چند مثال برای موجبه کلیه منطق دهم

چند مثال برای موجبه کلیه منطق دهم

قضیه موجبه کلیه، حکمی ایجابی است که بر تمامی افراد موضوع خود اطلاق می شود و با سورهایی مانند هر، همه یا تمامی آغاز می گردد. برای مثال، ‘هر انسانی فانی است’ یا ‘تمام فلزات رسانا هستند’ از مصادیق بارز آن هستند که گستردگی حکم بر همه افراد را نشان می دهد. در منطق پایه دهم، شناخت دقیق این نوع قضیه برای درک عمیق تر استدلال ها و قیاس ها بنیادین است. تسلط بر تمایز آن با سایر قضایای حملی، کلید موفقیت در فهم پیچیدگی های منطقی است.

علم منطق به عنوان ابزاری قدرتمند برای ساختارمند کردن تفکر و استدلال صحیح، جایگاهی محوری در نظام آموزشی، به ویژه در رشته ادبیات و علوم انسانی دارد. این علم با تبیین قواعد تفکر، به دانش آموزان کمک می کند تا از خطاهای رایج در استنتاج دوری گزینند و به تحلیل دقیق پدیده ها بپردازند. یکی از مباحث بنیادین و در عین حال کاربردی در منطق دهم، آشنایی با «قضیه حملی» است. قضایای حملی، جملاتی خبری هستند که با اتصال موضوع به محمولی خاص، برقراری یا عدم برقراری نسبتی میان آن دو را بیان می کنند. این قضیه، سنگ بنای بخش قابل توجهی از استدلال های منطقی، از جمله قیاس های اقترانی را تشکیل می دهد و درک صحیح آن برای پیشبرد مباحث آتی ضروری است.

قضیه حملی: ستون فقرات استدلال در منطق

قضیه حملی، ساده ترین و در عین حال پرکاربردترین نوع قضیه در منطق است که از یک حکم مشخص درباره یک یا چند شیء یا مفهوم خبر می دهد. این قضیه خبری از وجود یک نسبت میان موضوع و محمول می دهد. هر قضیه حملی از چهار جزء اصلی تشکیل شده است که عبارتند از:

  • موضوع: آن چیزی است که حکم بر آن جاری می شود. به عبارتی، درباره چه کسی یا چه چیزی صحبت می کنیم. موضوع می تواند یک مفهوم، یک شیء، یا یک گروه از اشیاء باشد.
  • محمول: حکمی است که به موضوع نسبت داده می شود. محمول ویژگی، صفت، حالت یا عملی است که به موضوع نسبت داده می شود یا از آن سلب می شود.
  • نسبت: ارتباط میان موضوع و محمول را نشان می دهد. این نسبت می تواند ایجابی (مثبت) یا سلبی (منفی) باشد. کلماتی مانند است، هست برای نسبت ایجابی و نیست، نبود برای نسبت سلبی به کار می روند.
  • سور: کلمه ای است که قبل از موضوع قرار می گیرد و گستره و شمول حکم را تعیین می کند. سور نشان می دهد که حکم به همه یا بعضی از افراد موضوع تعلق می گیرد.

نقش سور در تعیین کلیت یا جزئیت قضیه بسیار حیاتی است. سورها مشخص می کنند که آیا حکم محمول بر تمامی افراد موضوع صدق می کند یا فقط بر بخشی از آن ها. سورها به دو دسته اصلی تقسیم می شوند:

  • سور کلی: این سورها نشان دهنده شمول حکم بر تمامی افراد موضوع هستند. مانند: هر، همه، تمام، کلیه (برای قضایای ایجابی) و هیچ (برای قضایای سلبی).
  • سور جزئی: این سورها نشان دهنده شمول حکم بر بخشی از افراد موضوع هستند. مانند: بعضی، برخی، پاره ای از، تعدادی از.

