نمونه لایحه اجرت المثل ایام زوجیت از طرف زوجه

نمونه لایحه اجرت المثل ایام زوجیت از طرف زوجه

نمونه لایحه اجرت المثل ایام زوجیت از طرف زوجه، سندی حقوقی است که در آن زوجه با استناد به تبصره ماده ۳۳۶ قانون مدنی و سایر مقررات مربوطه، مطالبه دستمزد کارهایی را می کند که در طول زندگی مشترک و به دستور زوج انجام داده و شرعاً بر عهده اش نبوده و قصد تبرع نیز نداشته است. این لایحه ابزاری کلیدی برای زنان در راستای احقاق حقوق مالی خود پس از سال ها تلاش در خانه و زندگی مشترک است.

آشنایی با این حق و چگونگی مطالبه آن برای زنان از اهمیت بالایی برخوردار است. در بسیاری از موارد، زوجه سال ها از عمر و توان خود را صرف انجام امور منزل، تربیت فرزندان و پذیرایی از مهمانان می کند؛ کارهایی که علی رغم تصور رایج، شرعاً و قانوناً وظیفه او محسوب نمی شود. این زحمات در صورت تحقق شرایط قانونی، مستحق دریافت اجرت المثل است که می تواند بخشی از حقوق مالی پایمال شده او را جبران کند. این مقاله با هدف ارائه یک راهنمای جامع و کاربردی، به بررسی دقیق اجرت المثل ایام زوجیت، شرایط مطالبه، نحوه اثبات و ارائه چندین نمونه لایحه تفصیلی از سوی زوجه می پردازد تا هر زن بتواند با آگاهی کامل از حقوق خود دفاع کند.

درک مفاهیم پایه: اجرت المثل ایام زوجیت چیست؟

پیش از ورود به جزئیات تنظیم لایحه و شرایط مطالبه، ضروری است که تعریفی روشن از اجرت المثل ایام زوجیت و تمایز آن با مفاهیم مشابه ارائه شود. این امر به درک دقیق حقوقی که زوجه می تواند مطالبه کند، کمک شایانی می نماید.

تعریف اجرت المثل و تمایز آن با اجرت المسمی

در نظام حقوقی ایران، مفهوم «اجرت» به معنای پاداش یا مزد در ازای انجام یک کار یا استفاده از یک مال به کار می رود. اجرت به دو دسته اصلی تقسیم می شود: اجرت المسمی و اجرت المثل.

  • اجرت المسمی: به اجرتی گفته می شود که قبل از انجام کار یا استفاده از مال، با توافق طرفین و به صورت صریح تعیین شده باشد. به عنوان مثال، در قرارداد اجاره، مبلغ اجاره بهای ماهانه که از پیش تعیین می گردد، اجرت المسمی نامیده می شود.
  • اجرت المثل: در مقابل، اجرت المثل به پاداشی اطلاق می شود که برای یک عمل یا استفاده از مال، از قبل توافقی بر سر میزان آن صورت نگرفته است. در این موارد، میزان اجرت بر اساس عرف، قیمت رایج در بازار برای کارهای مشابه، یا نظر کارشناس رسمی دادگستری تعیین می گردد. اجرت المثل ایام زوجیت دقیقاً در همین دسته قرار می گیرد؛ یعنی مزد کارهایی که زوجه در طول زندگی مشترک انجام داده، بدون آنکه از قبل توافقی بر سر میزان آن وجود داشته باشد.

مفهوم ایام زوجیت در مطالبه اجرت المثل

«ایام زوجیت» به معنای مدت زمانی است که زن و مرد در عقد دائم یا موقت یکدیگر بوده اند و رابطه زوجیت بین آن ها برقرار بوده است. در بحث اجرت المثل، منظور از ایام زوجیت، کلیه دورانی است که زوجه در منزل مشترک به وظایف غیرشرعی خانه داری و زندگی زناشویی پرداخته است. این مدت زمان، مبنای محاسبه اجرت المثل قرار می گیرد و نقش کلیدی در تعیین میزان آن دارد.

وظایف زوجه در زندگی مشترک از منظر شرع و قانون (عدم وظیفه در امور منزل)

یکی از نکات اساسی در مطالبه اجرت المثل، تفکیک وظایف شرعی و قانونی زوجه از کارهایی است که وظیفه او محسوب نمی شوند. از منظر شرع و قانون مدنی ایران، وظیفه اصلی زوجه، تمکین خاص (رابطه زناشویی) و تمکین عام (سکونت در منزل مشترک و اطاعت از همسر در امور کلی زندگی به شرط عدم خروج از حدود شرع و عقل) است. اما انجام امور خانه داری، پخت و پز، شست و شو، نظافت منزل، تربیت فرزندان، پذیرایی از مهمانان و سایر خدماتی از این قبیل، شرعاً و قانوناً بر عهده زوجه نیست و او تکلیفی برای انجام رایگان این امور ندارد. این کارهای اضافی است که در صورت احراز شرایط، مستحق اجرت المثل خواهد بود.

مستند قانونی اصلی: تبصره ماده ۳۳۶ قانون مدنی و تحلیل آن

مبنای قانونی مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت، تبصره الحاقی به ماده ۳۳۶ قانون مدنی است که صراحتاً به این موضوع می پردازد. این تبصره مقرر می دارد:

«چنانچه زوجه کارهایی را که شرعاً به عهده وی نبوده و عرفاً برای آن کار اجرت المثل باشد، به دستور زوج و با عدم قصد تبرع انجام داده باشد و برای دادگاه نیز ثابت شود، دادگاه اجرت المثل کارهای انجام گرفته را محاسبه و به پرداخت آن حکم می نماید.»

تحلیل این تبصره نشان می دهد که برای استحقاق زوجه به اجرت المثل، چهار شرط اساسی باید محقق و در دادگاه اثبات شود:

  1. انجام کارهایی که شرعاً بر عهده زوجه نبوده است.
  2. عرفاً برای آن کارها اجرت المثل تعلق گیرد.
  3. کارها به دستور زوج انجام شده باشد.
  4. زوجه قصد تبرع (انجام رایگان و خیرخواهانه) نداشته باشد.

