حامیان حجاب اجباری جز «شعار و اجبار» چه دفاعی دارند؟

یکی از نویسندگان محترم یادداشتی را که در مورد «اختیار دولت در مداخله در امور خصوصی مردم» نوشته ام، نقد کرده و در مقاله «پاسخ به توصیه وکیل در مورد حفظ حجاب» نکاتی را در مورد تحمیل حجاب بیان کرده است. حجاب. با حجاب

ضمن تشکر از جناب آقای حسین انوری و احترام به اندیشه ایشان، باید به منطق و دلیلی که در دفاع از «حجاب اجباری» در متن ارائه شده است، پی برد. البته ذکر این مقدمه که در یادداشت قبل نیز به آن اشاره شد، ضروری است، حجاب عرفی، شخصی و گاه تشکیلاتی است و ربطی به اخلاق مطلق و مقتضیات دین و آنچه مخالف آن است ندارد. منطق و عدالت در جامعه «حجاب» نیست، بلکه در «حجاب» اجبار و زور است. به عبارت دیگر، وضعیتی که امروز شاهد آن هستیم، دغدغه پلیس این کشور به عنوان نماد اقتدار داخلی و امنیت ملی است، به جای اینکه به وظیفه ویژه خود که تامین آرامش و امنیت عمومی و مقابله با انواع اقتصاد است، دست یابد. . و مفاسد غیراقتصادی و دزدی های ریز و درشت و جنایات ریز و درشت در هشدار تحمیل حجاب و مجازات دختران و زنان بی حجاب!

دفاع های شگفت انگیز مدافعان حجاب اجباری

اما در ادامه با نگاهی به منطق یادداشت نویسنده در حمایت از حجاب اجباری، می‌بینیم که استدلال او بر دو رکن استوار است:

1- طبق قانون اساسی، دولت موظف به حفظ حریم اسلام و غیرت دینی مردم است و از آنجایی که حجاب یک حکم اسلامی و از الزامات شرعی است، دولت باید اقداماتی را انجام دهد تا مردم را مجبور به انجام این کار کند. پوشیدن حجاب

2- حیا و حیا و لباس زنان مقامشان را بالا می برد، زنان نیز خود را می پوشانند و این نظام سرمایه داری است که زن را کالای خود می بیند و با برهنگی از زیبایی زن استفاده می کند.

در پاسخ به این نوع نظرات، ابتدا باید از خود بپرسیم: «آیا نظامی که ما آن را جمهوری اسلامی ایران می شناسیم، از نظر فرهنگی و فلسفی، جایگزین «نظام سرمایه داری» است؟ آیا می توان گفت نظام جمهوری اسلامی که به گفته برخی از سیاستمداران حجاب اجباری را آخرین سنگر خود دارد، رقیب و دشمن نظام سرمایه داری است؟

قبل از پاسخ به این سوال مهم، ابتدا باید به چند نکته در مقاله پیش گفته درباره مبانی دفاع از حامیان حجاب اجباری اشاره کرد.

حجاب اجباری جزو اسلام نیست

استدلال شگفت انگیز طرفداران حجاب اجباری، شرعاً و شرعی، نقل متن قانون اساسی است. نگارنده با استفاده از جملاتی از متن قانون اساسی که برخی از آنها در سوگند نمایندگان و اصل تأسیس سپاه آمده است، به وظیفه دولت در زمینه «افزایش فضایل اخلاقی» اشاره می کند. «مبارزه با فساد و فساد»، «حفاظت از حریم اسلام»، «پیروی از دستاوردهای انقلاب اسلامی» و ….

نکته اینجاست که هیچ ارتباطی بین «حجاب اجباری» و متن قانون اساسی وجود ندارد. مردم نگویند چون «بی حجابی» فساد و شر است پس دولت باید با بی حجابی برخورد کند. از نظر منطق دانان بین وصف صغرا و کبری دنیایی فاصله است. مسئله دقیقاً همین جاست که هیچ محقق و پژوهشگر دینی نگفته است که حجاب «معبد اسلام» و «دستاورد انقلاب اسلامی» است! پس نمی توان گفت ظلم واجب و لازم است و وظیفه حکومت است.