شناخت دقیق اجزای قضیه حملی، به ویژه نقش سور و نسبت، اولین گام در تمایز انواع قضایا و فهم منطق استدلال هاست.

آشنایی با چهار نوع قضیه حملی: یک طبقه بندی اساسی

قضایای حملی بر اساس دو معیار اصلی یعنی سور (کلی یا جزئی بودن) و نسبت (ایجاب یا سلب) به چهار دسته اصلی تقسیم می شوند. این چهار نوع، تمام حالات ممکن برای یک قضیه خبری را پوشش می دهند و اساس بسیاری از استدلال های منطقی را تشکیل می دهند. درک تمایز این چهار نوع قضیه برای تحلیل و ساخت استدلال های صحیح در منطق ضروری است.

در ادامه به چهار نوع قضیه حملی و ویژگی های کلیدی آن ها می پردازیم:

  1. موجبه کلیه (Universal Affirmative): قضیه ای است که در آن، حکم محمول بر تمامی افراد موضوع به صورت ایجابی (مثبت) تعلق می گیرد. به عبارت دیگر، همه افراد موضوع دارای ویژگی محمول هستند. سورهای هر، همه، تمامی، کلیه و نسبت است از نشانه های اصلی آن هستند.
  2. سالبه کلیه (Universal Negative): قضیه ای است که در آن، حکم محمول از تمامی افراد موضوع به صورت سلبی (منفی) سلب می شود. یعنی هیچ یک از افراد موضوع دارای ویژگی محمول نیستند. سور هیچ و نسبت نیست از نشانه های آن هستند.
  3. موجبه جزئیه (Particular Affirmative): قضیه ای است که در آن، حکم محمول بر برخی از افراد موضوع به صورت ایجابی (مثبت) تعلق می گیرد. به عبارت دیگر، تنها تعدادی از افراد موضوع دارای ویژگی محمول هستند. سورهای بعضی، برخی، تعدادی از و نسبت است از نشانه های آن هستند.
  4. سالبه جزئیه (Particular Negative): قضیه ای است که در آن، حکم محمول از برخی از افراد موضوع به صورت سلبی (منفی) سلب می شود. یعنی فقط تعدادی از افراد موضوع ویژگی محمول را ندارند. سورهای بعضی، برخی، تعدادی از و نسبت نیست از نشانه های آن هستند.

جدول زیر به خلاصه سازی این چهار نوع قضیه، سورها و نسبت های مرتبط با آن ها کمک می کند:

نوع قضیه نماد سور نسبت (رابطه) مثال
موجبه کلیه A هر، همه، تمام، کلیه است، هست هر انسانی فانی است.
سالبه کلیه E هیچ نیست، نمی باشد هیچ فلزی چوبی نیست.
موجبه جزئیه I بعضی، برخی، پاره ای از است، هست بعضی دانش آموزان زرنگ هستند.
سالبه جزئیه O بعضی، برخی، پاره ای از نیست، نمی باشد بعضی حیوانات پرنده نیستند.

موجبه کلیه: هر الف ب است

تعریف دقیق موجبه کلیه

موجبه کلیه قضیه ای حملی است که بیانگر حکم ایجابی (مثبت) محمول بر تمامی افراد موضوع خود است. به این معنا که ویژگی، صفت یا حالتی که در محمول بیان می شود، بدون استثناء به همه مصادیق و افراد تحت عنوان موضوع تعلق می گیرد. این نوع قضیه بر شمول کامل و فراگیر بودن حکم تأکید دارد و هیچ استثنایی را نمی پذیرد. ساختار عمومی آن را می توان به صورت «هر الف ب است» نشان داد که در آن الف موضوع و ب محمول است.

نقش کلماتی مانند هر، همه، تمام، کلیه به عنوان سور کلی ایجابی در این قضایا بسیار پررنگ است. این سورها تضمین می کنند که حکم قضیه، نه فقط به برخی از افراد موضوع، بلکه به تمامی آن ها اطلاق می شود. استفاده از این سورها در ابتدای قضیه، نشانه ای واضح از کلیت حکم است.