نقش عرف در تعیین کارهای غیر وظیفه شرعی

عرف در اینجا نقش تعیین کننده ای دارد. تشخیص اینکه آیا کاری شرعاً بر عهده زوجه نبوده و عرفاً برای آن اجرت تعلق می گیرد، به عرف جامعه و شرایط زندگی زوجین بستگی دارد. به عنوان مثال، در برخی فرهنگ ها ممکن است انتظار انجام برخی کارهای خاص از زوجه، یک امر عادی تلقی شود، اما قانون و شرع چنین تکلیفی را به او تحمیل نکرده اند. کارشناس رسمی دادگستری و قضات با توجه به عرف محل و شرایط خاص زندگی زوجین، این موضوع را بررسی و تعیین می کنند.

شرایط اساسی مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت توسط زوجه

مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت برای زوجه نیازمند احراز و اثبات شرایط خاصی است که در تبصره ماده ۳۳۶ قانون مدنی به صراحت ذکر شده اند. آشنایی دقیق با این شرایط و نحوه اثبات آن ها، گام اول و مهم ترین بخش برای زوجه ای است که قصد دارد حق خود را پیگیری کند.

انجام کارهای غیر وظیفه شرعی

همان طور که پیشتر اشاره شد، زوجه در قبال کارهایی مستحق اجرت المثل است که شرعاً و قانوناً بر عهده او نبوده است. این بخش شامل طیف وسیعی از فعالیت های روزمره در زندگی مشترک می شود. مصادیق رایج این کارها عبارتند از:

  • پخت و پز و آماده سازی غذا: شامل خرید مواد اولیه، طبخ غذاهای روزانه، و پذیرایی.
  • شستشو و نظافت منزل: شامل شستشوی ظروف، لباس ها، مرتب کردن خانه، جارو کشیدن، و تمیز کردن بخش های مختلف منزل.
  • تربیت و نگهداری فرزندان: هرچند نگهداری فرزندان وظیفه مشترک والدین است، اما جنبه های عملیاتی و تمام وقت آن که فراتر از وظایف طبیعی مادری و با دستور زوج انجام شود، می تواند مشمول اجرت المثل باشد.
  • پذیرایی از مهمانان: آماده سازی برای میزبانی، سرو غذا و نوشیدنی، و تمیزکاری پس از مهمانی.
  • مدیریت امور خانه: شامل انجام کارهای بانکی، خرید و اداره امور مالی جزئی که به دستور زوج انجام شده باشد.

لازم به ذکر است که تمایز بین وظایف صرفاً زناشویی (مانند تمکین) و وظایف خانه داری که مشمول اجرت المثل می شود، بسیار مهم است. دادگاه ها به این تفکیک توجه ویژه ای دارند.

انجام کارها به دستور یا تقاضای زوج (اثبات دستور)

شرط دوم و بسیار حیاتی، انجام این کارها «به دستور زوج» است. این دستور لزوماً نباید یک امر صریح و شفاهی باشد. بلکه می تواند به صورت تلویحی، تقاضا، یا حتی انتظار عرفی زوج از زوجه برای انجام این کارها باشد. نحوه اثبات این دستور از چالش برانگیزترین بخش های پرونده است و زوجه باید با دقت مدارک خود را جمع آوری کند:

  • شهادت شهود: شاهدان عینی (مانند اعضای خانواده، دوستان مشترک، یا همسایگان) که شاهد بوده اند زوج از زوجه درخواست انجام کارهای خانه را داشته یا انتظار انجام آن ها را از وی داشته است.
  • اقرار زوج: اگر زوج به نحوی (شفاهی یا کتبی) اقرار کند که زوجه این کارها را به درخواست او انجام داده است.
  • مستندات کتبی یا الکترونیکی: پیامک ها، ایمیل ها، نامه ها، یا مکالمات ضبط شده (با رعایت قوانین مربوط به ضبط مکالمات) که دلالت بر درخواست های زوج برای انجام امور منزل دارند.
  • قرائن و امارات: نحوه زندگی زوجین، تقسیم وظایف در طول زندگی مشترک، و عدم مشارکت زوج در امور منزل می تواند قرینه ای بر دستور تلویحی او باشد.

توصیه می شود که از ابتدای زندگی مشترک، زوجه به جمع آوری هرگونه مستند یا شاهد برای اثبات این امر توجه کند.

عدم قصد تبرع توسط زوجه (اثبات عدم قصد تبرع)

شرط سوم، «عدم قصد تبرع» است. تبرع به معنای انجام کاری به صورت رایگان، خیرخواهانه و بدون انتظار دریافت پاداش است. قانون فرض را بر این می گذارد که کارهای زوجه در منزل، با قصد تبرع و برای تحکیم مبانی خانواده انجام شده است، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. بنابراین، زوجه باید در دادگاه ثابت کند که قصد انجام رایگان این کارها را نداشته است. راه های اثبات عدم قصد تبرع عبارتند از:

  • اظهارات قبلی زوجه: اگر زوجه در طول زندگی مشترک به طور مکرر از زوج درخواست دستمزد کرده باشد.
  • عدم قدردانی زوج: اگر زوج به طور مداوم زحمات زوجه را نادیده گرفته یا از او قدردانی نکرده باشد.
  • وضعیت مالی زوجه: اگر زوجه خود توانایی مالی کافی نداشته و نیاز به درآمد داشته است، این می تواند دلیلی بر عدم قصد تبرع باشد.
  • نحوه روابط زوجین: روابط سرد و خصمانه بین زوجین نیز می تواند دلیلی بر عدم قصد تبرع در انجام کارها باشد.
  • شواهد و شهادت: شهادت افرادی که از عدم قصد تبرع زوجه مطلع بوده اند.

اثبات عدم قصد تبرع معمولاً دشوار است، اما با ارائه مجموعه ای از دلایل و قرائن می توان این فرض را در دادگاه نقض کرد.

فرآیند حقوقی و زمان بندی مطالبه اجرت المثل از سوی زوجه

پس از درک مفاهیم و شرایط مطالبه اجرت المثل، آگاهی از زمان و فرآیند حقوقی طرح این دعوا از اهمیت بالایی برخوردار است. این بخش به مراحل قانونی مطالبه اجرت المثل از طرف زوجه می پردازد.

