سمرقند شهری جهانی و ایرانی
سمرقند او را رها کنیم / باد او بوی جوی مولیان است
رقص و آواز با شعر حافظ شیراز / چشمان ترکان کشمیری و سمرقندی (حافظ)
چه شهری که حافظ به آن افتخار می کند که شعرهایش در آن حال و هوا و ریتم موزون آن می خوانند و می رقصند. این شهر سمرقند به راستی طبیعت جهان ایرانی است. معماری و فضای فرهنگی شهر پیوند تنگاتنگی با گذشته تاریخی آن دارد. این ویژگی ها توجه گردشگران را از سراسر جهان به خود جلب کرده است.
فردوسی در شاهنامه از سمرقند، محصول جاودانه فرهنگ و تمدن و ادب ایران یاد می کند و حضور پهلوانان را در آنجا ارج می نهد.) او به مردم و نامی که در آن زندگی می کنند شهرت دارد. هم کسانی که در این شهر به دنیا آمده اند و بزرگ شده اند به شهر سمرقند می بالند و هم این شهر به جمعیت زیاد و معروف خود می بالد.
در مرکز سمرقند هتلی به نام «شاهنامه» و در اطراف آن خیابانی باریک، قدیمی و طولانی به نام «ابوالقاسم فردوسی» وجود دارد. در راه، در هتل شاهنامه در مسافرخانه ای قدیمی اقامت داشتم که در خیابان ابوالقاسم فردوسی باغی با درختان میوه و گل های قرمز داشت. یک ایرانی در سمرقند هرگز احساس غریبگی نمی کند. هر جا می تواند با دیگران فارسی صحبت کند و پاسخ ها را به گویش شیرین تاجیکی بشنود. دپارتمان زبان فارسی در دانشگاه دولتی سمرقند وجود دارد. در حیاط یکی از مدارس قدیمی شهر، مجسمه فردوسی طوسی در انجمن دوستی سمرقند و ایران به نام فاریاب قرار داده شده است. تعدادی از ایرانیان در شهر سمرقند زندگی می کنند. در عروسی سمرقندی که شرکت کردم، مهمانان از من به عنوان یک مسافر ایرانی استقبال کردند. در مرکز شهر منطقه ای به نام «ریگستان» وجود دارد که در آن سه مدرسه قدیمی با مرزهای معروف جهانی و معماری شگفت انگیز وجود دارد. این میدان بزرگ دوران تیموری دارای مدارس «شیردار»، «تالکاری» و «الگوبیک» است و جشنواره دوسالانه موسیقی «قرق ترانه لری» را با حضور نوازندگان و هنرمندان سراسر جهان جشن می گیرد. بیش از ده سال e.East به این میدان می رود. در بقایای تاریخی شهر نوشته هایی با حروف آبی با حروف فارسی یافت می شود که با اشعار فارسی مزین شده است. بر سردر دروازه «گور امیر» که مقبره تیمور و اهل بیت او قرار دارد، نوشته شده است: «عمل عبدالزیف المحمود البناء الاصفهانی». سمرقند پایتخت تیمور بود. وسعت این شهر به تفصیل در کتاب «سفر کلاویخو» خوانده می شود، سفیر دربار اسپانیا که از ایران گذشت و به دربار امیر تیمور رسید و به عظمت شهر و فرهنگ آن پی برد. و فضای سیاسی مشاهیر بزرگ ایرانی در این شهر زندگی می کنند.
سمرقند نیز ایرانی است و مأمن ایرانیان و ایرانیان طبرانی و فارسی زبانان است.
سمرقند یکی از قدیمی ترین شهرهای جهان است که در سال 2007 بیست و پنجاه و هفتمین سالگرد تاسیس خود را جشن می گیرد. شهر ازبکستان که اغلب به عنوان “آینه جهان”، “باغ زندگی”، “غول اسلام”، “دیوار شرقی”، “زیبایی زمین” از آن یاد می شود، مرکز تجارت بود. آسیای مرکزی برای 2000 سال جاده بزرگ ابریشم وجود داشت. سمرقند همچنین پایتخت سیاسی و فرهنگی آسیای مرکزی در قرون وسطی و در زمان امیر تیمور (تیمور لنگه) بوده است. این سکونت گاه افسانه ای در دامنه صحرای گزلقوم که در دره زرافشان قرار دارد و توسط کوه های پامیر-آلای احاطه شده است، هیچ گاه از طرفدارانش بی نصیب نبوده است. این شهر که به «شهر سایههای معروف» نیز معروف است، نشان میدهد که شهر سمرقند گواهی بر تاریخ آسیای مرکزی است. بیش از 40000 سال پیش، مرزهای طبیعی ترسیم شده توسط انسان به دوره پارینه سنگی در این منطقه بازمی گردد. این شهر شایسته مقایسه با روم و بابل بود و باستان شناسان قدمت این شهر را حداقل به قرن ششم قبل از میلاد می دهند.
سمرقند دومین شهر بزرگ ازبکستان است و به مدت 25 قرن شهرهای رم، آتن و بابل بوده است. در دست نوشته های عربی کهن از این شهر به عنوان «کشتی مشرق» یاد شده است. اروپایی ها آن را “سرزمین دانشمندان” می نامند. سمرقند شهری باشکوه و زیبا و شهر افسانه هاست. اسکندر مقدونی وقتی سمرقند را برای اولین بار دید، گفت: شنیده ام که این شهر زیباست، اما هرگز فکر نمی کردم که این شهر به این زیبایی و شکوه باشد.
«… و اینک چشم به سمرقند کن. آیا این شهر ملکه جهان نیست؟ آیا افتخار نمی کند که بیرون از همه شهرهاست و سرنوشت همه شهرها را در دست دارد؟ (ادگار آلانپو، 1809-1849).
ما فقط به سفر نمی رویم
با بادهای گرمتر، دلهای گرم ما آرام می گیرد
نباید از روی شهوت شناخت
ما راه طلایی سمرقند را دنبال می کنیم “(جیمز آلروی فالکر).
این سخنان و اشعار زیبای آن غربی هاست که در مورد شهری شرقی در آسیای مرکزی نوشته اند. این جذابیت برای چیست؟
* چاپ شده در روزنامه روزنامه
311311