همانطور که همه می دانند راز اسلام در اصول دین است نه چیز دیگر! چه کسی به حجاب اجباری و توحید و نبوت و قیامت اعتقاد ندارد؟ اعتقاد به مبانی دینی، یعنی عدالت و امامت، ربطی به اعتقاد به حجاب اجباری یا غیر اجباری ندارد. موضوع به همین سادگی است. آنچه در نوشته ها و سخنان بزرگان تاریخ اسلام به عنوان وظیفه پاسداری از «حرمسرا» یا «حفاظت از امتحان اسلام» آمده است، حجاب نکردن با سرنیزه است. پاسداری از امتحان اسلام مربوط به مسائلی است که کل جامعه اسلامی و نظام سیاسی مبتنی بر اسلام را درگیر می کند. اگر دشمن خارجی به کشور اسلامی حمله کند، حکومت و نظام در خطر است، اگر اصل دینی نفی شود، باید حریم اسلام حفظ شود و این ویژگی «حجاب» کجاست؟

حجاب اجباری دستاورد انقلاب اسلامی نیست

حجاب اجباری در تاریخ «دستاورد انقلاب اسلامی» نیست. چه، می دانیم عادت چیست، انقلاب در 22 بهمن 1357 پیروز شد و تا 18 گلاوجه 1362، یعنی 5 سال پس از انقلاب، «بی حجابی» تبدیل به جرم، حجاب اجباری، مفهومی فراقانونی و بخشی از سنتی و مرتبط با آن شد. جامعه دینی ایران، آن زمان بود – که در مقاله قبل به صراحت به آن اشاره کردم – حجاب به اخلاق عرفی و فردی تعبیر می شود. حتی قبل از انقلاب نیز بنیانگذار این جریان بزرگ، مرحوم آیت الله خمینی (ره) موضع روشنی در مورد تحمیل حجاب نداشتند. وی مدتی پس از پیروزی انقلاب، دستورالعمل‌هایی را در خصوص لزوم مواجهه با زنان در ادارات و وزارتخانه‌های دولتی صادر کرد و مجدداً در رهنمودهای ایشان بر التزام به حجاب به‌عنوان یک اخلاق سازمانی در تفسیر قبلی تأکید شد.

کدام یک از رهبران انقلاب قبل از سرنگونی رژیم پهلوی در مورد تحمیل حجاب توضیحی دادند؟ آیا مردم ایران با انقلابی گسترده به پا خاستند و رژیم پهلوی را سرنگون کردند و هدفشان تحمیل حجاب بود؟ اگر پاسخ مثبت است، من اشتباه خود را از ابتدا تا کنون می پذیرم و از همه عذرخواهی می کنم و اگر پاسخ منفی است، چرا برخی اعمال حجاب را «دستاوردهای انقلاب» می دانند؟

اجازه هدیه نیست

نکته بسیار مهم دیگر در رد دلیل تحمیل حجاب بر اساس نص قانون اساسی این است که قانون اساسی وحی منزل نیست. این یک متن نامقدس و یک قرارداد ملی است که خون صدها هزار نفر از پیر و جوان و مرد و زن این کشور بر آن ریخته شده است تا پیش نویس آن توسط روشنفکران مردم نوشته شده است. زمان آنها و متن آن توسط مجلس ملت و در نهایت توسط حکومتی که از آن آمده اجرا شده است، اما «وحی الهی» نیست. ملت قانون را تصویب کردند و آنها «قوه سازنده» هستند و قوه مؤسسه این توانایی و اختیار را دارد که هر وقت خواست این متن و توافق را تغییر دهد یا تغییر دهد. نکته بسیار مهم این است که «رفراندوم» بازگشت به اراده «قوه تشکیل دهنده» و معیار میل «امروز» قدرت تشکیل دهنده است. لازم به ذکر است که قانون اساسی مورد تایید نخبگان نبوده، مورد تایید مردم بوده است و در صورت صلاحدید مردم می توانند با رای خود مستقیما قانون اساسی را تغییر دهند. قانون مشروطه در اواخر سلطنت پهلوی نیز همین اتفاق افتاد و مردم نیز قانون اساسی را تغییر دادند و بازنویسی کردند. آیا ممکن است مردم همچنان بخواهند و قدرت تغییر متن قانون اساسی را داشته باشند؟ پاسخ قطعا بله است. پس چرا هنوز در برابر تغییر متن قانون اساسی مقاومت وجود دارد و اصول اصلی آن را «سخت» می بینند و تغییر آن را «تشریفات» پیچیده حقوقی به دنبال دارد و موضوع «دست مرده» را در قانون اساسی ایران نمی دانند. ? بنابر تعبیر مرحوم آیت الله خمینی در مقاله معروف سال 1357 در بهشت ​​زهرا: «قرار بر این است که اجداد ما سرنوشت خود را رقم زدند. قبول نداریم. آیا نسل فعلی هم می تواند همین سوال و آرزو را داشته باشد و برای سرنوشت خود تصمیم جدیدی بگیرد؟ به قول توماس جفرسون، “زمین متعلق به زندگان است، نه مردگان، و یک نسل نمی تواند نسل بعدی را ببندد.”

