سیدمحمود دعایی؛ در مقام محمود

اولین:
عصبی بودن و خواب آلودگی دو اکسیری هستند که در وجود همه متبلور می شوند. نفس آرامش در او دمید. سعدی علیه السلام در مورد عدم خشونت فرموده است

چگونه می توانم شکرگزار این نعمت باشم
من به زور به مردم ظلم نمی کنم

زبان نامرئی نیز گفت:
به ظلم نگاه نکن و هر چه می خواهی بکن
در شریعت ما چیزی جز این گناه وجود ندارد

اما نگران نبودن مهمتر از رنج نکشیدن است، زیرا مردم همیشه در رنج هستند. ریشه خشم در انتظاراتی است که محقق نمی شوند. شمس تبریزی گفت: اگر انسان رنج می برد، با خود نیز جنگ است (ماده 2) این جنگ نیز مانند فشار نفس بر آرزو و انتظار است.

حافظ علیه رحمت گفت

بیایید صادق و گناهکار و خوشحال باشیم
که در راه ما کفر به رنج است

همچنین گفتند:
اگر در مقابل درد و شکست، پرتقال می خواهید
مرنجان و مرنج و آن که مرنجان می فرستد

برای دیدن آزار و اذیت و همچنین صادق بودن؛ مشخصه افرادی است که نه اذیت می شوند و نه آزرده می شوند

دعا؛ به هیچ کس آسیبی نمی رساند، هیچ کس را آزار نمی دهد.

دومین:
فدای روح کم انسان ها شود
که کم و بیش برنگشت

نماز از معدود افرادی بود که روش خروج از تصفیه را ترجیح داد و در ابتدا تعلق دنیوی را قبول نداشت.

مرحوم علامه طباطبایی فرمودند:
تصرف بدتر از بت های خارجی است، زیرا در بت های خارجی استقلال محسوب نمی شود:

دعایی بود که بدنت را رها کردی که پیراهن نخواستی (بَرَکَتَ بَعْدَهُ تا پیراهن نخواهی)

چون نمی توانست خوب زندگی کند، تصمیم گرفت
چون آدم خوبی نیست

رهبر معظم انقلاب در پیام خود به این نکات توجه کردند: دوستی شما.

سوم:
شناخت عشق در این دریای عمیق
خودت را غرق کن و به آب کثیف برنگرد

حضرت مولی الموحدین در خطبه 183 نهج البلج فرمودند.

بدنم را از من بگیر آن را از بدن خود بیرون بیاورید و به روح خود بدهید.

نماز باعث شد که بدن برای شفای روح سخت کار کند.

دیدن چادر پشت نمازگزار هم چادر را از چشمانش بیرون کشید. خودش را ساخت و هرگز از افکار غیر منطقی دیگران آزرده نشد.

او برای حل این کار خسته کننده مدام به دیگران روی می آورد. خیلی ها هستند که می خواهند شغل دیگری باز کنند اما نمی خواهند آبروی خود را خرج کار دیگران کنند، اما او برای این کار دعا کرد و هرگز به فکر کسی نبود.

چهارم:
استراحت را به شما نشان دادند
که “انحصار افراط را از بین می برد”

حذف افزونه ها به این معنی است که نیازی نیست نگران چیزی باشید. به این ترتیب او یک نماز توحیدی بود، زیرا هرگز به خود خدمتی نکرده بود. نویسنده در سال های آشنایی با این مرد خدا هرگز ندیده که او از کارهای خوبش تعریف و تمجید کند. او این ویژگی ها را نداشت، اما ملکه وجودش شد. آخرین دیدار ما چهارشنبه 25 خرداد همین ماه بود. در اتاقش در موسسه اطلاعات مثل همیشه هیجان زده نبود. از نظر او همه محترم بودند.

پنجم:
وارد عشق شوید و روزی دنیا کار خواهد کرد
نقش بی سواد هدف کارگاه

دعا واقعا محبت آمیز بود. عشق این هدیه را به عاشقی می دهد که بتواند توجه خود را از معشوق برگرداند. دعایی عاشق نسل بشر بود و فصل های جدایی نتوانست از این عشق بکاهد. دیدنش انرژی مثبت داد ناپدید شدن او حس موفقیت را برانگیخت

تا زمانی که بمیری زنده ای
نه چون در حال مرگ هستی (سنایی)

سید محمود دعایی به جای محمود ماند و محمود رفت.

خاطره گروه نخبگان شیمیشی برای سید محمود دعایی

سیدمحمد دعایی;  اتوبوس مسافربری به جای میدان تیر

دکمه بازگشت به بالا