مجتبی مینوی و شاهنامهپژوهی – شیمیشی
سخت است از روزی که در فرصتی کوچک و در نیم صفحه روزنامه ای که از این ستارگان درخشان آسمان ایران و ایران یاد می کند، اتفاق نیفتاد، زیرا هر چند به اختصار به آنها اشاره کنیم، خود را به هم نزدیکتر کرده ایم. هویت و هویت ایران. شدهایم.
واقعیت این است که نسلی که در تب و تاب رویدادهای پیروزمندانه نهضت مشروطیت متولد شد، در زمان رضاشاه پهلوی، فرصتی تاریخی دید که در یک روز به خرد و استقامت و میهن پرستی تکیه کند. عصر جدید در تاریخ ایران: بازگشت مبدأ و تاریخ مؤثر تاریخ طولانی ایران. با کمی مقایسه می توان به این نکته رسید که همه نهادهای متولی فرهنگ و ادب ایران در چهل سال اخیر حتی نتوانسته اند به زحمات کسانی چون دهخدا، بهار، فروغی، قزوین، حمیه برگردند. ، فروزانفر، نفیسی و مینوی. این نسل در این زمینه شاهکاری ساخته است. در این میان مکتبه مینوی یکی از شاهکارهای معاصر فرهنگ و ادب ایران است. چندی پیش مصادف با چهل و پنجمین سالگرد درگذشت این نویسنده و پژوهشگر ملی ایران بود.
مردی که از جوانی به فرهنگ و مرام میهن پرستی ایرانی خدمت کرده است. در 23 سالگی مقاله ای با عنوان «نقد مقاله تهران یا تهران» در مجله سراسری «آینده» به سردبیری محمود افشار یزدی منتشر کرد. پنج سال بعد وقتی از سفر یک ساله انگلیس به تهران برگشت، وارد وزارت آموزش و پرورش شد. مینوی در سال 1309 گروهی چهار نفره تشکیل داد و با همکاری دیگران چندین کتاب باقی مانده از جمله جلد اول شاهنامه و روزنامه نوروز را ویرایش و منتشر کرد.
در همین دوره بود که در تهیه خلاصه شاهنامه با محمدعلی الفروقی همکاری کرد. مینوی در سال 1313 در کنگره بین المللی هزاره فردوسی در تهران شرکت کرد و با بسیاری از خاورشناسان اروپایی که به ایران آمده بودند ملاقات کرد. 15 سال بعد ایران را ترک کرد و به انگلیس رفت. مینوی در سال 1328 به ایران بازگشت و تا سال 1347 در دانشگاه تهران به تدریس ادبیات و متون کهن پرداخت. مینوی از زمان بازنشستگی از دانشگاه تهران تا پایان عمر تا زمانی که مدیر علمی بنیاد شاهنامه فردوسی شد و به یکی از شاهنامه های بزرگ ایران زمین تبدیل شد، تا زمانی که می خواست دوام آورد. او قبل از مرگش تمام کتابهایش را به مردم ایران اهدا کرد.
* روزنامه نگار و نویسنده در حوزه اندیشه