واقعیت این است که در تمام نقاط جهان قانون اساسی بارها تغییر کرده است، قانون اساسی آلمان بعد از جنگ جهانی دوم 50 بار، قانون اساسی جمهوری پنجم فرانسه 25 بار، ایرلند 29 بار، استرالیا بیشتر تغییر کرده است. از سال 1945 بیش از 800 بار و ایالات متحده نیز بیش از 37 بار قانون اساسی خود را تغییر داده است، زیرا منطق حکم می کند که مردم یا قوه تشکیل دهنده قانون اساسی را بر اساس نیاز خود تغییر دهند. فهمیدن این خیلی سخته؟ آیا مردم ما طبق قانون اساسی حجاب اجباری را «موفقیت انقلاب» می دانند؟ حتی اگر فرض کنیم در قانون اساسی به صراحت از «حجاب اجباری» یاد شده باشد، اگر قوه تشکیل دهنده قانون اساسی – یعنی مردم – بخواهد آن را تغییر دهد، آیا قدرت دارند یا «مردم عادی» و «محدود» هستند. . “و هیچ درکی ندارید؟

قانون اساسی «خرگوش» نیست.

در فارسی ضرب المثلی داریم که می گوید دنیا مثل خرگوش است، نیمی حلال و نیمی حرام. با توجه به این مثال باید گفت که قانون اساسی «کروش» نیست. عده ای فکر می کنند نصف قانون اساسی حلال است و باید اجرا شود و نیمی دیگر حرام است و «حرف» کلمه ای غیر منطقی است. قانون اساسی «دورهمی» است و قابل «آموزش» نیست.

اگر در بند یکی از اصل سوم قانون اساسی از دولت خواسته شده است که «مبارزه با مظاهر فساد و فساد» داشته باشد، تنها مصداق «فساد و فساد» حجاب نیست. دزدی، تجاوز، بیکاری و سلب حقوق مردم از جمله محرومیت از حقوق مدنی و اجتماعی، کار، درمان و مسکن «فساد و تباهی» است.

اصل سوم قانون اساسی که توسط حامیان حجاب اجباری تعریف شده، دارای 16 نکته است که وظایف حکومت را مشخص می کند. در بند دوم، آزادی مطبوعات، در بند سوم، حق آموزش رایگان، در بند چهارم، آزادی و حق تحقیق، در بند پنجم، جلوگیری از نفوذ خارجی اعم از آمریکا، چین، یا روسیه و از بین بردن خودکامگی و ظلم. به هر شکل و صورت در بند ششم، تامین آزادی های سیاسی و اجتماعی مردم در بند هفتم، حق مشارکت مردم در سرنوشت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود در بند هشتم، حق مطالبه گری. عدالت و مساوات و رفع تبعیض و تبعیض عدم مشروعیت و نگذاشتن نقاط کور در نکته نهم، ساختن دولت کوچک و کارآمد، نه رانت خوار، فربه و بی فایده در نکته دهم. ، حق استقلال کشور در بند یازدهم، حق فعالیت اقتصادی و حق شادی و رهایی از فقر و رفع هر گونه محرومیت غذایی و حق مسکن و اشتغال و مزایا. از سلامت و حق بیمه در ماده دوازدهم، تامین حقوق همه جانبه زن و مرد و حق تساوی همه در برابر قانون در ماده چهاردهم و حق همکاری با یکدیگر در ماده پانزدهم صرفا یک منبع حقوق مردم، قرارداد و اجرای این حقوق بر عهده دولت است.

