بیصدایی کارگران در برابر بیتوجهی مسئولان
روز جمعه مراسمی به یاد ۵۰ کارگر جانباخته در فاجعه انفجار معدن “معدنجو” توسط کانون انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی استان قم برگزار شد. علیرضا محجوب، دبیرکل خانه کارگر، با اشاره به این حادثه دلخراش گفت: «این مراسم، صدای کارگرانی است که صدایی ندارند.» وی تأکید کرد که کارگران ساختمانی، بهعنوان قشری که در پرحادثهترین شغلها مشغول به کار هستند، اغلب نادیده گرفته میشوند. محجوب همچنین اشاره کرد که در سال، حدود ۱۴۰۰ کارگر به علت حوادث کاری جان میبازند که نیمی از آنها کارگران ساختمانی هستند. او خاطرنشان کرد که متأسفانه در معدن زغالسنگ طبس، سنسورهای ایمنی که باید بهطور فعال هشدار میدادند، غیرفعال شده بودند و این حادثه به دلیل نبود نظارت مؤثر رخ داده است.
اکبر شوکت، رئیس کانون انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی ایران نیز در این مراسم، با انتقاد از بیتوجهی مسئولان به ایمنی کارگران، از دو طرح ارائهشده برای بهبود شرایط ایمنی و بهداشت کارگری یاد کرد. وی پیشنهاد راهاندازی تعاونیهای کارگری به جای پیمانکاران را ارائه داد و اظهار داشت که این طرح میتواند باعث حذف رانتها و بهبود وضعیت ایمنی و حقوق کارگران شود. وی همچنین اشاره کرد که با تشکیل سازمان نظام مهندسی ایمنی و بهداشت حرفهای، امکان نظارت مؤثر بر محیطهای کاری فراهم میشود و نیروهای نظارتی بدون وابستگی به کارفرما، گزارشهای خود را ارائه میدهند.
حزب اسلامی کار نیز در بیانیهای، حادثه انفجار معدن طبس را مصیبتی بزرگ دانست و هشدار داد که اگر این حادثه همانند حوادث گذشته مانند غرق شدن کشتی سانچی به فراموشی سپرده شود، در آینده با حوادث مشابه و حتی بزرگتر مواجه خواهیم شد. این حزب تأکید کرد که مسئله اصلی، قصور و بیتوجهی مسئولان و عوامل نظارتی و حاکمیتی است که باعث بروز چنین فجایعی شدهاند.
در بخشی دیگر از بیانیه حزب اسلامی کار آمده است که معادن گازدار زغالسنگ، مانند معدنی که در آن حادثه رخ داد، به تهویه مناسب نیاز دارند تا از جمع شدن گاز متان جلوگیری شود. بهطور طبیعی گاز متان در لایههای زغالسنگ وجود دارد و در صورت عدم تهویه، به نسبت معینی با هوا مخلوط میشود و قابلیت انفجار پیدا میکند. در این حادثه مشخص شد که معدن بهدرستی تهویه نشده و گازسنجیهای لازم بهموقع انجام نشدهاند که منجر به فاجعه انفجار شد.
بر اساس آییننامههای ایمنی معادن، دستگاههای استخراج مکانیزه باید به سنسورهای تشخیص گاز مجهز باشند تا در صورت افزایش گاز از حد مجاز، دستگاهها به طور خودکار خاموش شوند. متأسفانه، معدن مورد نظر با روشهای سنتی اداره میشد و به همین دلیل، خطرات بیشتری نسبت به معادن مکانیزه داشت. این موضوع نشان میدهد که این معدن از تجهیزات ایمنی کافی برخوردار نبوده و به دلیل ضعف نظارتهای سازمانهای مسئول، چنین حادثهای رخ داده است.
در ادامه این گزارش، به مدیریت و نظارت ناکافی سازمانهای مسئول اشاره شده است. سازمان ایمیدرو، وزارت صمت و وزارت کار بهعنوان نهادهای نظارتی باید بهطور مستمر شرایط ایمنی معادن را بررسی میکردند، اما در این مورد کوتاهی صورت گرفته است. معدن مذکور که تحت مدیریت شرکت “معدنجوی طبس” است، قبلاً زیرمجموعه سازمان تأمین اجتماعی بود، اما در دهه ۱۳۹۰ به بخش خصوصی واگذار شد.
همچنین، در روزهای اخیر خبرهای متعددی درباره نقصهای ایمنی از جمله عدم گازسنجی و تهویه مناسب منتشر شده است که نشاندهنده عدم رعایت آییننامههای ایمنی در معدن بود. در نتیجه، این شرایط باعث شد که حادثه از یک رویداد طبیعی به یک فاجعه قابل پیشگیری تبدیل شود.
در جلسهای دیگر، اعضای هیئتهای اجرایی خانه کارگر کرمان بر لزوم رعایت ایمنی در معادن تأکید کردند. آنها اعلام کردند که معادن زغالسنگ ایران یکی از پرحادثهترین صنایع کشور هستند و طی چند سال گذشته حوادث مختلفی در این بخش رخ داده است که به دلیل فرسودگی تجهیزات، عدم آموزش کافی به کارگران و نبود استانداردهای ایمنی صورت گرفته است.
در نهایت، خبرگزاری شیمیشی اعلام کرد که دادستان کل کشور بازپرس ویژهای را برای رسیدگی به پرونده انفجار معدن طبس تعیین کرده است. وی تأکید کرد که حقوق قانونی و شرعی جانباختگان باید به طور کامل رعایت شود و مقصران حادثه پاسخگو شوند.
این گزارش نشان میدهد که انفجار معدن طبس تنها یک حادثه نبود، بلکه نتیجهای از سلسله بیتوجهیها، ضعف نظارت و عدم رعایت اصول ایمنی بود که در نهایت جان ۵۰ کارگر زحمتکش را گرفت. رسیدگی دقیق و جلوگیری از تکرار چنین حوادثی باید در اولویت مسئولان و نهادهای نظارتی قرار گیرد.