امکان مطالبه در دوران زندگی مشترک و پرونده طلاق

در خصوص زمان مطالبه اجرت المثل، رویه های متفاوتی وجود داشته است. پیش از تصویب قانون حمایت خانواده ۱۳۹۲، برخی دادگاه ها مطالبه اجرت المثل را صرفاً در زمان طلاق مجاز می دانستند. اما با تصویب این قانون، وضعیت شفاف تر شد:

  1. مطالبه همزمان با دادخواست طلاق: ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده صراحتاً بیان می دارد که دادگاه در ضمن رأی خود در مورد طلاق، در خصوص حقوق مالی زوجه از جمله اجرت المثل ایام زوجیت نیز تعیین تکلیف می نماید. این رایج ترین و کم دردسرترین روش مطالبه اجرت المثل است.
  2. مطالبه در دوران زندگی مشترک: برخی محاکم و دکترین حقوقی بر این باورند که با توجه به اینکه اجرت المثل یک حق مالی مستقل است، زوجه می تواند حتی در دوران زندگی مشترک و بدون طرح دعوای طلاق، آن را مطالبه کند. با این حال، رویه عملی دادگاه ها در این خصوص ممکن است متفاوت باشد و برخی قضات ممکن است این دعوا را قبل از وقوع طلاق قابل استماع ندانند.
  3. مطالبه پس از طلاق: در صورتی که طلاق بدون تعیین تکلیف حقوق مالی زوجه (از جمله اجرت المثل) واقع شده باشد، زوجه می تواند پس از طلاق نیز برای مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت خود به دادگاه مراجعه کند.

مراحل کلی طرح دعوا و رسیدگی

طرح دعوای مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت از طرف زوجه، شامل مراحل مشخصی است که رعایت آن ها برای موفقیت در پرونده ضروری است:

  1. تنظیم و ثبت دادخواست: زوجه باید یک دادخواست رسمی تنظیم و با ذکر خواسته «مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت» و مشخصات کامل خواهان (زوجه) و خوانده (زوج)، آن را از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی ثبت کند. دادگاه صالح برای رسیدگی به این دعوا، دادگاه خانواده محل اقامت زوج یا محل وقوع عقد است.
  2. ارائه دلایل و مدارک: در این مرحله، زوجه باید کلیه دلایل و مدارک خود (مانند سند ازدواج، شناسنامه، مدارک مربوط به انجام کارها، شهادت شهود، و هرگونه مستند کتبی یا الکترونیکی) را پیوست دادخواست نماید.
  3. رسیدگی دادگاه و جلب نظر کارشناس: پس از ثبت دادخواست و تشکیل جلسه دادرسی، دادگاه به اظهارات طرفین گوش می دهد. در صورت احراز شرایط اولیه، دادگاه پرونده را جهت تعیین میزان اجرت المثل به کارشناس رسمی دادگستری ارجاع می دهد. کارشناس بر اساس فاکتورهای مشخصی (که در بخش بعدی توضیح داده خواهد شد) میزان اجرت المثل را محاسبه و نظریه خود را به دادگاه ارائه می کند.
  4. صدور رأی بدوی: پس از دریافت نظریه کارشناس و بررسی سایر جوانب پرونده، دادگاه رأی بدوی خود را صادر می کند.
  5. مراحل اعتراض و تجدیدنظرخواهی: هر یک از طرفین که به رأی بدوی معترض باشند، می توانند در مهلت قانونی (معمولاً ۲۰ روز) نسبت به آن اعتراض کرده و درخواست تجدیدنظرخواهی به دادگاه تجدیدنظر استان را مطرح نمایند.

نحوه محاسبه و ارزیابی اجرت المثل ایام زوجیت

تعیین میزان دقیق اجرت المثل ایام زوجیت، فرآیندی تخصصی است که مستلزم دقت و توجه به فاکتورهای مختلف است. در این بخش به چگونگی محاسبه و ارزیابی این حق مالی می پردازیم.

نقش کارشناس رسمی دادگستری

تعیین میزان اجرت المثل به صورت مستقیم توسط دادگاه انجام نمی شود، بلکه دادگاه پس از احراز شرایط قانونی، موضوع را جهت ارزیابی به «کارشناس رسمی دادگستری» ارجاع می دهد. انتخاب کارشناس متخصص در امور خانواده و با تجربه در زمینه اجرت المثل بسیار حائز اهمیت است، زیرا نظر او تأثیر مستقیمی بر میزان نهایی حکم دادگاه خواهد داشت.

کارشناس وظیفه دارد با بررسی دقیق مدارک، مستندات، اظهارات طرفین، و شرایط خاص زندگی مشترک، یک برآورد عادلانه از اجرت المثل کارهای انجام شده توسط زوجه ارائه دهد. در صورت نیاز، ممکن است کارشناس از طرفین برای ارائه توضیحات بیشتر دعوت کند و حتی به محل زندگی مشترک نیز مراجعه نماید.

معیارها و فاکتورهای مورد توجه کارشناس

کارشناس رسمی دادگستری برای محاسبه اجرت المثل، فاکتورهای متعددی را در نظر می گیرد تا به یک عدد منصفانه و منطقی دست یابد. مهمترین این معیارها عبارتند از:

  • مدت زمان زندگی مشترک: هرچه این مدت طولانی تر باشد، معمولاً میزان اجرت المثل نیز افزایش می یابد.
  • تعداد فرزندان: وجود فرزندان و نیاز به مراقبت از آن ها، بار مسئولیت زوجه را افزایش می دهد و در محاسبه اجرت المثل مؤثر است.
  • شأن و جایگاه اجتماعی زوجه: تحصیلات، مهارت ها، و موقعیت اجتماعی زوجه می تواند در تعیین نرخ عرفی دستمزد او تأثیرگذار باشد. به عنوان مثال، اگر زوجه دارای تحصیلات عالیه یا تخصص خاصی بوده و می توانسته خارج از منزل نیز کسب درآمد کند، این موضوع در برآورد اجرت المثل او لحاظ می شود.
  • وضعیت مالی و معیشتی زوج: توانایی مالی زوج در پرداخت اجرت المثل نیز ممکن است به صورت غیرمستقیم در برآورد کارشناس تأثیرگذار باشد، هرچند مبنای اصلی، عرف و ارزش کار است.
  • نوع و کیفیت کارهای انجام شده: میزان و کیفیت خدماتی که زوجه در منزل ارائه داده است (مثلاً انجام تمام کارهای منزل به تنهایی یا کمک گرفتن از شخص دیگر، انجام کارهای سنگین و…) بررسی می شود.
  • عرف محلی و منطقه ای: نرخ اجرت کارهای خانه داری در منطقه و شهر محل زندگی زوجین.
  • تورم و شاخص های اقتصادی: کارشناس باید تورم و تغییرات ارزش پول را در طول سالیان زندگی مشترک در نظر بگیرد.

