طبیعت ایران زیر چرخ آفرود بازان
خوشحالم که منابع طبیعی دره شقایق تصویب شده است. آنها برای انجام قتل عام در مقابل بخشدار و رئیس منطقه آمل ، همه راههای دسترسی به دشت را کور کردند. به محض دیدن صحنه شوکه شدم. گفتم: چرا جاده ها را با بار مسدود می کنید و باعث ریزش می شوید؟ این مقام محیط زیست گفت که قدرت ما به مردم و بازیکنان مهاجم نمی رسد. هر کاری که می کنیم ، آنها نیز محافظت می کنند. آنها تمام راه را مسدود کردند. حوالی ساعت 3 بعد از ظهر بود که ناگهان مردی لجباز و کیسه ای جلوی چشمان همه مأموران در سر او کمی بالاتر از ورودی های بسته پیدا شد. او خود را به دشت شقایق رساند و به همان شیوه قدیمی در کوه ها گم شد. رفتار او مانند اوباش و جباری بود که گاهی در مقابل مردم و پلیس تهدید می کرد که اگر کسی جرات کند جلو بیاید! هر چقدر مسئولین داد و فریاد می کردند ، متهم ناخواسته به راه خود ادامه داد. این بندگان خدا نمی توانستند کاری بکنند زیرا راه را بسته بودند و نمی توانستند از ستمکاران پیروی کنند.
شرم آور است که این گروه برای فرار از چشم پلیس ، طبیعت ایران را با ماشین های گران قیمت خود فدا می کنند. رفتار مسافران خارج از جاده بسیار خطرناک تر و مخرب تر از رفتار شکارچیان است. آنها گیاهان را در اوایل بهار هرس می کنند ، در طول مسیر حیوانات را می کشند ، با حفر در حساس ترین اکوسیستم ها خاک حاصلخیز را کاهش می دهند و با حفر مناطق عمیق راه های جدیدی را در مناطق حساس باز می کنند. ورود خودروها به این مناطق ، آرامش حیات وحش را مختل می کند و مشخص نیست که چه تخلفات دیگری در این راه رخ نخواهد داد.
آفرودها دو نوع اکوسیستم حساس را ترجیح می دهند. یکی بیابان های دور افتاده و دیگری قله های کوهستان که گاهی با موتورسیکلت به ارتفاعاتی مانند توچال و الوند می رسند.
ریشه گسترش این نوع گردشگری ، چشم انداز فرهنگی ناموفق است که سالها با محدود کردن لذت جوانان در شهرها ، به ویلاهای شمالی و در نهایت آفرود منجر شده است. فعالان آفرود به دو گروه تقسیم می شوند: گروه اول رانندگان حرفه ای و افراد آگاه هستند که نیاز جوانان و ثروتمندان برای رفتن به مکان های دور از چشم پلیس و دادگستری و با گرفتن پول زیادی از مشتریان خود را درک می کنند. ، بدون نیاز به ویزا و به نظر می رسد هزینه های بالای سفرهای خارجی آنها را به کشور دیگری منتقل کند. گروه دوم فرزندان افراد متمول ثروتمند از هر قشر و طبقه ای هستند که در این گروه دیده می شوند. آنچه بین این دو گروه مشترک است عدم مسئولیت در قبال سرزمینی است که سالها به دلیل سو mis مدیریت مال خود غارت شده است. نتیجه یک غارت است که در آن خاک گرد و غبار می شود ، آب نشت می کند و آنچه باقی می ماند یک طبیعت زخمی است که با آوار تزئین شده است.
از افرودیت غفلت نمی شود ، باید بر افرودیت حکومت کرد. در این میان رانندگان معتبری وجود دارند که گاه خدمات ارزنده ای برای نجات کوه ها و کمک به اطفا حریق ارائه می دهند. در اسرع وقت سازمان حفاظت از محیط زیست و سازمان جنگلها و کوهستان در تماس با پلیس راهور باید جریمه های سنگینی را برای رانندگانی که به مناطق غیرمجاز سفر می کنند ، وضع کنند. مجازات را می توان با افشای گزارش های افراد معتمد و کارمندان محیط زیست و منابع طبیعی اعمال کرد. علاوه بر مجازاتهای فوری ، سازمانهای مسئول نیاز دارند که مرتکبان را برای جبران خسارات وارده به طبیعت محاکمه کنند.
باید در هر استان منطقه ای برای ورزشهای خارج از جاده وجود داشته باشد تا بازیکنان خارج از جاده بتوانند از تفریح و سرگرمی در مناطق دارای مجوز لذت ببرند. انتخاب مناطق مجاز باید براساس ارزیابی محیطی انجام شود تا منطقه انتخاب شده به درستی انتخاب شود و کمترین آسیب به جانوران و گیاهان گیاهی وارد شود. امیدوارم مسئولان مربوطه این مشکل را جدی بگیرند و قبل از اینکه مانند مشکل موتورسیکلت از کنترل خارج شود ، برای آن راه حلی پیدا کنند.
* استاد زیست شناسی ، دانشگاه تهران