همچنین، کلمه است (یا مشتقات آن مانند هست، می باشد) به عنوان نسبت ایجابی، نقش کلیدی در برقرار کردن ارتباط مثبت و تأییدی میان موضوع و محمول دارد. این نسبت، وجود محمول را برای موضوع تأیید می کند و آن را به صورت ایجابی بیان می دارد. به همین دلیل، قضیه موجبه کلیه همواره یک حکم اثباتی و فراگیر است.

ویژگی های اصلی موجبه کلیه عبارتند از:

  • شمول کامل حکم: حکم محمول بدون استثناء شامل تمامی افراد موضوع می شود.
  • مثبت بودن (ایجاب): ارتباط میان موضوع و محمول از نوع تأییدی و اثباتی است.
  • استفاده از سور کلی ایجابی: معمولاً با کلماتی نظیر هر، همه، تمام یا کلیه آغاز می شود.
  • نسبت ایجابی: از افعال ربطی مثبت مانند است استفاده می کند.

قضیه موجبه کلیه، حکم محمول را به طور کامل و مثبت بر تمامی افراد موضوع تسری می دهد و نشان از فراگیری مطلق یک ویژگی دارد.

گنجینه ای از مثال ها: درک موجبه کلیه در عمل

برای درک عمیق تر مفهوم موجبه کلیه، بررسی مثال های متعدد و تحلیل دقیق اجزای آن ها ضروری است. این مثال ها از حوزه های مختلف علمی، اجتماعی، و روزمره انتخاب شده اند تا کاربرد این قضیه را در بافت های گوناگون نشان دهند. تحلیل هر مثال به شما کمک می کند تا موضوع، محمول، سور و نسبت را تشخیص داده و دلیل موجبه کلیه بودن آن را درک کنید.