راهکارهای اعتراض به نظریه کارشناسی

نظریه کارشناس رسمی دادگستری برای دادگاه جنبه ارشادی دارد و لازم الاتباع نیست، اما معمولاً مبنای صدور حکم قرار می گیرد. اگر زوجه یا زوج به نظریه کارشناسی اعتراض داشته باشند، می توانند دلایل و مستندات خود را در قالب لایحه ای به دادگاه ارائه دهند و درخواست «ارجاع به هیئت کارشناسی سه نفره» را مطرح کنند. دلایل اعتراض می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • عدم توجه به تمامی فاکتورها: اگر کارشناس برخی از فاکتورهای مهم (مانند شأن زوجه یا مدت زمان زندگی) را به درستی لحاظ نکرده باشد.
  • اشتباه در محاسبه: خطای محاسباتی در برآورد اجرت.
  • مغایرت با عرف: اگر میزان تعیین شده با عرف و نرخ معمول خدمات خانه داری در منطقه همخوانی نداشته باشد.
  • نقص تحقیقات: اگر کارشناس به تمامی اسناد و شواهد ارائه شده توجه کافی نکرده باشد.

دادگاه پس از بررسی اعتراض، در صورت وارد دانستن آن، موضوع را به هیئت کارشناسی سه نفره ارجاع می دهد که نظریه آن ها معمولاً قاطع تر و قابل استنادتر خواهد بود.

نمونه لایحه اجرت المثل ایام زوجیت از طرف زوجه: کاربردی و تفصیلی

هدف اصلی این مقاله، ارائه نمونه لایحه های کاربردی و تفصیلی از طرف زوجه برای مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت است. این لایحه ها به زوجه کمک می کنند تا با ساختار و محتوای صحیح، حق خود را در مراحل مختلف دادرسی پیگیری کند.

نمونه لایحه دادخواست بدوی مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت

این لایحه برای شروع دعوا و ثبت اولین درخواست مطالبه اجرت المثل توسط زوجه تنظیم می شود:

به نام خدا

ریاست محترم دادگاه خانواده شهرستان [نام شهرستان]

با سلام و احترام،

موضوع خواسته: مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت به مدت [مدت زمان دقیق] سال / ماه زندگی مشترک، با جلب نظر کارشناس رسمی دادگستری و احتساب کلیه خسارات دادرسی.

خواهان:

نام و نام خانوادگی: [نام زوجه] فرزند: [نام پدر زوجه] شماره شناسنامه: [شماره شناسنامه] کد ملی: [کد ملی] نشانی: [آدرس کامل محل سکونت زوجه]

خوانده:

نام و نام خانوادگی: [نام زوج] فرزند: [نام پدر زوج] شماره شناسنامه: [شماره شناسنامه] کد ملی: [کد ملی] نشانی: [آدرس کامل محل سکونت زوج]

شرح و تبیین خواسته:

احتراماً به استحضار عالی می رساند اینجانبه [نام زوجه] به موجب عقدنامه شماره [شماره عقدنامه] مورخ [تاریخ عقد] صادره از دفتر ازدواج شماره [شماره دفترخانه] شهرستان [نام شهرستان] به عقد دائم خوانده محترم، آقای [نام زوج]، درآمده ام. تصویر مصدق عقدنامه پیوست دادخواست تقدیم می گردد.

زندگی مشترک اینجانب و خوانده از تاریخ [تاریخ شروع زندگی مشترک] آغاز و به مدت [مدت زمان دقیق، مثلاً ۱۵ سال و ۶ ماه] ادامه یافته است. حاصل این زندگی مشترک [تعداد فرزندان] فرزند به نام های [نام فرزندان و سن آن ها] می باشد.

در طول مدت زندگی مشترک، اینجانبه علاوه بر وظایف شرعی و قانونی زناشویی، تمامی امور منزل از قبیل پخت و پز، شستشوی لباس و ظروف، نظافت کامل منزل (شامل جارو کشیدن، گردگیری، تمیز کردن سرویس های بهداشتی)، رسیدگی و مراقبت از فرزندان (اعم از تغذیه، استحمام، آماده سازی برای مدرسه و نگهداری در بیماری)، پذیرایی از مهمانان متعدد زوج، و همچنین انجام خریدهای روزمره و مدیریت جزئی امور مالی منزل را به طور کامل و مستمر انجام داده ام. تمامی این امور، همانطور که عرف جامعه نیز گواهی می دهد، شرعاً و قانوناً بر عهده اینجانبه نبوده و مستلزم پرداخت اجرت است.

انجام این کارها به دستور و درخواست صریح و ضمنی خوانده محترم صورت گرفته است. ایشان همواره از اینجانبه انتظار داشتند که کلیه امور منزل را به نحو احسن و بدون کمک گرفتن از شخص دیگر انجام دهم و هر زمان که اینجانبه به دلیل کسالت یا خستگی قادر به انجام تمام کارها نبودم، مورد مؤاخذه و گلایه ایشان قرار می گرفتم. شهادت شهود [نام شهود در صورت تمایل] که از نزدیک شاهد این انتظارات و دستورات بوده اند، مؤید این ادعاست. همچنین، برخی مکاتبات و پیامک ها (که در صورت لزوم تقدیم خواهد شد) نشان دهنده درخواست های ایشان برای انجام امور خاص منزل است.

