‌بهمن خاوری: قبل از رومینا هم یک دختر را فراری داده بودم

آرگارگ نوشت: اظهارات بهمن خاواری و همچنین نقش وی در فرار رومینا باعث شد که ما پس از دستگیری به سمت او برویم و به گزارش بهمن از قتل رومینا گوش فرا دهیم.

می توانید گفتگوی کامل با بهمن خاواری را بخوانید.

خود را کاملاً تعریف کنید.
بهمن خاواری ، من اهل روستای تالش و سفیدسنگان هستم و 28 ساله هستم.
کی متولد شدی؟
من در 11 مارس 1991 به دنیا امدم و جنگل می کنم.
چه موقع رومینا را ملاقات کردید؟
بیشتر از دو سال از این که ما بین سایبر و اینستاگرام ملاقات کرده بودیم می گذرد و دو ماه با تلفن صحبت کردیم.
دوست شما از کجا شروع کرد؟
من آن را در جایی پیدا کردم و در اینستاگرام آنرا گوش دادیم. در پایان تصمیم گرفتیم که با هم دویدیم. من شخصی را فرستادم تا به پدر رومینا بگویم که من دختر او را می خواهم ، اما پدرش آن را به من نداد و گفت من دخترم را به تو نمی دهم.
عزیمت رومینا قریب الوقوع است.
یک شب وقتی که سعی کردم از او (رومانی) فرار کنم ، او نتوانست من را نجات دهد ، بنابراین تصمیم گرفتیم روز دیگر فرار کنیم. بعد از اینکه خانواده وی (رومینا) خوابیدند ، من در حیاط آنها ایستادم تا خانواده شخصی او را جمع کنم. من ابتدا به خانه پدرم منتقل شدم و خواهر و مادرم او را دیدند ، سپس او را به خانه خواهر بزرگترم در آستانه بردم.
آیا رومینا اولین دوست شما بود؟
شما اینجایید.
آیا شما فکر می کنم پدر رومینا چنین چیزی انجام خواهد داد؟
من هرگز نمی دانستم که او این کار را خواهد کرد.
وقتی رومینا با شما فرار کرد ، چه کسی به شما پیشنهاد داد که عکسی بگیرید و در اینستاگرام پست کنید؟
وقتی فرار کردیم ، پدرش از ما شکایت کرد زیرا او یک برده است. دو روز پس از فرار ما، رومینا به ما گفت به ارسال یک عکس از او در داستان.
مثل بقیه عکسهایی که از آنها گرفته شد ، من از اینکه چه کسی آنها را توزیع می کند ، آگاه نبودم.
چگونه تصویری را که در داستان ارسال کرده اید ، چگونه بدست آورده اید؟
من او را در خانه خواهرش دستگیر کردم.
بعد از رومینا باید دوید؟
آنها از من شکایت کردند و همیشه پلیس را صدا می کردند.
اگر با گذشت زمان، شما را فرار از رومینا دوباره؟
وقتی که من دور از او زد، من نمی دانم آن را واقعا اتفاق می افتد شد.
آیا این درست است که شما می خواهید رومانی بعد از آدم ربایی به کردستان برود؟
خیر ، تا به امروز ، فکر نمی کنم پدر تا به حال دختر خود را مانند این کشته باشد.
خودت را سرزنش می کنی؟ آیا وجدان گناهی وجود ندارد؟
من پرواز رومینا را عزادار نمی کنم؛ من سردرد ندارم
کمی در مورد خانواده خود بگویید؟
یکی از خواهرانم فرار کرد. برادر من ، که از من بزرگتر است ، از یک دختر فرار کرد و اکنون یک فرزند دارد. پدرم نیز از مادرم فرار کرد.
افراد محلی می گویند شما مثل دختر دیگری است که قبلاً فرار کرده است.
بله ، چند سال پیش بود

دکمه بازگشت به بالا