  1. مثال ۱: هر انسانی نیازمند آب است.
    • تحلیل:
    • موضوع: انسان
    • محمول: نیازمند آب
    • سور: هر (سور کلی ایجابی)
    • نسبت: است (نسبت ایجابی)
    • دلیل موجبه کلیه بودن: حکم نیازمند آب بودن به صورت ایجابی و بدون هیچ استثنائی به تمامی افراد موضوع انسان اطلاق می شود.
  2. مثال ۲: تمام مثلث ها سه زاویه دارند.
    • تحلیل:
    • موضوع: مثلث ها
    • محمول: سه زاویه دارند
    • سور: تمام (سور کلی ایجابی)
    • نسبت: دارند (معادل هستند و ایجابی)
    • دلیل موجبه کلیه بودن: هر شکلی که در تعریف مثلث بگنجد، دارای سه زاویه است و این حکم به صورت کلی بر آن ها صدق می کند.
  3. مثال ۳: کلیه فلزات رسانای برق هستند.
    • تحلیل:
    • موضوع: فلزات
    • محمول: رسانای برق
    • سور: کلیه (سور کلی ایجابی)
    • نسبت: هستند (نسبت ایجابی)
    • دلیل موجبه کلیه بودن: این ویژگی، یعنی رسانایی برق، به تمامی عناصر طبقه بندی شده به عنوان فلز تعلق می گیرد.
  4. مثال ۴: هر پرنده ای بال دارد.
    • تحلیل:
    • موضوع: پرنده
    • محمول: بال دارد
    • سور: هر (سور کلی ایجابی)
    • نسبت: دارد (معادل هست و ایجابی)
    • دلیل موجبه کلیه بودن: داشتن بال یک ویژگی ذاتی برای مفهوم پرنده است و به تمامی مصادیق آن تعلق می گیرد.
  5. مثال ۵: همه دانش آموزان نیاز به آموزش دارند.
    • تحلیل:
    • موضوع: دانش آموزان
    • محمول: نیاز به آموزش دارند
    • سور: همه (سور کلی ایجابی)
    • نسبت: دارند (معادل هستند و ایجابی)
    • دلیل موجبه کلیه بودن: مفهوم دانش آموز به معنای فردی است که در حال آموزش دیدن است؛ لذا این نیاز، کلی و فراگیر است.
  6. مثال ۶: هر عدد زوجی بر دو بخش پذیر است.
    • تحلیل:
    • موضوع: عدد زوج
    • محمول: بر دو بخش پذیر
    • سور: هر (سور کلی ایجابی)
    • نسبت: است (نسبت ایجابی)
    • دلیل موجبه کلیه بودن: تعریف عدد زوج دقیقاً همین است که بر دو بخش پذیر باشد و این حکم شامل همه اعداد زوج می شود.
  7. مثال ۷: تمامی درختان ریشه دارند.
    • تحلیل:
    • موضوع: درختان
    • محمول: ریشه دارند
    • سور: تمامی (سور کلی ایجابی)
    • نسبت: دارند (معادل هستند و ایجابی)
    • دلیل موجبه کلیه بودن: ریشه داشتن یک ویژگی ضروری برای موجودیت درخت است.
  8. مثال ۸: هر ورزشکاری به تمرین نیاز دارد.
    • تحلیل:
    • موضوع: ورزشکار
    • محمول: به تمرین نیاز دارد
    • سور: هر (سور کلی ایجابی)
    • نسبت: دارد (معادل هست و ایجابی)
    • دلیل موجبه کلیه بودن: لازمه ورزشکار بودن، انجام تمرین است؛ بنابراین این نیاز، کلی و فراگیر است.
  9. مثال ۹: کلیه گیاهان عمل فتوسنتز انجام می دهند.
    • تحلیل:
    • موضوع: گیاهان
    • محمول: عمل فتوسنتز انجام می دهند
    • سور: کلیه (سور کلی ایجابی)
    • نسبت: می دهند (معادل هستند و ایجابی)
    • دلیل موجبه کلیه بودن: فتوسنتز، فرآیند حیاتی و تعریف کننده برای تمامی گیاهان است.
  10. مثال ۱۰: هر فرد باسواد، قدرت خواندن و نوشتن دارد.
    • تحلیل:
    • موضوع: فرد باسواد
    • محمول: قدرت خواندن و نوشتن دارد
    • سور: هر (سور کلی ایجابی)
    • نسبت: دارد (معادل هست و ایجابی)
    • دلیل موجبه کلیه بودن: تعریف باسواد به معنای داشتن همین قدرت است و این حکم شامل تمامی افراد باسواد می شود.