مهم تر آنکه، اینجانبه هیچگاه قصد تبرع (انجام رایگان و خیرخواهانه) در خصوص کارهای مذکور را نداشته ام. بارها به صورت کتبی و شفاهی از خوانده درخواست دستمزد و تعیین تکلیف برای زحمات خود را نموده ام، اما متأسفانه با بی اعتنایی ایشان مواجه شده ام. از سویی، وضعیت مالی [نام زوجه] نیز به گونه ای نبوده است که بتوانم از سر خیرخواهی و بدون نیاز مالی به این میزان فعالیت بداخلم. تمامی شواهد و قرائن حاکی از آن است که اینجانبه، انجام این امور را نه برای رضای خدا یا تحکیم مبانی خانواده به صورت رایگان، بلکه با انتظار دریافت اجرت و پاداش انجام داده ام.

لذا با عنایت به مراتب فوق و مستنداً به تبصره ماده ۳۳۶ قانون مدنی و ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده، تقاضای صدور حکم به محکومیت خوانده محترم به پرداخت اجرت المثل ایام زوجیت اینجانبه از تاریخ [تاریخ شروع زندگی مشترک] تا تاریخ [تاریخ پایان زندگی مشترک یا تاریخ دادخواست]، پس از جلب نظر کارشناس رسمی دادگستری جهت تعیین میزان آن، و همچنین پرداخت کلیه خسارات دادرسی (شامل هزینه دادرسی، حق الوکاله وکیل، هزینه کارشناسی و …) در حق اینجانبه مورد استدعاست.

دلایل و مدارک پیوستی:

  1. تصویر مصدق عقدنامه.
  2. تصویر مصدق شناسنامه و کارت ملی خواهان.
  3. استشهادیه محلی [در صورت وجود].
  4. لیست تفصیلی کارهای انجام شده [در صورت لزوم].
  5. دلایل و مستندات الکترونیکی [در صورت وجود].
  6. کارت ملی خواهان برای احراز هویت.

با تشکر و احترام فراوان،

[امضاء خواهان (زوجه)]

[تاریخ]

نمونه لایحه دفاعیه تکمیلی زوجه در طول دادرسی

این لایحه زمانی ارائه می شود که زوج دفاعیاتی مطرح کرده و زوجه نیاز به پاسخگویی یا ارائه توضیحات بیشتر دارد:

به نام خدا

ریاست محترم شعبه [شماره شعبه] دادگاه خانواده شهرستان [نام شهرستان]

با سلام و احترام،

موضوع: لایحه دفاعیه تکمیلی اینجانبه [نام زوجه] در پرونده کلاسه [شماره پرونده]، موضوع مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت.

احتراماً اینجانبه [نام زوجه] خواهان پرونده فوق الذکر، در خصوص دفاعیات مطروحه از سوی خوانده محترم و جهت تنویر افکار عالی و تکمیل دلایل و مستندات خود، موارد ذیل را به استحضار می رسانم:

۱. رد ادعای خوانده مبنی بر عدم دستور انجام کارها:
خوانده محترم در لایحه دفاعیه خود ادعا نموده اند که هیچگاه دستور یا تقاضایی برای انجام امور منزل نداشته اند. این ادعا در تعارض آشکار با واقعیت زندگی مشترک ماست. شاهدان عینی (از جمله [نام شهود]) در طول سالیان متمادی شاهد بوده اند که اینجانبه همواره به درخواست های مستقیم و غیرمستقیم ایشان برای انجام کارهای خانه پاسخ می دادم. به عنوان مثال، هرگاه مهمانی در پیش بود، ایشان صراحتاً از اینجانبه می خواستند که تدارکات لازم را ببینم و پس از آن نیز انتظار داشتند که تمام نظافت و مرتب سازی را انجام دهم. علاوه بر این، شیوه زندگی مشترک ما به گونه ای بود که خوانده هیچگونه مشارکتی در امور منزل نداشتند و تمام بار مسئولیت بر دوش اینجانبه بود؛ این عدم مشارکت خود، مصداق بارزی از دستور تلویحی و انتظار ایشان برای انجام کارها توسط زوجه است.

۲. نقض فرض تبرع و اثبات عدم قصد تبرع:
خوانده محترم ادعا کرده اند که اینجانبه با قصد تبرع و به صورت رایگان امور منزل را انجام داده ام. در رد این ادعا، لازم است به موارد زیر اشاره نمایم:

  • همانطور که قبلاً عرض شد، اینجانبه در مقاطع زمانی مختلف به صراحت از خوانده تقاضای دریافت مزد برای زحمات خود را نموده ام که متأسفانه با پاسخ منفی و یا به تعویق انداختن آن مواجه شده ام.
  • با توجه به وضعیت اقتصادی حاکم بر جامعه و عدم توانایی مالی اینجانبه برای تأمین نیازهای شخصی خود، و همچنین عدم اختصاص مبلغی کافی از سوی خوانده برای مخارج روزانه اینجانبه، هیچ منطقی حکم نمی کند که کارهای با ارزش و زمان بر خانه داری را به صورت رایگان انجام دهم.
  • شواهد و قرائن حاکی از روابط سرد و عدم تفاهم میان زوجین در سالیان پایانی زندگی مشترک، خود نشانه ای از نبود روحیه تبرع و انجام رایگان خدمات است.

۳. استناد به آراء و رویه قضایی:
دادگاه های محترم خانواده در آراء متعدد، عدم وظیفه شرعی زوجه در امور منزل و امکان مطالبه اجرت المثل را مورد تأکید قرار داده اند و در صورت اثبات دستور (صریح یا ضمنی) و عدم قصد تبرع، به نفع زوجه حکم صادر نموده اند.

نتیجه گیری:
با توجه به شرح مبسوط فوق، و با عنایت به دلایل و مدارک ارائه شده و شهادت شهود، و مستنداً به تبصره ماده ۳۳۶ قانون مدنی و مواد مربوطه از قانون حمایت خانواده، مجدداً از محضر عالی تقاضا دارم با رد دفاعیات واهی خوانده محترم، دستور فرمایید پرونده جهت تعیین میزان اجرت المثل به کارشناس رسمی دادگستری ارجاع و در نهایت حکم به محکومیت خوانده به پرداخت اجرت المثل ایام زوجیت و کلیه خسارات دادرسی در حق اینجانبه صادر فرمایید.

