شلاق زدن رحیم پور ازغدی در نماز جمعه
به هر حال من حرف نیچه را جدی می گیرم، زیاد به کارش توجه نمی کنم که احمقی به نام رحیم پور ازغدی را نبینم. آخرین حرفش هم فقط یک نکته را به خاطر دارم، خلاصه می گویم و بس.
رحیم پور ازغدی بارها از علاقه خود به مرجعیت گفته است. از حکومتی که به گفته او بهترین نوع حکومت دنیاست. نیازی به نوآوری و این حرف ها نیست. بالاخره اگر 1400 سال پیش با همین مختصات در جامعه پیاده می شد، نورعلی نور می شد. اما آیا رفتار و گفتار رحیم پور ازغدی مطابق با معیارهای 1400 سال پیش است یا خیر؟ یعنی اگر رحیم پور ازادی در زمان حضرت علی (علیه السلام) یا خلیفه دوم مسلمین به یک زن جامعه اسلامی دروغ می گفت و تهمت می زد، حکومت اسلامی چه می کرد؟
من هیچ علاقه ای به صحبت های رحیم پور در تلویزیون ندارم، این یک دعوای خانوادگی است و آنها می دانند چگونه شرم را از بین ببرند، اما یک لحظه فکر کنید که او زنی را در سر اسلام متهم به برهنگی کرد. نباید اشاره کرد، مستقیماً باید گفت: بعد از انقلاب فلان بازیگر خانم خوبی شد و زن شد، اما اخیراً همه لباس هایشان را درآوردند. این یک جمله آنقدر مضحک و نادر است که غم انگیز است. کسانی که به رحیم پور ازغدی پول می دهند و او را به عنوان سخنران دعوت می کنند، چه فکری می کنند؟ مثلا جبهه فرهنگی انقلاب با این حرف ها به چه چیزی می رسد؟ چه کسی از این سخنان سود می برد؟ جمله معلم را دوباره بخوانید. خط اشتباه، دفتر اشتباه، املای اشتباه، ترکیب اشتباه. آن بازیگر قبل از انقلاب بازیگر نبود. علاوه بر این او نقش زلیخا را بازی کرد و ایفای نقش به معنای تبدیل شدن به آن شخصیت نیست. مثل این است که فکر کنیم آنتونی کوین همان حضرت حمزه یا داریوش ارجمند جدی جدی مالک اشتر است. همچنین تا آنجا که می دانیم زلیخا نشانه خوبی و پاکی نبود تا اینکه استاد رهیم پور اسناد جدیدی از زندگی شخصی زلیخا یافت که ما از آنها بی اطلاعیم. و اگر همه آن جملات نامربوط و گیج کننده را حاصل اطلاعات و دانش آقای رحیم پور ازغدی بدانیم یا در بهترین حالت این را شکسته بدانیم، با این جمله چه باید کرد؟ لباس های او جمله بسیار واضح است و نیازی به توضیح ندارد. مگر اینکه شما بگویید آقای رحیم پور برداشتن ملحفه را برهنگی نمی داند که در این صورت بهتر است هر چه زودتر در یک کلینیک تخصصی پزشکی بستری شود، حضور این افراد در جامعه بسیار خطرناک و غیر قابل برگشت است. . بلایا اتفاق می افتد امیدوارم دوستان آقای رهیم پور این موضوع را جدی بگیرند.
اما به ماجرای آغاز اسلام برگردیم. تا آنجایی که من از تاریخ صدر اطلاع دارم، اگر رحیم پور ازغدی در آن روزگار زندگی می کرد و به زنی آنچنان دروغ می گفت و تهمت می زد، اولاً از شورای عالی انقلاب فرهنگی صدر اسلام اخراج می شد. و سپس قبل از نماز جمعه ابتدا شلاق خوردند.