  11. مثال ۱۱: همه سیارات منظومه شمسی، به دور خورشید می چرخند.
    • تحلیل:
    • موضوع: سیارات منظومه شمسی
    • محمول: به دور خورشید می چرخند
    • سور: همه (سور کلی ایجابی)
    • نسبت: می چرخند (معادل هستند و ایجابی)
    • دلیل موجبه کلیه بودن: این حرکت، ویژگی تعریف کننده سیارات در منظومه شمسی ماست.
  12. مثال ۱۲: هر معلمی وظیفه آموزش دارد.
    • تحلیل:
    • موضوع: معلم
    • محمول: وظیفه آموزش دارد
    • سور: هر (سور کلی ایجابی)
    • نسبت: دارد (معادل هست و ایجابی)
    • دلیل موجبه کلیه بودن: وظیفه اصلی و ذاتی یک معلم، آموزش دادن است.
  13. مثال ۱۳: تمامی موجودات زنده، به انرژی نیاز دارند.
    • تحلیل:
    • موضوع: موجودات زنده
    • محمول: به انرژی نیاز دارند
    • سور: تمامی (سور کلی ایجابی)
    • نسبت: دارند (معادل هستند و ایجابی)
    • دلیل موجبه کلیه بودن: نیاز به انرژی یکی از ویژگی های اساسی تعریف حیات است و شامل همه موجودات زنده می شود.
  14. مثال ۱۴: هر پایتختی، مرکز یک کشور است.
    • تحلیل:
    • موضوع: پایتخت
    • محمول: مرکز یک کشور
    • سور: هر (سور کلی ایجابی)
    • نسبت: است (نسبت ایجابی)
    • دلیل موجبه کلیه بودن: بر اساس تعریف جغرافیایی-سیاسی، پایتخت همواره مرکز یک کشور است.
  15. مثال ۱۵: کلیه شهدا، جاودان هستند.
    • تحلیل:
    • موضوع: شهدا
    • محمول: جاودان
    • سور: کلیه (سور کلی ایجابی)
    • نسبت: هستند (نسبت ایجابی)
    • دلیل موجبه کلیه بودن: این حکم بر اساس یک باور عقیدتی و فرهنگی، به تمامی کسانی که در راه خدا شهید می شوند، اطلاق می گردد.
  16. مثال ۱۶: همه مربع ها چهار ضلع دارند.
    • تحلیل:
    • موضوع: مربع ها
    • محمول: چهار ضلع دارند
    • سور: همه (سور کلی ایجابی)
    • نسبت: دارند (معادل هستند و ایجابی)
    • دلیل موجبه کلیه بودن: از ویژگی های تعریف کننده مربع، داشتن چهار ضلع است و این ویژگی به تمام مربع ها تعلق دارد.
  17. مثال ۱۷: هر زبان زنده ای در حال تغییر است.
    • تحلیل:
    • موضوع: زبان زنده
    • محمول: در حال تغییر
    • سور: هر (سور کلی ایجابی)
    • نسبت: است (نسبت ایجابی)
    • دلیل موجبه کلیه بودن: تغییر و تحول، خصیصه ای جدایی ناپذیر از زبان های زنده است و این حکم به طور کلی بر آن ها صدق می کند.
  18. مثال ۱۸: تمامی موجودیت های منطقی، تعریف پذیر هستند.
    • تحلیل:
    • موضوع: موجودیت های منطقی
    • محمول: تعریف پذیر
    • سور: تمامی (سور کلی ایجابی)
    • نسبت: هستند (نسبت ایجابی)
    • دلیل موجبه کلیه بودن: از مبانی علم منطق، امکان تعریف دقیق مفاهیم است.
  19. مثال ۱۹: هر قانونی، دارای مقررات اجرایی است.
    • تحلیل:
    • موضوع: قانون
    • محمول: دارای مقررات اجرایی
    • سور: هر (سور کلی ایجابی)
    • نسبت: است (نسبت ایجابی)
    • دلیل موجبه کلیه بودن: برای اجرایی شدن هر قانون، نیاز به مقررات است و این ویژگی به صورت کلی به قوانین اطلاق می شود.
  20. مثال ۲۰: همه انسان ها دارای کرامت ذاتی هستند.
    • تحلیل:
    • موضوع: انسان ها
    • محمول: دارای کرامت ذاتی
    • سور: همه (سور کلی ایجابی)
    • نسبت: هستند (نسبت ایجابی)
    • دلیل موجبه کلیه بودن: این حکم بر اساس مبانی فلسفی و اخلاقی، به صورت کلی و بدون استثناء به تمامی افراد نوع انسان اطلاق می شود.

