تماشاگران از چه چیز «بیبدن» خوششان آمده و چه چیز فیلم را نپسندیدهاند؟
دستاندرکاران فیلم معتقد بودند جای فیلمشان در بخش «سودای سیمرغ» است، نه بخش تازهکارها؛ خصوصا که با شروع جشنواره معلوم شد کیفیت اغلب فیلمهای «سودای سیمرغ» آنقدر نازل است که نبود «بیبدن» در این بخش به یکی از ضعفهای جشنواره و هیئت انتخاب تعبیر شد. جنجال بعدی با انتشار گزارشهایی درباره مضمون این فیلم کلید خورد.
هنوز فیلم تدوینش تمام نشده بود و کسی از داستان و مضمون آن خبر نداشت که برخی رسانهها در برابر آن موضع گرفتند و از مسئولان خواستار توقف روند تولید این فیلم شدند. ظاهرا این رسانهها از اینکه جریانی در سینما راه افتاده که پروندههای جنایی واقعی را دستمایه کار خود قرار میدهد، ناراضی بودند و این وضع را ضربه به اقتدار دستگاه قضا میدانستند.
اینکه این رسانهها با چه تحلیل و چه دیدگاهی به این نتیجه رسیده بودند، بسیار قابل تأمل است، اما به هر حال حتی فیلمهایی که برای سالهای طولانی در محاق توقیف ماندهاند، اول ساخته شدهاند و بعد به اصطلاح گرفتار تأدیب و تنبیه. فیلم نساخته و تمامنشده را با چه توجیهی میشود زیر سوال برد و برای آن ضرر و زیان متصور شد؟ خلاصه بعد از اولین نمایش فیلم در جشنواره که معلوم شد داستان فیلم چیست و چه نگاهی به روند یک پرونده جنایی از ابتدا تا فرجام دارد، دیگر صدای اعتراضی از جایی به گوش نرسید.
حاشیه بعدی فیلم که خیلی زود، پیش از اینکه به جنجال تبدیل شود، جمعوجور شد، به اظهارنظر خانواده غزاله شکور برمیگشت که بعد از نمایش فیلم در جشنواره اعلام کردند قصد شکایت از سازندگان فیلم به دلیل ورود به حریم خصوصی زندگیشان را دارند که بعدا هم دیگر خبری در این باره منتشر نشد و احتمالا برداشت مثبتی که فیلم از پدر و مادر دختر مقتول ارائه میدهد، در اینکه دنباله ماجرا را نگیرند مؤثر بود. البته مرتضی علیزاده، کارگردان فیلم، بارها در گفتگو با رسانهها اعلام کرد که این فیلم بر اساس پرونده مشهور «غزاله و آرمان» نیست و ترکیبی از چند پرونده مشابه است. با این حال شباهت میان خط اصلی داستان فیلم و پرونده غزاله و آرمان بیشتر از آن است که بتوان منکر آن شد. فیلم از ۲۳ اسفند به عنوان یکی از ۷ فیلم نوروزی روی پرده رفته و دومین فیلم موفق اکران نوروزی شده.
سینماروهایی که به تماشای فیلم نشستهاند از چه چیز آن خوششان آمده و چه چیز فیلم را نپسندیدهاند؟ جواب این سوالات را در گزیدهای از نظرات تماشاگران که از وبسایت سینماتیکت گرد آوردیم پیدا میکنید. ما صرفا غلطهای املایی و نشانهگذاریها را اصلاح کردیم.
* بعد از مدتها یه فیلم عالی با بازی سوپراستارها دیدم. لذت بردم.
* بسیار عالی با بازی سوپراستار سینمای ایران الناز شاکردوست … فوقالعاده احساسی و زیبا.
* بنظرم خیلی لازمه همه ببیند این فیلم رو، چون کلی مطالب مهم همراه فیلم متوجه میشیم.
* فیلم خوبی بود، ولی سروش صحت برای پدر ارغوان زیادی آروم بود و بعضی موضوعها رو وسط فیلم رها کرده بودند.
* بهترین فیلم با بهترین مضمون، مخصوص جوانها که حتما باید ببینند. بازیها بسیار باورپذیر و جذاب که واقعا چندجا موفق به درآوردن اشک بیننده شد.
