شفافیت در موضعگیری‌های سیاسی، ضرورتی اجتناب ناپذیر

از اعضای فعلی گرفته تا اعضای حزب و افراد مستقر ، همه در تلاشند تا حامیان خود را با سخنان خود پیدا کنند ، از آنها در مواقع حساس ، به خصوص در نظرسنجی ها استفاده کنند ، و در این راستا برخی از هر کاری منصرف می شوند. برنادین در بیشتر موارد ، مهم است که افراد درگیر شوند. زیرا وقتی شک دارید ، آنکس که قصدش را دارد ، از این فرصت نهایت استفاده را می کند!

بعضی اوقات افراد به عمد مبهم صحبت می کنند و گاهی هیچ قصدی ندارند و دیگران سخنان آنها را مطابق سلیقه و خوانش یا میل سیاسی خود سبک تفسیر می کنند ، بنابراین باید شنوندگان فعلی و بالقوه و معنی آنها را بشناسند. توضیح. ترس و طمع دو عامل مهم در پاکت است.
ارزیابی و تجزیه و تحلیل مسائل تاریخی ، به ویژه در اوایل اسلام ، این روزها رنگ و بوی خاصی دارد ، به خصوص به جای در نظر گرفتن تحریم های سخت آمریکا و اوضاع خطرناک دشمن ، برخی از افراد مجبور می شوند در اوایل اسلام مواضع خود را بدست آورند. نگاهی به تاریخ بیاندازید. البته تا حدودی پذیرفته می شود اما گاهی زیاد می شود.

من همچنین دو ترجمه از ابهام و ابهام و استفاده از کنایه و ابهام را خواندم که یکی از آنها در یکی از دروس اخیر دیررس دکتر است. داوود فیرحی ، استاد علوم سیاسی را ببینید که اخیراً در کانال ها منتشر شده است. در این سخنرانی ، که صریحاً با بررسی جنبش آشوری خاتمه یافت ، وی هر تصمیم پیامبر را به عنوان یک همه پرسی قلمداد کرد ، تصور بسیاری از آنها. وی توصیه های جنگ احد برای جنگ در خارج از مدینه را دوباره تفسیر کرد. از آن زمان او بارها خواستار همه پرسی شده است. خوب ، طبیعی است که در چنین دنیای بی نظمی و به خصوص در کشور ما ، نظرات این چنینی چیست. ائتلاف و همه پرسی در حوزه سیاسی معنای خاصی دارد. همه پرسی به معنای همه پرسی و رأی هر یک از مردم است و البته تفاوت آن با مدیریت انتخاب افراد برای مأموریت های خاص و مشاوره با ویژگی های خاص در چنین مواردی است. آیا مشاوره با کارشناسان به معنای جدید به معنای تجدید وفاداری و همه پرسی است؟ در جنگ احد ، اگر پیامبر خدا با جوانان مشورت می کرد ، زیرا آنها مردان جنگی بودند و از این نظر می توان آنها را مردانی سازگار و پیمانکار در میدان جنگ دانست ، آیا این به معنای وفاداری مجدد است؟