نکته مهم: چگونه یک جمله را به صورت موجبه کلیه تشخیص دهیم؟

برای تشخیص یک قضیه حملی به عنوان موجبه کلیه، باید به دو عنصر کلیدی سور و نسبت توجه ویژه ای داشت. ابتدا، به دنبال سور کلی ایجابی (مانند هر، همه، تمام، کلیه) در ابتدای جمله باشید. دوم، مطمئن شوید که نسبت میان موضوع و محمول، ایجابی (مثبت) باشد، یعنی محمول به موضوع نسبت داده شده و از آن سلب نشده باشد (مانند است، هستند). اگر یکی از این دو شرط برقرار نباشد، آن قضیه موجبه کلیه نخواهد بود، حتی اگر در ظاهر مثبت به نظر برسد.

تفاوت موجبه کلیه با سایر قضایای حملی: جلوگیری از اشتباهات رایج

برای تثبیت درک مفهوم موجبه کلیه، ضروری است که تفاوت آن را با سایر انواع قضایای حملی به خوبی تشخیص دهیم. اشتباه در تمایز این قضایا، می تواند منجر به خطاهای فاحش در استدلال های منطقی شود. تمایز اصلی در نوع سور و نوع نسبت (ایجاب یا سلب) نهفته است.

مقایسه با سالبه کلیه: (هیچ الف ب نیست)

تفاوت اساسی میان موجبه کلیه و سالبه کلیه در نوع نسبت (رابطه) میان موضوع و محمول است. در حالی که موجبه کلیه حکمی ایجابی را بر تمام افراد موضوع جاری می کند، سالبه کلیه حکمی سلبی را بر تمام افراد موضوع جاری می کند. یعنی محمول به طور کلی از موضوع سلب می شود و هیچ یک از افراد موضوع، آن محمول را ندارند.

  • مثال موجبه کلیه: هر انسانی فانی است. (حکم فانی بودن بر تمام انسان ها ایجاب شده است.)
  • مثال سالبه کلیه: هیچ انسانی جاودان نیست. (حکم جاودان بودن به طور کلی از تمام انسان ها سلب شده است.)

توضیح تفاوت: موجبه کلیه بیانگر ارتباط مثبت و فراگیر است، در حالی که سالبه کلیه بیانگر جدایی کامل و فراگیر است. سور هر در موجبه کلیه همراه با نسبت ایجابی می آید، در صورتی که سور هیچ در سالبه کلیه همواره با نسبت سلبی همراه است.

مقایسه با موجبه جزئیه: (بعضی الف ب است)

تفاوت اصلی موجبه کلیه و موجبه جزئیه در نوع سور آن هاست. هر دو قضیه دارای نسبت ایجابی هستند، اما موجبه کلیه حکم را به تمامی افراد موضوع تسری می دهد، در حالی که موجبه جزئیه تنها به بخشی از افراد موضوع اشاره دارد.

  • مثال موجبه کلیه: همه سیب ها میوه هستند. (همه مصادیق سیب، میوه هستند.)
  • مثال موجبه جزئیه: بعضی از سیب ها قرمز هستند. (فقط تعدادی از سیب ها قرمز هستند، نه همه آن ها.)

توضیح تفاوت: در موجبه کلیه، حکم ۱۰۰% شامل تمامی افراد موضوع می شود، اما در موجبه جزئیه، این شمول قطعی نیست و حداقل یک مصداق کافی است تا قضیه صادق باشد.

مقایسه با سالبه جزئیه: (بعضی الف ب نیست)

سالبه جزئیه در هر دو جنبه سور و نسبت با موجبه کلیه تفاوت دارد. سالبه جزئیه هم سور جزئی (مانند بعضی) دارد و هم نسبت سلبی (مانند نیست). این بدان معناست که حکم محمول تنها از بخشی از افراد موضوع سلب می شود، نه از همه آن ها.

  • مثال موجبه کلیه: کلیه دانشجویان درسخوان هستند. (حکم درسخوان بودن به تمامی دانشجویان اطلاق شده است.)
  • مثال سالبه جزئیه: بعضی از دانشجویان درسخوان نیستند. (حکم درسخوان نبودن تنها از بخشی از دانشجویان سلب شده است.)

توضیح تفاوت: موجبه کلیه، ایجاب فراگیر را بیان می کند، در حالی که سالبه جزئیه، سلب جزئی را نشان می دهد. این دو قضیه از لحاظ کمی (کلی یا جزئی بودن) و کیفی (ایجابی یا سلبی بودن) کاملاً متضاد هستند.

