اما و اگرهای افزایش قیمت بنزین
افزایش قیمت بنزین همواره یکی از مسائل چالشبرانگیز در اقتصاد کشور بوده که البته دولتها همواره با آن بسیار محتاطانه برخورد میکند، چرا که گرانی بنزین تاثیر مستقیم و غیرمستقیمی بر دیگر حوزه ها، چون حمل ونقل، گرانی خورد و خوراک و… میگذارد و به نارضایتی مردم منتهی میشود.
از سوی دیگر پرداخت یارانه برای واردات بنزین و فروش آن به قیمت ارزانتر به مردم و تلاش برای عدم افزایش قیمت آن با وجود گرانی همه اقلام اساسی و غیراساسی، نیز فرآیندی پیچیده و غیرمنطقی است که به گفته برخی از کارشناسان در جایی و زمانی که احتمالاً دور نخواهد بود به الزام و افزایش قیمت انفجاری بنزین و تبعات نامطلوب بیشتر منتهی میشود. بر این اساس گروهی از کارشناسان بر این باور هستند که افزایش قیمت تدریجی بنزین متناسب با آنچه درباره دیگر کالاها صورت میگیرد، جراحی تلقی میشود که در نهایت به نجات بیماری پنهان در این زمینه منتهی میشود.
راهکار سامان بخشیدن قیمت بنزین
به گزارش «آرمان ملی»، پیش از برگزاری انتخابات همه نامزدهای انتخاباتی از «بنزین» به عنوان یک برگ و فرصت تبلیغاتی استفاده میکردند و طرحهای خود را در این زمینه ارائه میکردند، اما آنچه که همگان بر آن باور داشتند، فقدان مدیریت مطلوب در این زمینه و ضرورت تمهیدات مناسب برای مدیریت در خصوص متعادل کردن پرداخت یارانههای سنگین دولت برای واردات بنزین و توزیع آن در کشور است. ضرورت سرمایه گذاری برای احداث پالایشگاه که سالهاست به وادی فراموشی سپرده شده است، فرهنگسازی برای مدیریت صحیح مصرف بنزین، اصلاح نظام خودروسازی و تلاش برای کاهش مصرف سوخت از سوی خودروسازان، توسعه خودروهای برقی یا جایگزینی سوختهای جایگزین برای خودروها و … از جمله راهکارهایی به شمار میآید که قطعاً باید در درازمدت در عرصه مصرف سوخت به مرحله اجرا درآید تا از تبدیل کمبود بنزین به شرایط ناپایدار اقتصادی و سیاسی و چالشی بزرگ پرهیز شود.
عدالت یا بیعدالتی با گرانی بنزین
پرداخت یارانه بنزین برای همه که به زعم برخی از مسئولان و کارشناسان فرآیندی در راستای اجرای عدالت اجتماعی است، به نظر بعضی دیگر باعث ایجاد رانت و در نهایت بی عدالتیهایی میشود که باعث نابسامانیهای بیشتر در این عرصه میشود. به نظر این افراد؛ ادامه یارانهها برای مدت طولانی از نظر اقتصادی و زیستمحیطی به نظر منطقی نمیرسد. کشورهای دیگر که تجربه مشابهی داشتهاند، به مرور زمان با کاهش یا حذف یارانههای سوخت، تلاش کردهاند تا اقتصاد خود را پایدارتر و محیط زیست خود را پاکتر کنند. اما در عین حال تحلیلگران معتقدند؛ ادامه این سیاست به شکل فعلی نه تنها اقتصادی نیست، بلکه به عدالت اجتماعی و محیط زیست نیز آسیب میرساند. از این رو، حرکت به سمت حذف تدریجی یارانهها و تخصیص منابع به بخشهای حیاتیتر و پایدارتر، منطقیتر به نظر میرسد. البته این تغییر باید با دقت و برنامهریزی مناسب و با در نظر گرفتن حمایت از اقشار کمدرآمد صورت گیرد تا تبعات منفی اجتماعی نداشته باشد.
حلقه مفقوده سوختهای جایگزین.