می توانیم بگوییم که در یک سیستم مناسب ، هر تصمیمی که حاکم می گیرد در واقع صدای وی از طرف مردم است ، اما اینکه آیا این نیز در عمل اتفاق می افتد و آیا امکان دارد ، در هر عملی به رهبر یا حاکم وفادار باشی از مردم بگیرم؟ ؟ ما در تاریخ داریم که برخی در زمان خلیفه و حتی در زمان پیامبر علیه تصمیمات او برخاسته اند. البته اگر دولت نماینده واقعی مردم باشد ، مردم به مقام حاکم تصمیم می گیرند و البته دولت مردم هستند و آنها به بعضی از افراد وظیفه دارند که مسائل را حل کنند ، زیرا خداوند فرموده است که مردم باید به صورت اقساطی پرداخت شوند. داده شده (حدید). به همین دلیل است که مردم تقسیم را می گیرند و از آن طلب می کنند و از آن محافظت می کنند و پیامبر و پیروانش راهنمایی می کنند. مطمئناً مردم موظفند شخص یا گروهی را به عنوان رهبر یا حاکم انتخاب کنند ، که ممکن است حاکم مردم من باشد (نه البلاغه ، خطبه 40). قضیه در قرآن و سیره در جاهایی که لازم است بسیار متوقف شده است ، اما این به معنای انتخاب مجدد ، یا همه پرسی ، حداقل امروز به معنای سنتی آن نیست. علیمام علی که با حسن نیت مردم روی کار آمد خطاب به طلحه و زبیر گفت: در مکانی که حقیقت آشکار می شود و توسط کتاب خدا و سنت پیامبر آشکار می شود ، من نیازی به نصیحت نمی بینم. بله ، در صورت نیاز به مشاوره این کار را خواهم کرد (خطبه 205).
ممکن است سخنران ایده خاصی نداشته باشد و حتی ممکن است ایده اصلاحی و ابتکاری داشته باشد ، اما کسانی که از آن استفاده می کنند باید بسیار مراقب باشند که اشتباه نگیرند. چه بهتر که گوینده یا نویسنده ، اگر از درک مطلب می ترسد ، ابتدا خودش تصمیم بگیرد. بنابراین آیا هم سخنرانان و هم شنوندگان باید به این امر توجه کنند یا اینکه استفاده از مفهوم فساد سیستماتیک در کلمات آنها تفسیر درستی است؟ سیستم یا سیستم یک خواسته است. ما از ایجاد و سیستم و سیستم یاد می گیریم. سیستم سیستمی است که در آن تمام اجزای آن به درستی هماهنگ شده و عملکرد خود را انجام دهند. چه کار بدنی باشد ، چه جوامع بشری. آیا در متن فساد سیستماتیک نوعی فساد است یا سیستماتیک و منظم؟ در قرآن وقتی به منافقین گفته می شود که فساد نکنید ، می گویند: “ما اصلاح می کنیم” (بقره ، 11). فرعون به مردم هشدار داد که من می ترسم که موسی دین شما را تغییر دهد یا باعث فساد در کشور شما شود (غفار ، 26). فساد نسل و نسل را نابود می کند (بقره ، 205).

سیستم نه تنها بد بلکه خوب است. جهان حول نظم و عدالت می چرخد. عدالت منظم و منظم است و علی در خط فرمان من الله فرمود (نه البلاغه ، نامه 47). فساد در اصل ضد نظام و ضد فساد است. فساد سیستم را از بین می برد به طوری که هیچ کس نمی تواند آن را درک کند. همانطور که ابوسفیان به فرزندان خود توصیه کرده است ، کسانی که دولت را به عنوان توپی که فقط باید به نام هزاران خانواده بین افراد یا خانواده های خاص منتقل شود مشاهده نمی کنند ، نظامی نیستند و نظم و ترتیب اعتقادی ندارند. آنها حلقه ای فاسد و شرور هستند که بر سیستم مسلط هستند و بنا به میل خود همه چیز را از مدار خارج می کنند. بهتر بود آن را فسادی كامل یا جامع می نامیدند ، زیرا وی خاطرنشان كرد كه خلیفه دوم ، بنا به سلیقه شخصی ، در سال 15 هجری قمری برخی از حقوق خاص را قائل شد و به تدریج آنچه اتفاق افتاد ، و این مخالف سیستم است.