نکات طلایی در تشخیص و ساخت قضایای موجبه کلیه

تسلط بر تشخیص و ساخت قضایای موجبه کلیه نیازمند دقت و توجه به جزئیات خاصی است که در ادامه به آن ها اشاره می شود:

همیشه به سور و نسبت توجه کنید.

اهمیت سور (کلیت یا جزئیت) و نسبت (ایجاب یا سلب) را نمی توان نادیده گرفت. این دو عنصر، تعیین کننده اصلی نوع قضیه هستند. یک قضیه موجبه کلیه باید حتماً دارای سور کلی (مانند هر، همه، تمام) و نسبت ایجابی (مانند است، هست) باشد. حتی اگر جمله ای دارای معنای مثبت باشد، بدون سور کلی، موجبه کلیه نخواهد بود.

اشتباه رایج: تصور اینکه هر جمله مثبتی موجبه کلیه است.

یکی از بزرگترین اشتباهات دانش آموزان این است که هر جمله ای که به ظاهر مثبت است را موجبه کلیه بدانند. مثلاً، جمله دانش آموزان زرنگ هستند به خودی خود موجبه کلیه نیست. این جمله ممکن است به بعضی دانش آموزان زرنگ هستند (موجبه جزئیه) یا همه دانش آموزان زرنگ هستند (موجبه کلیه) تفسیر شود. برای تبدیل آن به یک موجبه کلیه، نیاز به اضافه کردن سور کلی داریم: همه دانش آموزان زرنگ هستند. این نکته به خصوص در امتحانات و تمرینات حائز اهمیت است.

اهمیت معنای حقیقی و فراگیر بودن حکم.

یک قضیه موجبه کلیه زمانی صادق است که حکم آن واقعاً بر تمامی افراد موضوع صدق کند. اگر حتی یک مورد نقض وجود داشته باشد، آن قضیه کاذب خواهد بود. به عنوان مثال، هر پرنده ای می تواند پرواز کند یک موجبه کلیه است، اما کاذب؛ زیرا پرندگانی مانند پنگوئن نمی توانند پرواز کنند. بنابراین، علاوه بر ساختار ظاهری، باید به معنای واقعی و شمولیت حکم نیز توجه کرد.

چگونه از یک جمله، قضیه حملی موجبه کلیه بسازیم؟

برای تبدیل یک ایده یا جمله به قضیه موجبه کلیه، مراحل زیر را دنبال کنید:

  1. موضوع را مشخص کنید: تعیین کنید درباره چه چیزی می خواهید حکم کنید (مثلاً: گل، انسان، عدد).
  2. محمول را تعیین کنید: ویژگی یا صفتی که می خواهید به موضوع نسبت دهید (مثلاً: زیبا، فانی، زوج).
  3. سور کلی اضافه کنید: در ابتدای جمله از سورهای هر، همه، تمام یا کلیه استفاده کنید تا شمول حکم بر تمامی افراد موضوع را نشان دهید.
  4. نسبت ایجابی بیاورید: با استفاده از است یا مشتقات آن، ارتباط مثبت بین موضوع و محمول را برقرار کنید.

مثال: از مفهوم کتاب مفید قضیه موجبه کلیه بسازید.

نتیجه: هر کتابی مفید است. (اگرچه در عمل ممکن است هر کتابی مفید نباشد، اما ساختار منطقی آن به این صورت است.)

تمرین و آزمون خود: آیا موجبه کلیه را آموخته اید؟

برای اطمینان از درک صحیح مفاهیم مطرح شده و تثبیت آموخته ها، حل تمرین و پاسخ به سوالات کلیدی ضروری است. این بخش به شما کمک می کند تا میزان تسلط خود را بر قضایای موجبه کلیه محک بزنید.

سوالات نمونه:

  1. کدام یک از جملات زیر، یک موجبه کلیه است؟
    1. برخی از دانش آموزان به مطالعه علاقه دارند.
    2. هیچ دانش آموزی بی نیاز از معلم نیست.
    3. هر ایرانی ای شهروند این کشور است.
    4. سقراط یک فیلسوف بزرگ بود.

