن داری آن را دیده اند.
داستان حضرت ابراهیم (علیه السلام) در قرآن کریم نشانه گذشت و اعتماد به نفس است.
اگر جانشان را فدای دوستانشان کنند
پیش او جز لوله مهرش شرم مکن (سنایی خزنوی)
رها کردن خود و متعلقاتش جز به امید قرب و محبت از عاشقان ممکن نیست. عشق باعث می شود که انسان بر خود تمرکز کند و خود را مرکز ثقل هستی بداند و او را تشویق کند که برای نزدیکی و آرامش در مقابل معشوق از هر چیزی که متعلق به او نیست دست بردارد.
حضرت ابراهیم (ع) بدون اینکه سرش را از اسماعیل (ع) بگیرد، دلش را از فرزندش جدا کرد. هر دو با گسستن پیوندهایی که آفرینش و خلقت را از هم جدا می کند، به دنبال نزدیکی بودند.
عاشق شوید وگرنه روزی دنیا به پایان می رسد
نقش مقصود غیر ادبی از کارگاه هشتی (حافظ)
پنجم: در روایات: الصلوة القربان کل تقی الحدیث امام رضا (ع) و در کتاب آسمانی من لا یحضره الفقیه جلد 1 به دعا به عنوان «قربان» یاد شده است. صفحه 210 یعنی: «نماز هر انسان متقی را به خدا نزدیک می کند».
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز می فرماید: نماز قربانی مؤمنان است. (کنز الامال: 18907) نماز مؤمن را به خدا نزدیک می کند.
در هر دو روایت، تقرب به خدا از طریق نماز، برای اهل ایمان (مؤمنان) و صالحان در اعمال (تقی، تقدی، متقین) مقرر شده است. در مرحله ایمان، ایمان مؤمن و در مرحله عمل، تقوا و تقوا. نتیجه اینکه ایمان و اخلاص دو عنصر اصلی برای تقرب به خدا از طریق دعا هستند. از این روست که برای هر تقرب و تقرب به خدا، ایمان واقعی و عمل نیک لازم است. زیرا کارگاه ایمان و محل بیان آن میدان عمل است.
ششم: داستان حضرت ابراهیم (علیه السلام) نمایشگاه ایمان و عمل صالح، اطاعت از اوامر خداوند و در نهایت خویشتن داری است. ابراهیم برای برداشتن سر بنده خود، امیال و دارایی خود را قربانی کرد. این دکترین فراتر از زمان و مکان است. در دنیای امروز که جهان پر از کثرت گرایی است و اندیشه بشری از هزاران راه رسیده است، بازگشت به خویشتن و نابودی داوطلبانه اصل حقیقت و تمرکز بر مرکز ثقل، هدف اصلی خلقت است. ، خسرانی که فدائیان خواهند دید. چه بر من گذشت و چه گذشت و دیدی. خدایا او که تو را از دست داد چه سودی به دست آورد؟ و آن که تو را دید چه چیزی از دست داد؟ (بخشی از دعای عارف)