* به نظرم خیلی ضعیف و بیحس بود. اون حس و حالی که باید به بیننده منتقل میشد تا بتونی درد و غم رو حس کنی نداشت. فقط بازی الناز شاکردوست و گلاره عباسی مثل همیشه عالی بود و نوید پورفرج اصلا به این نقش نمیاومد. خودشو تو نقشش پیدا نمیکرد. خودشم باور به نقشش نداشت. درکل بد نبود، خوب هم نبود.
* فیلمی پرمحتوا و آموزنده برای همه خانوادهها و نسل جوان امروز که با نقشآفرینی فوقالعاده آقای پژمان جمشیدی زیبایی فیلم چندین برابر شد. (پیشنهاد میشه)
* دغدغه فیلم قابل احترامه، اما متاسفانه در اجرا یهسری ضعفهای متعدد میبینیم. بنده اسپویل نمیکنم، اما میشه فهمید که فیلم قصد داره یکی از کاراکترها رو منفور جلوه بده، در حالی که بعدا سعی در مظلوم جلوه دادنش داره. همین عدم ثبات در فیلمنامه در نتیجهگیری پایانی هم تاثیرشو میگذاره.
* ترکیب شاکردوست و صحت ترکیب جذابی نبود و شاید هم آقای صحت نتونسته بودن بار احساسی نقشو درست منتقل کنن. تشکر از زحمات کارگردان و بازیگران خوب فیلم مثل خانم شاکردوست و آقای پورفرج.
* بعد از مدتها آخر فیلم اشکم دراومد.
* یه خورده بازی الناز شاکردوست بد نیست، ولی بقیه افتضاح هستن. میشد با این موضوع فیلمنامه جذابتر و با ریتم تندتر نوشت. کارگردانی خیلی ضعیف. ارزش یکبار دیدن رو داره.
* اگر از بازی بیروح سروش صحت و ضعفهای داستانی فیلمنامه بگذریم (مگه میشه پرونده با چنین ضعفهایی بره دادگاه؟ صحنه جرم بازسازی نشده، وسط دادگاه یه دفعه میگن نتیجه آزمایش خون اومد. بگذریم)، فیلم خوب با ایده قشنگیه.
* بعد از مدتها یک فیلم غیر کمدی نگاه کردم و در عین تلخ بودن فیلم، حسابی لذت بردم و به فکر فرو رفتم. بازی الناز شاکردوست خیلی خوب بود. به شدت به پدر و مادرها پیشنهاد میکنم.
* یه فیلم کسلکننده و خوابآور بخصوص آخرهای فیلم با بازیهای بسیار بد، بهخصوص خانوم الناز شاکردوست. درکل حیف وقت که برای دیدن این فیلم بگذارید.
* اونطور که باید و شاید ملتهب و هیجانی و کوبنده نبود. تقصیر بازیگران نبود. کارگردانی ضعیف بوده یا شایدم فیلمنامه. از ده بهش ۵ میدم. موضوع فیلم و احساسات بد نیست خداییش، ولی توقعم بالاتر بود.
* بنظرم فیلمی بسیار پرمحتوا و مفید بود، اما نقش بازپرس خیلی هندی بود. ولی در کل برای هر پدرومادری ارزش حداقل یه بار دیدن رو داره و توصیه میکنم حتما ببینید.
* فیلم خیلی خوبیه، فقط وقتی برید که از لحاظ احساسی حال خوبی داشته باشید، خیلی غمگینه، ولی حتما ببینید.
تماشاگران از چه چیز «بیبدن» خوششان آمده و چه چیز فیلم را نپسندیدهاند؟
نتیجهگیری:
۱. رویکرد ملودراماتیک فیلم را چه آنها که دوستش داشتند و چه آنها که نداشتند، دریافتهاند. حجم بالای موسیقی، بازیهای اورکت، وفور لحظات احساسی و تزریق هیجان به فیلمنامه نه از طریق پیرنگ که با اتفاقات و حوادث ناگهانی مجموعهای از رویکرد ملودرام وطنی در قبال سوژه است.
۲. فیلم جدی و غیر کمدی برای تماشاگران مترادف با پیام و آموزش و درس گرفتن است. ذهنیتی رسوبکرده از دهه ۱۳۶۰ که در آن برهه در سینما بسیار رواج داشت و در دهههای بعدی هم از طریق تلویزیون و فیلمهای عموما منتسب به جریان معناگرا تداوم یافت.
۳. بازیها و انتخاب بازیگران به دل اغلب تماشاگران ننشسته. سینمای ایران با بحران بازیگر روبهرو است و در سالهای بعد بیشتر از این مشکل ضربه خواهد خورد.