با تشکر و احترام،

[امضاء خواهان (زوجه)]

[تاریخ]

نمونه لایحه تجدیدنظرخواهی زوجه جهت دریافت اجرت المثل ایام زوجیت

این لایحه زمانی تنظیم می شود که زوجه به حکم بدوی صادره (که به هر دلیلی به نفع او نبوده یا میزان اجرت المثل را کافی نمی داند) اعتراض دارد و درخواست تجدیدنظرخواهی به دادگاه تجدیدنظر استان را مطرح می کند:

به نام خدا

ریاست محترم دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان]

با سلام و احترام،

موضوع: لایحه تجدیدنظرخواهی اینجانبه [نام زوجه] از دادنامه شماره [شماره دادنامه] مورخ [تاریخ دادنامه] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه خانواده شهرستان [نام شهرستان] در پرونده کلاسه [شماره پرونده].

مشخصات تجدیدنظرخواه:

نام و نام خانوادگی: [نام زوجه] فرزند: [نام پدر زوجه] کد ملی: [کد ملی] نشانی: [آدرس کامل محل سکونت زوجه]

مشخصات تجدیدنظرخوانده:

نام و نام خانوادگی: [نام زوج] فرزند: [نام پدر زوج] کد ملی: [کد ملی] نشانی: [آدرس کامل محل سکونت زوج]

جهات تجدیدنظرخواهی:

احتراماً، اینجانبه [نام زوجه] به عنوان خواهان پرونده مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت، در مهلت مقرر قانونی نسبت به دادنامه فوق الذکر صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه خانواده [نام شهرستان] که به موجب آن [خلاصه رأی صادره، مثلاً حکم به رد دعوا یا تعیین میزان نامناسب اجرت المثل] صادر گردیده، معترض بوده و درخواست نقض آن را در محضر عالی دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان] به دلایل ذیل الذکر دارم:

۱. عدم توجه کافی به دلایل اثباتی دستور زوج:
دادگاه محترم بدوی در صدور رأی، به شهادت شهود اینجانبه (از جمله [نام شهود]) که صراحتاً بر وجود دستورات مستقیم و تلویحی زوج برای انجام امور منزل تأکید داشتند، یا توجه کافی ننموده و یا مستندات را به درستی تفسیر نکرده است. همانطور که پیشتر نیز به تفصیل ذکر شد، شیوه زندگی مشترک و عدم مشارکت خوانده در امور منزل، خود دلیلی آشکار بر انتظار و دستور ایشان جهت انجام کلیه امور توسط اینجانبه بوده است. نادیده گرفتن این شهادات و قرائن، مغایر با اصول دادرسی و کشف حقیقت است.

۲. اشتباه در تفسیر مفهوم قصد تبرع:
دادگاه بدوی به اشتباه فرض را بر قصد تبرع اینجانبه قرار داده و دلایل و مستندات ارائه شده مبنی بر عدم قصد تبرع، از جمله درخواست های مکرر اینجانبه برای دریافت دستمزد و عدم توانایی مالی، و نیز روابط سرد میان طرفین در سالیان اخیر زندگی مشترک را نادیده گرفته است. مطابق رویه قضایی، فرض تبرع در صورت ارائه دلایل و قرائن محکم، قابل نقض است که اینجانبه به نحو مقتضی این دلایل را ارائه نموده ام اما مورد توجه قرار نگرفته است. تفسیر نادرست از قصد تبرع، می تواند منجر به تضییع حقوق مسلم زوجه گردد.

۳. نقص در ارجاع به کارشناسی یا عدم توجه به معیارهای صحیح (در صورت اعتراض به مبلغ):
(در صورتی که اعتراض به مبلغ اجرت المثل است)
دادگاه محترم بدوی در ارجاع به کارشناس یا در زمان بررسی نظریه کارشناس، به برخی از فاکتورهای کلیدی تعیین اجرت المثل، از جمله شأن و جایگاه اجتماعی اینجانبه [با ذکر تحصیلات و مهارت ها]، مدت زمان طولانی زندگی مشترک (بیش از [تعداد] سال)، و یا حجم بالای کارهای انجام شده (با توجه به [تعداد] فرزند و [مثلاً پرجمعیت بودن خانواده خوانده]) توجه کافی نکرده است. نظریه کارشناسی [شماره نظریه] از جهات مذکور دچار نقص بوده و برآورد اجرت المثل، متناسب با زحمات اینجانبه و عرف جامعه نمی باشد. از این رو، درخواست ارجاع امر به هیئت کارشناسی سه نفره جهت ارزیابی مجدد و دقیق تر مورد استدعاست.

۴. مغایرت با اصول و رویه قضایی:
دادنامه صادره از برخی جهات با رویه های قضایی اخیر و تفاسیر حقوقی صحیح از تبصره ماده ۳۳۶ قانون مدنی و ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده مغایرت دارد. آراء متعدد صادره از شعب محترم دادگاه های تجدیدنظر و دیوان عالی کشور، بر لزوم احراز دقیق شرایط اجرت المثل و حمایت از حقوق زوجه در این زمینه تأکید دارند.

نتیجه گیری:
با عنایت به شرح فوق و دلایل و مستندات ارائه شده و همچنین با استناد به مواد ۲۹ قانون حمایت خانواده، تبصره ماده ۳۳۶ قانون مدنی و مواد ۳۴۸ و ۳۵۸ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، از محضر عالی دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان]، تقاضای رسیدگی مجدد، نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته و صدور حکم شایسته مبنی بر [قبول دعوای اجرت المثل و ارجاع به کارشناسی یا اصلاح میزان اجرت المثل تعیین شده] و پرداخت کلیه خسارات دادرسی در حق اینجانبه را دارم.

با تشکر و احترام فراوان،

[امضاء تجدیدنظرخواه (زوجه)]

[تاریخ]

تمایز اجرت المثل با سایر حقوق مالی زوجه

در نظام حقوقی خانواده، زوجه از حقوق مالی متعددی برخوردار است که اجرت المثل ایام زوجیت یکی از آنهاست. ضروری است که این حق را از سایر حقوق مالی مانند مهریه، نفقه، نحله و تنصیف دارایی تفکیک و تمایز دهیم تا از هرگونه ابهام یا تداخل در مطالبه جلوگیری شود.