حال بگذریم که در جزء سوم قانون اساسی حقوق دیگران بر دولت به تفصیل و به تفصیل تعریف شده است، اما به نظر می رسد نظر عده ای این است که قانون اساسی را می توان به دو قسمت تقسیم کرد. “خرگوش”. نصف آن صرفاً واجب و نصف آن مستحب است و اجرای آن به معنای ترخی (در صورت امکان) است.

این طرز تفکری است که دولت را نالایق، دولت را ظالم و سیاستمداران در حکومت را مزدور و البته معترضان به حجاب اجباری را مبتنی بر منطق و گفتمان حقوقی نشان می دهد. .

اگر در سوگند نمایندگان در اصل 67 قانون اساسی، سوگند «حفظ حریم اسلام» آمده است، «حفظ حقوق ملت و خدمت به مردم و آزادی مردم و تأمین مصالح آنان». آنها دو کلمه جلوتر هستند، پس چرا بعضی ها مثلاً «دفاع کن، فضل اسلام را ببین» را با حجم زیاد می بینند، اما وقتی کلمات دیگر را می خوانند، با «چشم پیر» بسته می شوند؟

زمان ما را با خود برد

آخرین نکته در اظهار نظر آقای انوری بزرگوار به عنوان مدافع حجاب اجباری این است که ایشان می گویند نظام سیاسی حاکم بر ایران امروز بدیل و دشمن و رقیب نظام سرمایه داری است و چون نظام سرمایه داری زنان را می بیند. به عنوان کالا برخی شست و شوی مغزی داده اند تا شهوت را رام کنند و به دنبال حیا باشند.

کسانی که با چنین ادبیاتی از «نظام سرمایه داری» صحبت می کنند، اساساً متأثر از اندیشه های مارکسیست های اسلامی و اندیشه هایی مانند علی شریعتی در دهه 50 قرن گذشته هستند. حرف خوبی است، اما اگر مردم «جمهوری اسلامی» را جایگزین «نظام سرمایه داری» بدانند، به این معناست که ما در تفکر 50 سال پیش «یخ زده ایم» و نمی دانیم که نمی دانیم. فقط یک سرمایه دار دارند. اما اگر منظور این است که جوامع دیگر دارای ارزش های سرمایه داری هستند، باید گفت که جامعه سرمایه داری مبتنی بر اخلاق و تولید و احترام به حقوق شهروندی و وظیفه دولت در انجام وظایف خود است، امروز کاملا وابسته در کنار افزایش تولید، بر رضایت شغلی کارگران، حق عضویت کارگران در اتحادیه ها، حق اعتصاب و عدم کار برای کارگران و دریافت دستمزد، حق بیمه و آزادی از استثمار کارفرمایان تمرکز داشت. – به خصوص کارفرمایان دولتی و عدم امضای اجباری قراردادهای کار موقت و امثال آن.

با توجه به این روایت، به نظر می رسد برخی از مدافعان حجاب اجباری توسط «زمان» برده شده اند و نمی دانند «زمان» پس از فروپاشی اردوگاه ضد سرمایه داری شوروی کمونیستی چه تغییراتی ایجاد کرده است. شعارهای ضد سرمایه داری دیگر معنایی ندارد و اساساً کسانی که نه در ایران و نه در کل جهان (به جز ایران و افغانستان تحت حاکمیت طالبان) با حجاب اجباری مخالفند، این مفهوم را نمی دانند، خود را چنین نمی دانند. “خانه”. . و وسیله ای برای خاموش کردن غرایز دیگران. آنها فقط می خواهند در «زمان»، بدون شعارهای فسیلی کمونیستی و با کرامت فردی، احترام جمعی و کرامت انسانی زندگی کنند.

به آغاز «تانک پدرسالار» ایمان بیاوریم.

* دکترای تخصصی حقوق عمومی

دکمه بازگشت به بالا