طشتی که بر زمین میافتد
مردم می پرسند ، “این ثروت از کجا می آید؟” آیا این افراد که در شعر خیلی مهارت دارند ، می توانند در سن بیست سالگی به چنین فردی عادی تبدیل شوند و خود را با چنین روشی پدرانه نشان دهند؟
به گزارش شیمیشی ، روزنامه نگار عباس ابی ، در این روزنامه ایران وی نوشت: “رسانه های جدید چگونه چیزهایی را نشان می دهند که قبلاً دیده نشده است؟” یا اینکه سبک ها و رفتارهای کلی و خاص ما چگونه تغییر می کند؟ یکی از ویژگی های بارز معماری ایران این بود که به دلیل مناظر بناها ، نمی توانید بگویید چه چیزی در داخل اتفاق می افتد یا وقتی وارد ساختمان های قدیمی می شوید. البته اندازه خانه ها متفاوت است و ارتفاع دیوارها کمی متفاوت است. دیوارهای کوچک غنی ساخته شده است که در داخل خانه پیدا می شوند. وقتی به خانه آنها می روید و از یک راهرو تاریک پایین می روید ، فضای و ساختمان های داخل ساختمان و استخر را در وسط ، و نظافت منطقه مسکونی غنی را مشاهده خواهید کرد.
این فرهنگ ها و معماری در حال تغییر هستند. حالا می توانید از چهره ساختمان حدس بزنید که داخل آن چیست؟ آیا بین ظاهر و فضای داخلی تعادل وجود دارد. در بیشتر موارد ، شما می توانید آن را در داخل خانه نیز پیدا کنید. نمای بیرونی ساختمان به گونه ای طراحی شده است که می توان ساختمان اصلی را دید. حداقل مرز بین داخل و خارج برداشته شد. در ساخت شبکه های اجتماعی تغییری کیفی ایجاد شده است و بخش خصوصی نیز کوچکتر و کوچکتر شده است. نه تنها می توانیم داخل ساختمان را که داخل ساختمان نگاه می کند ، ببینیم بلکه در داخل ساختمان نیز گوشه های مختلفی وجود دارد. در حقیقت ، در ابتدا احساس احساس گناه در مورد داشتن رابطه ، باعث می شود که هر انرژی دیگری را که شریک زندگی این رابطه در آن باقی مانده است ، از بین ببرد. من چیکار میکنم؟ چه چیزی بخورم؟ من با چه اتومبیلی سوار می شوم؟ با چه کسی تماس می گیرم؟ همانطور که می روم چگونه وقت آزاد خود را می گذرانم؟ چه نوع تفریحی داری؟ مدل های نقش من کی هستند؟ … … حتی مشکلات کوچکتر نیز به اشتراک گذاشته می شود و این اشتراک بخشی از استفاده از این ساختارهای زنده است.
تاکنون هیچ کس نتوانسته است راه حل کامل ارسال کند ، که البته چیز عجیبی هم نیست. زندگی در یک تئاتر جریان می یابد که مخاطب آن را دوست دارد یا فراموش می کند. اینطوری نیست که جلوی قلبمان بازی کنیم. همچنین می خواهید یک لیست زندگی برای دیگران ببینید. اما مشکلی که این پدیده در ایران ایجاد کرده جالب و شنیدنی است.
بگذارید با یک ضرب المثل شروع کنم. همه می دانند که چه کسی در حمام می کند و چه کاری می تواند انجام شود ، یا بهتر می شود ، اما هیچ کس آن را به عموم نمی فرستد. این بدان معنا نیست که اخلاص وجود ندارد ، زیرا وضعیت کسی که در حمام است از کسی پنهان نیست و اگر روزی کسی این وضعیت را روشن کند ، دیگران از وجود آن وضعیت متعجب نخواهند شد ، زیرا آنها قبلاً می دانستند. که اینگونه است فریب دیگران به این کار آسیب می رساند. اما اکنون فرض می کنیم که کسی در حال صلیب التماس است و بعد معلوم می شود که او صاحب خانه ای در زعفرانیه است. طبیعی است که مخاطب شگفت زده شود ، نه به دلیل خانه در زعفران ، بلکه به دلیل ثروت چنین مردی است.
برخی از آرزوها با خریداران مختلفی که ثروتمند و غیرقابل مقایسه شدند ، وارد میدان شدند و البته تأثیرات آینده ، آنها شروع به نشان دادن زندگی ویژه خود کردند. آنها چند تصویر از خودشان ، لباسها ، دکوراسیون منزل و کابینت ، مسافرتها ، ماشینهایشان و سبک زندگی آنها را به آنها نشان داد. فهمیدن. نه تنها آنها را نمی دیدند بلکه والدینشان حتی نمی دانستند که این نمایش خطرناک و شرم آور است. آنها مدتی را با این خوشبختی گذراندند تا زمانی که مشکل یا فساد فاش شد ، روش زندگی آنها بسیار متفاوت بود و تصویر به سطح جامعه رسید. عکس هایی که به صورت محدود در فیس بوک یا رسانه های اجتماعی نمایش داده می شوند ، به طور گسترده پخش می شوند. وقتی مردم می پرسند این ثروت از کجا حاصل می شود؟ آیا این افراد که در شعر خیلی مهارت دارند ، می توانند در سن بیست سالگی به چنین فردی عادی تبدیل شوند و خود را با چنین روشی پدرانه نشان دهند؟ این زمانی است که آنها برای اولین بار درک می کنند که چه کاری انجام داده اند. ولی الان خیلی دیر است. “ما باید وجود Corona را بشناسیم و با آن زندگی کنیم.”
انتهای پیام