اجرت المثل و مهریه

مهریه: یک حق مالی مستقل است که به محض جاری شدن عقد نکاح، بر ذمه زوج مستقر می شود و زوجه می تواند هر زمان که بخواهد آن را مطالبه کند. مهریه در واقع نوعی دین بر ذمه زوج است که ارتباطی به انجام کار یا خدمات از سوی زوجه ندارد.

اجرت المثل: پاداشی است برای کارهایی که زوجه در طول زندگی مشترک انجام داده و شرعاً بر عهده اش نبوده و قصد تبرع نیز نداشته است. بنابراین، مهریه و اجرت المثل دو حق کاملاً مجزا هستند و مطالبه یکی، مانع مطالبه دیگری نیست.

اجرت المثل و نفقه

نفقه: شامل تمامی نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل، و هزینه های درمانی و بهداشتی است که زوج مکلف به پرداخت آن در طول زندگی مشترک و در صورت تمکین زوجه است.

اجرت المثل: همانند مهریه، نفقه نیز با اجرت المثل تفاوت ماهوی دارد. نفقه برای تأمین معاش و زندگی روزمره زوجه است، در حالی که اجرت المثل پاداشی است برای خدمات اضافی و غیر وظیفه شرعی زوجه. این دو نیز با هم قابل جمع هستند.

اجرت المثل و نحله

نحله: در مواردی که شرایط مطالبه اجرت المثل فراهم نباشد (مثلاً اثبات نشود که کارها به دستور زوج انجام شده یا قصد تبرع نبوده)، اما با توجه به وضعیت مالی زوج و سالیان زندگی مشترک، زوجه استحقاق دریافت مالی را داشته باشد، دادگاه می تواند مبلغی را تحت عنوان «نحله» تعیین و زوج را به پرداخت آن محکوم کند. نحله در واقع بدل و جایگزین اجرت المثل است در مواردی که شرایط آن محقق نشده باشد.

اجرت المثل: نحله و اجرت المثل با هم قابل جمع نیستند؛ یعنی دادگاه یا اجرت المثل را تعیین می کند (در صورت احراز شرایط) یا نحله (در صورت عدم احراز شرایط اجرت المثل). تعیین هر یک، مانع تعیین دیگری است.

اجرت المثل و تنصیف دارایی (رای وحدت رویه شماره 779)

تنصیف دارایی: یکی از شروط ضمن عقد نکاح است که بر اساس آن، در صورت طلاق به درخواست زوج و بدون تخلف زوجه از وظایف همسری، تا نصف دارایی که زوج در طول زندگی مشترک به دست آورده، به زوجه تعلق می گیرد. این شرط مالی با اجرت المثل از جهات مختلفی قابل جمع بودن یا نبودن مورد بحث بوده است.

رأی وحدت رویه شماره ۷۷۹ـ ۱۵/۵/۱۳۹۸ هیأت عمومی دیوان عالی کشور:
این رأی مهم قضایی به صراحت اعلام داشته است:

«با توجه به تأکید قانونگذار در صدر ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده مصوب ۱/۱۲/۹۱ بر شروط ضمن عقد نکاح و مندرجات سند ازدواج، جمع شرط تنصیف دارایی که ضمن عقد نکاح مقرر شده با اجرت المثل کارهای انجام گرفته توسط زوجه موضوع تبصره الحاقی به ماده ۳۳۶ قانون مدنی (یا نحله بدل از آن) تنافی و تعارض ندارد، بنابراین تعیین اجرت المثل کارهای زوجه از سوی دادگاه او را از حقوق استحقاقی ناشی از شرط تنصیف دارایی محروم نمی سازد و در چنین مواردی دادگاه باید علاوه بر تعیین اجرت المثل کارهایی که زوجه انجام داده، نسبت به حقوق او ناشی از آن شرط نیز رسیدگی و تعیین تکلیف نماید.»

این رأی وحدت رویه به روشنی بیان می کند که مطالبه اجرت المثل یا نحله، مانع از مطالبه حق تنصیف دارایی نیست و این دو با یکدیگر قابل جمع هستند. این موضوع برای زوجه ای که درگیر پرونده طلاق است، از اهمیت بالایی برخوردار است.

حق مالی تعریف قابلیت جمع با اجرت المثل
مهریه حق مالی مستقل زوجه که به محض عقد نکاح بر ذمه زوج مستقر می شود. بله، کاملاً قابل جمع است.
نفقه تأمین نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زوجه در طول زندگی مشترک. بله، کاملاً قابل جمع است.
نحله مبلغی که در صورت عدم احراز شرایط اجرت المثل، دادگاه به زوجه پرداخت می کند. خیر، جایگزین اجرت المثل است و با آن قابل جمع نیست.
تنصیف دارایی تا نصف دارایی کسب شده زوج در طول زندگی مشترک، تحت شرایط خاص طلاق. بله، طبق رأی وحدت رویه قابل جمع است.

نکات مهم و راهبردهای حقوقی برای زوجه

برای زوجه ای که قصد مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت را دارد، آگاهی از برخی نکات کلیدی و راهبردهای حقوقی می تواند شانس موفقیت در پرونده را به میزان قابل توجهی افزایش دهد.

مدارک لازم برای اثبات اجرت المثل

جمع آوری مدارک کافی و مستند، پایه و اساس هر دعوای حقوقی است. برای مطالبه اجرت المثل، زوجه باید مدارک زیر را آماده کند:

  • سند ازدواج و شناسنامه: برای اثبات رابطه زوجیت و هویت.
  • شناسنامه فرزندان: برای نشان دادن تعداد فرزندان و افزایش بار مسئولیت زوجه.
  • استشهادیه: شهادت کتبی افراد مطلع (مانند بستگان، همسایگان، دوستان) که بر انجام امور منزل توسط زوجه و وجود دستور زوج یا عدم قصد تبرع گواهی دهند.
  • مدارک الکترونیکی: پیامک ها، ایمیل ها، مکالمات ضبط شده (با رعایت قوانین مربوطه)، یا هرگونه سند کتبی که دلالت بر درخواست های زوج برای انجام کارها یا گلایه از عدم انجام آنها داشته باشد.
  • مدارک مربوط به شأن زوجه: مدارک تحصیلی، سوابق کاری (در صورت وجود) برای نشان دادن شأن و موقعیت اجتماعی زوجه.
  • مدارک مالی زوجه: در صورت نیاز برای اثبات عدم تمکن مالی و عدم قصد تبرع.