اما افزایش قیمت بنزین به طور ناگهانی نیز که همواره با افزایش قیمت حملونقل در گام نخست و گرانی در دیگر حوزهها همراه است، گزینه مطلوبی به نظر مسئولان و کارشناسان نیست، اما استفاده از سوختهای جایگزین مانند سی ان جی و توسعه زیرساختهای آن علاوه بر اینکه سرانه مصرف بنزین در کشور را کاهش میدهد، باعث افزایش مصرف سوخت پاک (گاز) میشود و منجر به کاهش آلودگی هوا نیز خواهد شد. این رویکرد با وجود در اختیار داشتن منابع گسترده گاز طبیعی که میتواند به عنوان یک منبع تامین کننده پایدار در این زمینه باشد، به دلیل فقدان زیرساختها و عدم تعامل سازمانهای مربوطه، چندان توسعهای در کشور پیدا نکرده است. به گفته کارشناسان؛ تبدیل خودروهای بنزینی به سیانجی نیازمند هزینههای قابل توجهی است که ممکن است برای بسیاری از مالکان خودروها بهصرفه نباشد. از سوی دیگر نگرانیهایی در مورد ایمنی مخازن سیانجی و حوادث احتمالی وجود دارد که باید به دقت مدیریت شود. این پروسه که در چندین سال قبل با واگذاری تسهیلات و راه اندازی کارگاههای استاندارد دوگانه سوز کردن خودروها ایجاد شده بود، به دلایلی کمرنگ شد، از این رو به نظر میرسد سرمایهگذاری جهت توسعه ایستگاههای سوختگیری سیانجی و بهبود زیرساختهای موجود از اهمیت بالایی برخوردار است و در این مسیر ارائه تسهیلات و یارانههای دولتی برای تبدیل خودروهای بنزینی به سیانجی و کاهش هزینههای تبدیل میتواند مشوق موثری باشد.
مقدمهای برای تغییر قیمت بنزین
برخی از کاربران فضای مجازی مدعی شدند که جمع شدن کارت سوخت جایگاهها، مقدمهچینی برای تغییر قیمت بنزین است. زیرا با کاهش سهمیه آزاد کارتها و همچنین محدود شدن کارت سوخت موجود در جایگاهها، مردم ترجیح میدهند بنزین را گران بخرند، اما دستکم، بنزینی وجود داشته باشد که بتوانند آن را بخرند. آمارها نشان میدهد که اکثر مصرفکنندگان سوخت، به بیش از ۱۶۰ لیتر در ماه بنزین نیاز دارند و به همین دلیل هم زمزمه جمعآوری کارتهای سوخت نگرانکننده بود. پس میتوان گفت که روشهای غیرقیمتی که وزیر از آن صحبت کرده یحتمل زمینههای همترازی قیمت سوخت و تورم را فراهم میکند.
اتاق فکری برای جراحی بنزین
محمدرضا باهنر، نماینده ادوار مجلس، ضمن لزوم وجود یک اتاق فکر جراحی اظهار کرد که ممکن است قیمت بنزین به ۵۰ هزار تومان هم برسد. این صحبتها توجه بسیاری از رسانهها را به خود جلب کرد. اما منظور از این ادعا چیست؟ او با مقدمهچینی در رابطه با بالا بودن میزان اتلاف منابع در کشور و در رابطه با فضای رسانهای موجود پیرامون مسعود پزشکیان، مدعی شد که افزایش قیمت بنزین، راهی است که باید طی شود و لزوما به پزشکیان مرتبط نیست. این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام صراحتا از جراحی بنزین نام میبرد، اما در ادامه اعلام میکند که باید به معیشت مصرفکنندگان توجه داشت تا بحران امنیتی رخ ندهد. جراحی قیمت بنزین با اصلاح گام به گام قیمت مطابق با تورم اساسا متفاوت است. سیاستی که در برنامه چهارم توسعه وجود داشت، اصلاح قیمت حاملهای انرژی را به صورت پلکانی دنبال میکرد. اما افزایش ناگهانی قیمت بنزین بدون هیچ برنامهای برای متناسبسازی با تورم، با این رویه تفاوت اساسی دارد. توجه به مشکلاتی که قیمت بنزین در کشور به وجود آورده، ضروری است. برای مثال صحبت در رابطه با قاچاق بنزین به دلیل تفاوت قیمت این حامل انرژی، میتواند