بیدارباش روز نهم: ابرها را دریاب
باشد که ما هرگز به کسانی که مهربان هستند وفادار نباشیم ، وفادار باشیم.
و اگر خوشحال نباشید ، از عشق یک دوست خود یا کار گناهکاران راضی نخواهید شد.
در سفیر “آزادی”
هیچ گونه تسلی برای حقیقت وجود ندارد
بسته به جنبه انسانی ، در بعضی مواقع
بوی هوا گرم روز مرا گرفت
ماه گذشته ، احتمالاً ماه
ماه رمضان یک ماه خداست
یک ماه آزادی و ارتباطات
این یک ماه عشق ، پاکی و ایمان است
ماه وحی و نزول قرآن
این فصل کثیف و تلخ است
ماه بیداری قلب است
همه بینش و وضوح بیشتری دارند
جوهر زمان طولانی تر است
فرصت فرار وجود ندارد
جاده مانند چراغها سریع است
سایه های ابر امکان پذیر است
در هیچ جا سایه ای از آن نبود[۱]
شانس مانند ابر می گذرد
رحمت حقیقت به بنده سرازیر می شود. اما اوقات روشن و روشن وجود دارد که پر از نعمت و رحمت است. لحظات گرانبهایی وجود دارد که از “زمان خدا” می آید ، روزهای گرانبهایی که از “روزهای خدا” به دست می آید. دانستن و بیداری برای بهره مندی از آنها ضروری است.
ماه رمضان یکی از این مزایا است.
در روایات مقدس است:
“آگاه باشید که در ایام روز شما ، خدا برکت و لحظه خواهد بود ، آگاه باشید ، در هتل باشید و این زمانها در معرض دید شما قرار بگیرد …”[۲]
باشد که ماه رمضان نگذرد و ممکن است بشر از رحمت بزرگ خداوند بهره نبرد.
فضل از سرچشمه نیکی های خدا سرچشمه می گیرد. مهارت و اراده ما نیز باید در ما نشان داده شود.
نعمت ها و نعمت ها برای خدا و مردم روی زمین “آشکار” است. این وظیفه ماست که منابع و نیروی معنوی خود را زیر دو آب جاری قرار دهیم
“در آن ماه ، از منبع نور آمده است
متن روشن
محصول سوخته است
تا صبح ،
و صبح ها همه روشن و خوب است
و روح همه سوز است ، همه داغ است
وای من اگر من از سپاسگزار بودن دور باشم
من فایده ای ندارم
وگرنه اسطوره سرما و سراب است
این همه شرم آور است. “[۳]
زندگی استدلالی
تمام این مدت ماه رنگارنگ است. این زمان تقدیر و ارزش آفرینی است. به کمک خرد و تخیل ، زندگی انسان باید در سایه های “آیه” و “آگاهی” روشن شود و از “مدرک نور” و بحثی روشن و درخشان الهام گرفته شود. .
زندگی بدون هدف بیهوده است و زندگی بدون منطق بیهوده است.
جهان دنیای منطق ، برهان و نمادگرایی است. جهان کل آیه ، راهنمای است. ترتیب عالم فوق العاده است ، آفرینش خدا فوق العاده است ، حدود سکونت انسان ، تفاوت زبان ، رنگ ، صورت ، انگشتان ، شب و روز و نور و تاریکی ، مرگ و میر و واقعیت های زندگی و مرگ ، دریا و باران و موج و رشد گیاهان و فصول فصلی همه نشانه های قدرت خداوند هستند.
قرآن همه آن را “آیه” می داند. این سمبل و اثبات وجود خدا و راهنمای ایمان است.
او باید کور باشد تا ببیند. گوش ها باید ناشنوا باشند و نمی توانند صدای زندگی کوچکترین صداهای جهان را بشنوند.
چه کاری می توان انجام داد؟ بعضی اوقات مردم چشم و گوش خود را می بندند و جهان را می بندند ، آنها دیگر نمی توانند خورشید را ببینند و آنها نمی توانند خورشید را ببینند.
از خدا می خواهیم که ما را از طریق این مباحث روشن و درخشان راهنمایی کند تا بتوانیم در مسیر زندگی با چراغ فعال در این زمینه گام برداریم و هدف خود را از دست ندهیم.
بنده مطیع و فروتن
انسانها در پناه “ولایت” زندگی می کنند. نه سرپرستی خدا و نه پاسداری از شیطان.
اگر کسی از مدار “عدالت” خارج شود و خداوند از وسط “ساعت” خارج شود ، وارد قلمرو تماشا و پادشاهی شیطان خواهد شد. اگر از «خدا» خارج شویم ، در معرض «روح» ، «هوی» ، «ابلیس» و «وسوسههای شیطان» خواهیم بود. بنابراین ، فرد باید “مسلمان” باشد. یعنی “حقیقت را بپذیر”. قلبش را به خدا سپرد ، آنان قدرت را در اختیار اراده و خواست خود قرار داد ، سر آرایشگر را به واسطه درگاهش به زمین برید ، به فکر رضایت او بود ، عمل برای او ، او بنده خالص او بود و از دستور او پیروی می کرد.
ما از خدا خواسته ایم كه سرهای خود را كه راز پیمان و تسلیم است برداشته و ما را به خواست او ببرد.
او سرپرست ما است و راه را به ما نشان می دهد.
او که عاشق بندگانش است ، عاشق آفرینش های خود است ، در خانه قلب میل ، اشتیاق ، عشق ، سرمایه زندگی و عشق زندگی می کند ، راه رسیدن به مسیر “دیدار” خدا “. ما می خواهیم که او ما را به عنوان برده بپذیرد و موفقیت خدمات ما را به ما بخشد.
منابع:
[۱] – ترانه های رفتار شفق سحر ، ص. 135
[۲] – به هیچ وجه ، در روز مصیبت من ، جز با وحی نیست. دبستان ، جلد. 74 ، ص. 166
[۳] – از نویسنده.
* گزیده ای از کتاب چینی “نیازهای نویسندگان قلم”