تأثیر عدم تمکین زوجه بر حق او برای اجرت المثل

عدم تمکین زوجه (یعنی انجام ندادن وظایف شرعی و قانونی همسری بدون دلیل موجه) می تواند بر برخی از حقوق مالی او تأثیرگذار باشد، اما تأثیر آن بر اجرت المثل ایام زوجیت متفاوت است. اصولاً اگر عدم تمکین زوجه ثابت شود، او از حق نفقه محروم خواهد شد. اما در مورد اجرت المثل، به دلیل ماهیت این حق (که پاداش کارهای انجام شده در گذشته و بر اساس دستور زوج و عدم تبرع است)، عدم تمکین در حال حاضر یا گذشته، لزوماً به معنای سلب کامل حق اجرت المثل نیست. آنچه مهم است، احراز شرایط تبصره ماده ۳۳۶ قانون مدنی در طول مدتی است که کارها انجام شده اند. با این حال، قاضی ممکن است در تفسیر «قصد تبرع» یا «دستور زوج» در شرایط عدم تمکین زوجه با احتیاط بیشتری عمل کند.

هزینه های دادرسی و کارشناسی اجرت المثل

مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت مستلزم پرداخت هزینه هایی است که شامل موارد زیر می شود:

  • هزینه دادرسی: این هزینه بر اساس تعرفه های قانونی و بر مبنای مبلغ خواسته (در اینجا، مبلغ اجرت المثل که توسط کارشناس تعیین می شود) محاسبه می گردد. در ابتدا، زوجه باید مبلغی را به عنوان هزینه دادرسی تقویم شده (معمولاً مبلغی بین ۱ تا ۵ میلیون تومان) پرداخت کند و پس از تعیین مبلغ نهایی توسط کارشناس، مابه التفاوت آن را بپردازد.
  • هزینه کارشناسی: حق الزحمه کارشناس رسمی دادگستری برای ارزیابی اجرت المثل. این هزینه در ابتدا توسط خواهان (زوجه) پرداخت می شود، اما در صورت موفقیت در دعوا، زوج محکوم به پرداخت تمامی این هزینه ها در حق زوجه خواهد شد.
  • حق الوکاله وکیل: در صورت استفاده از وکیل، هزینه های مربوط به آن نیز به عهده زوجه خواهد بود که در نهایت می تواند از زوج مطالبه کند.

متداول ترین دفاعیات زوج در برابر مطالبه اجرت المثل و راهکارهای مقابله

زوج در برابر مطالبه اجرت المثل ممکن است دفاعیات مختلفی را مطرح کند که زوجه باید برای مقابله با آن ها آماده باشد:

  1. ادعای عدم دستور: زوج ممکن است ادعا کند که هیچگاه دستوری برای انجام امور منزل نداده و زوجه به میل خود این کارها را انجام داده است.
    • راهکار مقابله: ارائه شهادت شهود، مدارک الکترونیکی، و تأکید بر عدم مشارکت زوج در امور منزل به عنوان قرینه دستور تلویحی.
  2. ادعای قصد تبرع: زوج ممکن است مدعی شود که زوجه با قصد رایگان بودن کارها را انجام داده است.
    • راهکار مقابله: اثبات درخواست های قبلی برای دریافت دستمزد، ارائه دلایل مبنی بر نیاز مالی، و اشاره به روابط سرد میان زوجین.
  3. ادعای انجام کارهای وظیفه شرعی: زوج ممکن است بگوید کارهای انجام شده جزو وظایف شرعی و قانونی زوجه بوده است.
    • راهکار مقابله: استناد به فتاوای مراجع تقلید و مواد قانونی که صراحتاً امور خانه داری را جزو وظایف شرعی زوجه نمی دانند.
  4. ادعای عدم تمکین زوجه: زوج ممکن است عدم تمکین زوجه را مطرح کند.
    • راهکار مقابله: توضیح اینکه عدم تمکین (در صورت اثبات) بر نفقه اثر می گذارد نه اجرت المثل، مگر اینکه ارتباط مستقیم با زمان انجام کارها و قصد تبرع داشته باشد.

اهمیت مشاوره با وکیل متخصص

پیچیدگی های حقوقی پرونده های خانواده، به خصوص مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت، نیازمند دانش و تجربه حقوقی بالایی است. مشاوره با یک وکیل متخصص در امور خانواده می تواند به زوجه کمک کند تا:

  • به درستی دلایل و مستندات خود را جمع آوری و ارائه کند.
  • لایحه های دفاعیه و دادخواست خود را به صورت حقوقی و قوی تنظیم کند.
  • با دفاعیات احتمالی زوج آشنا شده و راهکارهای مقابله را بشناسد.
  • فرآیند دادرسی را به صورت مؤثرتری طی کند و از تضییع حقوق خود جلوگیری نماید.

نتیجه گیری

مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت، یک حق قانونی و شرعی برای زنان است که در بسیاری از موارد به دلیل عدم آگاهی یا پیچیدگی های حقوقی، از آن چشم پوشی می شود. همانطور که در این مقاله به تفصیل شرح داده شد، تبصره ماده ۳۳۶ قانون مدنی مبنای این حق است و زوجه می تواند در صورت احراز سه شرط اصلی (انجام کارهای غیر وظیفه شرعی، به دستور زوج، و عدم قصد تبرع) برای احقاق آن اقدام کند. ارائه لایحه های دقیق و مستدل، جمع آوری مدارک کافی و آگاهی از فرآیند دادرسی و دفاعیات احتمالی زوج، از ارکان اصلی موفقیت در این پرونده هاست.

توصیه اکید می شود که قبل از هرگونه اقدام حقوقی، حتماً با یک وکیل متخصص در امور خانواده مشاوره نمایید تا با راهنمایی های حرفه ای، شانس موفقیت خود را به حداکثر برسانید و حقوق قانونی خود را به طور کامل استیفاء کنید. آگاهی، گام اول در مسیر احقاق حق است.

دکمه بازگشت به بالا