عیدی مان کاش که وحدت باشد
وحدت البته وحدت اجتماعی است و اخلاق نیز اخلاق اجتماعی است. پیامبر آمد تا مردم را توجیه کند تا جامعه ای سالم بسازد. اگر او فقط به کسی اهمیت می داد ، چرا اینقدر مخالفت کرد؟ اگر مخالفان می دیدند که پیامبر فقط مردم را توجیه می کند و سرشان به کار او بسته است ، اینقدر خصومت و خصومت نمی ورزیدند.
پیامبر ما پیامبر وحدت بود و هست. این روز بزرگ وحدت را برای شما هدیه و عید آرزو می کنم. چیزی که جامعه ما بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز دارد. اگر ما وحدت را از پیامبر یاد نگیریم ، حداقل از دشمنان او. ببینید ، دشمنان آنها در باطل خود یکی می شوند ، و ما در اختلافات داخلی هستیم. بیایید مانند سخنان علیمام علی نباشیم ، وی گفت که آنها در دروغ های خود یکی هستند و شما در حقوق خود تقسیم شده اید.
اکنون در آمریکا ، با تمام مشکلات سیاسی ، فکری ، اقتصادی و اجتماعی خود ، حداقل در رابطه با کشور ما به سیاست خارجی خود ، از هر دو طرف جنگ ، نگاه کنید. اتحاد آنها یکی به این دلیل است که منافع کشورشان در توافق دو طرف است ، و دوم به این دلیل که آنها می بینند سیاست هایشان م workingثر است و در داخل کشور ما طرفدارانی دارند که تقسیم می کنند و تسخیر می کنند. ساخته شده با قدرت و به نفع آنها .
اگر ما از ایالات متحده آموخته ایم ، چرا این اتحادیه را یاد نمی گیریم ، اما به زودی درباره کارهای شرورانه آنها ، مانند مبارزات انتخاباتی که یکدیگر را تحقیر کرده اند ، خواهیم آموخت. ما این را در آخرین انتخابات کشورمان دیدیم و دیدیم که چگونه نامزدها از دست آنها بیرون رانده شده و اکنون خوشبختانه یا متأسفانه اکثر آنها در کار هستند. آنها روابطی هستند که نه اثبات شده و نه اثبات شده اند ، اما ذهن همه را پر کرده اند.
حتی اکنون ، اگر به نامزدهای احتمالی ریاست جمهوری بعدی کشور نگاه کنید ، به جای ارائه نقشه راهی برای حل مشکلات کشور ، آنها خود را در پشت مسئله مذاکره یا عدم تعهد با غرب و ایالات متحده پنهان می کنند. بین اصولگرا و اصلاح طلب هیچ تفاوتی وجود ندارد.
یک بار دیگر. بگذارید به کشور برویم. این کشور از غرب و خصوصاً از ایالات متحده خشمگین است. اظهارات این چند روز اخیر مقامات آمریکایی را ببینید که به طور پیوسته در حال پیشرفت هستند. اما ما هنوز در حال بحث و بررسی هستیم که آیا کل سیستم از آن اطلاع دارد یا خیر و اینکه آیا آنها از آن برای مخالفت ، حمایت یا مخالفت استفاده می کنند.
به نظر من هر اتفاقی که می افتاد تمام شده بود. اگر به گفته رئیس جمهور ، این یک نعمت الهی بود ، اگر خواست مردم بود و اگر همه چیز باید می آمد و می رفت ، این یک پاداش بود. ما تلاش کردیم ، اما من ندیدم. خود بنیانگذاران آن نیز این شکست را تصدیق می کنند. چرا ما خودمان را اینقدر سبک می کنیم؟ اگر برخی افراد محتوای موضوع را به خوبی می دانستند ، یا این را اکنون می دانستند ، باید بگویند که ما در اعتقاد به غرب اشتباه کردیم و اکنون باز خواهیم گشت. این پایان جلال و طبق اخلاق و دین است!
سرانجام ، توافق نامه بین طرف مقابل 1 + 5 و مهمترین عضو چیست؟ ما فقط افتخار می کنیم که از آن دفاع کرده ایم. شما دیدید که ما منتظریم تا دولت بعدی DYE بیاید و چه پیش بینی ها و گمانه زنی هایی انجام شد و دیدیم که نتیجه عکس بود. زیرا خود بایدن یکی از شخصیت های اصلی این داستان بود.
چرا ما اینقدر به برنامه شکست خورده فشار می آوریم؟ شما واقعاً می دانید که وقتی جمهوری اسلامی وجود دارد ، آنها از افراط و تفریط خود دست نمی کشند و بارها با تجربه آن را ثابت کرده اند. چرا اینقدر ساده لوح هستی؟ شما همچنین می گویید از نظر ما برجام تمام شده است. زیرا نامزدهای این کشور همچنین به فکر ارائه راه حل و برنامه هستند.
رحمت خدا بر پدر و مادر واقع گرا باشد ، قلب او برای نیکوکار می سوزد. شما باید کشور را با تحریم اداره کنید و حداقل مانند آمریکایی ها باشید برای اولین دولت با همه اختلافات ، سرمایه و غیر سرمایه با هم!
اینها گفتگوهایی با نخست وزیران و نخست وزیران است که می دانیم ماهیت آنها چیست و چرا از آنها برای حقوق از دست رفته شان التماس می کنیم و می دانیم که آنها سخنان ما را عملی نمی کنند.
اگر تصمیم اخیر علیه ما در هیئت مدیره به دلیل توپخانه ما نبود ، بلکه به این دلیل بود که ما سه ماه پیش به آنها واگذار کردیم و اوقات خوب برای آنها مهم است. اگر آنها به قول خود عمل نکردند ، بگذارید ظرف سه ماه پایان برنامه را اعلام کنند. این خیلی بهتر است و دست رئیس جمهور بعدی را باز می کند.
ما همه امکانات را داریم و می توانیم کشور را به خوبی اداره کنیم. البته با مقامات خوب ، تأثیرگذار و میهن دوست. به شرطی که یکی باشیم. از کلماتی که باعث خوشحالی آنها می شود خودداری کنید. بگذارید کسانی که به آسیا فرو می روند دشمن را بشناسند. کشاورزی داخل کشور ، مخالفت با فروش مواد اولیه ، تکمیل حلقه های از دست رفته در حمل و نقل ، تولید ، توزیع و مصرف ، ایجاد و تکمیل سیستم ها ، اصلاح اطلاعات و زیرساخت ها و شبکه سازی هیچ ارتباطی با تحریم ها ندارد. چرا بازار اینگونه است ، حتی اگر همه چیز را از طریق واردات یا تولید در کشور داشته باشیم؟ آیا اینها مربوط به مجازات است؟ اگر ما یک نهاد فکری داریم ، این باید در مورد نحوه برخورد با تحریم ها باشد ، نه یک مرکز داده. با احزابی که خصومت خود را بر اساس آنها بنا می کنیم.