مسئولان را به سمت راهکارهای جلوگیری از قاچاق سوق بدهد. اما نکته حائز اهمیت آن است که تجربه افزایش ناگهانی بنزین نیز نتوانست جلوی این قاچاق را بگیرد. اساسا این قاچاق تنها در سطوح خرد رخ نمیدهد. بدون توجه به قاچاق بنزین در سطوح کلان، راهکارهای مطرحشده در رابطه با جلوگیری از قاچاق، راهگشا نخواهد بود. استفاده از ابزار مدیریتی و قیمتی در رابطه با بحران بنزین اتفاقا ضروری است. اما صحبت مکرر از جراحی به معنای توجه به امور مدیریتی و کلان نخواهد بود. گویا برخی مسئولان گمان میکنند که با صحبت از جراحی میتوانند بحران بنزین را حل کنند، حال آنکه این بحران یکشبه بهوجود نیامده است که بخواهد با یک جراحی حل شود. همان طور که باهنر اشاره میکند مشکلات کشور آن قدر زیاد است که بیم آن میرود که پزشکیان نتواند اصلاحات زیرساختی انجام دهد. بدون داشتن برنامه مدیریتی درست برای بحرانها، نمیتوان به سراغ حل آنها رفت و مشکلات روزمره کشور ممکن است باعث شود که مسئولان، این بحرانها را دائم به تعویق بیندازند. داشتن برنامه دقیق و مدون مدیریتی با نظر کارشناسان و با توجه به تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی و… ضروری است. اما لازم به ذکر است که اتاق فکر جراحی که باهنر از آن نام میبرد، نیازی به برنامه مدیریتی و کلان ندارد! همانطور که در دولت دوازدهم نیز مشاهده شد، اساسا در چنین مواردی که به مشکلات کلان طرحها توجهی نمیشود، نیازی به وجود تیم مدیریتی و کارشناسی حس نمیشود. در نگاه اول شاید به نظر برسد که باهنر از افزایش قیمت به میزان ۵۰ هزار تومان صحبت نمیکند. آن چه باهنر از آن صحبت میکند، داشتن تیم قوی متشکل از کارشناسان است که ضمن توجه به ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پروژهها، نسبت به نحوه اجرای آن اقدام کنند. این صحبتها اتفاقا راهکار مدیریتی صحیحی را پیش روی دولت میگذارد و راهکار آن است که پروژهها توسط تیم کارشناسی با توجه به شرایط موجود بررسی شوند. نکته حائز اهمیت آن است که جراحی در اقتصاد مفهوم مشخصی دارد. اگر از داشتن اتاق فکری متشکل از کارشناسان به جهت جراحی صحبت شود، از اساس پروژهها مشخص خواهد بود. بهتر است که اگر افراد قصد راهنمایی و گذاشتن راهکار پیش پای دولت جدید را دارند، نسبت به پیشینه واژهها و مفهوم آنها دقت بیشتری داشته باشند. چراکه عدم توجه به شرایط ایران امروز در بحثهای کارشناسانه، نمیتواند کاری از پیش ببرد و میتواند بر بحران بیافزاید.
راهکار کوتاه مدت چالش بنزینی
برخی کارشناسان معتقدند: راهحل کوتاهمدت دیگر تکنرخی شدن دوباره قیمت بنزین است که طبق آمار اکنون مصرف بنزین ۲۵ برابر بیشتر از زمانی است که قیمت بنزین تکنرخی بوده است و با این راهکار میتوان قیمت بنزین را تا حدودی کنترل کرد، اما این چالش را برای همیشه حل نخواهد کرد. در نهایت اینکه دولت چهاردهم با ریاست دکتر پزشکیان، همانطور که وعده داده بود باید با کمک کارشناسان حوزه انرژی چه در بخش خصوصی و هلدینگها، چه در دانشگاهها و مؤسسات علمی و چه در مدیران حوزه انرژی در دولتهای سابق شوراهای راهبردی تشکیل دهند و با همفکری همگی کارشناسان چالش نرخگذاری سوخت را هم از دوش دولت خارج کنند و هم یک بار برای همیشه به این مشکل سامان دهند به شکلی که هم در اجتماع پذیرفته شود و هم مشکلی در سفره دهکهای کمدرآمد و کممصرف ایجاد نکند.