    پاسخ و تحلیل: گزینه (ج) هر ایرانی ای شهروند این کشور است. یک موجبه کلیه است.

    • موضوع: ایرانی
    • محمول: شهروند این کشور
    • سور: هر (کلی)
    • نسبت: است (ایجابی)

    گزینه (الف) موجبه جزئیه است (برخی). گزینه (ب) سالبه کلیه است (هیچ…نیست). گزینه (د) یک قضیه حملی شخصی است و فاقد سور کلی است.

  2. برای هر یک از مفاهیم زیر، یک قضیه موجبه کلیه بنویسید:
    1. انسان
    2. گل
    3. کتاب

    پاسخ های پیشنهادی:

    • الف) انسان: هر انسانی فانی است.
    • ب) گل: تمام گل ها دارای ساقه هستند.
    • ج) کتاب: کلیه کتاب ها دارای صفحات هستند.
  3. تفاوت اصلی هر انسانی فانی است با بعضی انسان ها فانی هستند در چیست؟

    پاسخ و تحلیل:
    تفاوت اصلی در سور هر دو قضیه است که به شمول حکم اشاره دارد.

    • هر انسانی فانی است. یک قضیه موجبه کلیه است؛ زیرا سور هر نشان می دهد که حکم فانی بودن به تمامی افراد موضوع انسان اطلاق می شود و هیچ استثنائی ندارد.
    • بعضی انسان ها فانی هستند. یک قضیه موجبه جزئیه است؛ زیرا سور بعضی نشان می دهد که حکم فانی بودن تنها به بخشی از افراد موضوع انسان اطلاق می شود و نه به همه آن ها. این قضیه حداقل یک مصداق را تأیید می کند.

    بنابراین، تفاوت در میزان فراگیری و شمول حکم است. اولی حکمی کلی و دومی حکمی جزئی را بیان می کند.

نتیجه گیری: تسلط بر موجبه کلیه، گامی مهم در منطق

در این مقاله به بررسی دقیق و جامع مفهوم قضیه موجبه کلیه در منطق پایه دهم پرداختیم. روشن شد که قضیه موجبه کلیه، حکمی ایجابی و فراگیر است که بر تمامی افراد موضوع اطلاق می شود و با سورهایی نظیر هر، همه و تمامی همراه با نسبت ایجابی است شکل می گیرد. با ارائه مثال های متنوع و تحلیل جزء به جزء آن ها، تلاش شد تا درک عملی این مفهوم تقویت شود و تمایز آن از سایر قضایای حملی (سالبه کلیه، موجبه جزئیه، سالبه جزئیه) نیز به تفصیل مورد بررسی قرار گرفت.

تسلط بر قضایای حملی، به ویژه موجبه کلیه، نه تنها برای موفقیت در درس منطق ضروری است، بلکه به عنوان یک مهارت تفکر انتقادی، در تحلیل استدلال ها و قیاس های پیچیده تر منطقی نیز نقش بنیادین دارد. این مفهوم، دروازه ای برای ورود به مباحث پیشرفته تر نظیر مبحث قیاس است که بر اساس روابط میان همین قضایا بنا نهاده می شود.

یادگیری منطق، فراتر از حفظ تعاریف، نیازمند تمرین مستمر و به کارگیری مفاهیم در مثال های واقعی است. توصیه می شود دانش آموزان گرامی با مراجعه به کتاب درسی و حل تمرینات بیشتر، مهارت خود را در تشخیص و ساخت قضایای موجبه کلیه و سایر قضایای حملی افزایش دهند. این تلاش ها نه تنها به تقویت بنیان های منطقی شما کمک می کند، بلکه توانایی های تحلیلی و استدلالی شما را در تمامی ابعاد زندگی بهبود می بخشد.

دکمه بازگشت به بالا