مثال دوم در مورد وضعیت فعلی و مباحث مربوط به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و البته در آینده ای نه چندان دور ایران است. بسیاری در تحلیل های خود به افراد مرتبط و تجار مجازات ها و افراط گرایان و افراط گرایان اشاره می کنند و چنان کلماتی را بیان می کنند که مشخص نیست منظور آنها چیست؟ آیا آنها در مورد انتخابات DY صحبت می کنند یا بحث آنها در داخل کشور است؟ منظور آنها این است که آنها سیاستمداران آمریکایی یا سیاستمداران خود ما نیستند و از چه طیف هستند؟ آیا افراط گرایان داخلی همان افراط گرایان خارجی هستند؟ آیا تحلیلی بر روی آنها انجام شده است؟ چه کسانی هستند که به عقیده برخی قدمهای خود را می گذارند و با دست به جلو می روند؟

برخی دیگر افراد را به گروههایی تقسیم می كنند: بعضی از آنها از یكی از دو كاندیدای آمریكایی حمایت می كنند ، بعضی از صمیم قلب و نه به وضوح ، بعضی از صمیم قلب و به وضوح ، بعضی دیگر با صمیمیت و ظاهری ، بعضی دیگر با جان و دل ، چنین دسته هایی نیز وجود دارد که در آنها مشخص نیست که چگونه از آنها استفاده شده و نمونه های آنها فردی یا جمعی است و اگر چنین است ، چند مورد و توسط چه منبعی انجام می شود آیا بهتر نیست با شواهد به گونه ای صحبت کنیم که گویی کار علمی و انتقاد به جای تند ، سازنده است؟ وضوح این اصطلاحات و مفاهیم و مثالهای آنها توسط گوینده روشنگر است. اگر طرف مقابل چیزی بگوید ، آنها پاسخ می دهند ، یا در صورت لزوم ، بحث و گفتگو می شود. Caligi مشکلی را حل نمی کند اما بیشتر مردم را گیج می کند و باعث آزار ، انگ و دوری از یکدیگر می شود. در جاهایی که باید صادقانه درباره خود و توانایی های خود ، هر دو یا چند گروه ، صادقانه فکر کنیم ، در انتخابات ایالات متحده تمام تلاش خود را صرف گفتار و کردار می کنند ، و آنها چنان خوشحال هستند که خودشان را درک می کنند. انجام داده است. رفتار دولت و مردم و بحث های اقتصادی با گفتار و کردار ، به ویژه در این روزها ، این ارتباط را به خوبی نشان می دهد ؛ با این حال ، به نظر می رسد که برخی از افراد می گویند که برای ما مهم نیست که کی سر کار می آییم.

بنابراین خوب است که بگوییم کسی چنین گفته است ، و من فکر می کنم درست یا غلط است به همین دلایل. چرا در حجاب ابهام ، و ما به شوخی صحبت می کنیم. یا خودمان را تعبیر می کنیم.
انتخابات ریاست جمهوری در حال نزدیک شدن به 1400 است و همه گروه ها در تلاشند ایده هایی را برای نامزد خود بدست آورند و جای تعجب است که بسیاری می خواهند در انتخابات ایالات متحده شرکت کنند.
آیا می توان گفت که در کشورهایی که گاو زندگی می کند با کسانی که در کشور ما چراغ سبز می دهند و راه را برای خارجی ها باز می کنند ، چیز مشترک وجود دارد؟
در چند وقت اخیر ، بسیاری از بزرگان در مورد توجه داخلی و قدرت داخلی بحث کرده اند ، اما آنها توافق با ایالات متحده را نیز بد نمی دانند. سوال این است که آیا چنین ارتباطی می تواند محترمانه باشد؟ آیا ایالات متحده تاکنون به همان اندازه فریبکارانه و متهم کنندهانه مثل معاویه عمل کرده است که علی درباره معاویه گفت: “او دانا و داناست” (نه البلاغه ،).
البته باید از فرصت استفاده کرد اما نباید بیگدار را به آب انداخت و از هر اقدامی که دشمن برداشته یا نشان دادن اختلاف در کشور است باید جلوگیری شود. بگذارید با حجاب عدم اطمینان با یکدیگر صحبت نکنیم ، صمیمانه صحبت کنیم و پاسخ را بشنویم و کشور درگیری های بی اساس ایجاد کند.

دکمه بازگشت به بالا