شرط گذاشتن برای مهریه
شرط گذاشتن برای مهریه
مهریه به عنوان یک حق مالی مهم و تضمین کننده امنیت خاطر زن در ازدواج، از جایگاه ویژه ای در نظام حقوقی ایران برخوردار است. بسیاری از زوجین و خانواده ها تمایل دارند تا برای پرداخت مهریه شرایط خاصی را تعیین کنند، اما آگاهی از اینکه کدام شروط قانونی و کدام باطل هستند، از اهمیت حیاتی برخوردار است. تعیین شروط صحیح می تواند به تعادل حقوقی و مالی طرفین کمک کند، در حالی که شروط باطل نه تنها فاقد اعتبار حقوقی هستند، بلکه می توانند منجر به بروز اختلافات و چالش های جدی در آینده شوند. این مقاله به بررسی دقیق و تخصصی شروط قانونی و باطل مهریه، پیامدهای هر یک و همچنین معرفی جایگزین های حقوقی معتبر برای تضمین حقوق زوجین می پردازد تا با آگاهی کامل، تصمیمات حقوقی درستی اتخاذ شود.
مفهوم حقوقی مهریه و زمان مالکیت زن بر آن
مهریه، مالی است که به موجب عقد نکاح، مرد مکلف به پرداخت آن به زن می شود. این حق مالی، ماهیتی مستقل از سایر تعهدات زوجین داشته و هدف آن، تضمین پشتوانه مالی زن در طول زندگی مشترک و پس از آن است. بر اساس ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی ایران، به محض جاری شدن عقد نکاح دائم، زن مالک تمام مهریه می شود. این مالکیت، یک مالکیت استقراری و کامل است که بدون نیاز به دخول یا هر شرط دیگری، برای زن حاصل می گردد.
مالکیت زن بر مهریه به این معناست که او از همان لحظه عقد، حق تصرف در آن را دارد و می تواند هر زمان که بخواهد، تمام یا قسمتی از آن را مطالبه کند. حتی اگر زن در زندگی مشترک از شوهر خود تمکین نکند، این عدم تمکین باعث سلب مالکیت او بر مهریه نمی شود، بلکه صرفاً می تواند حق حبس (موضوع ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی) را تحت تأثیر قرار دهد.
مهریه دارای انواع مختلفی است که مهم ترین آن ها شامل مهرالمسمی، مهرالمثل و مهرالمتعه می شود. مهرالمسمی، مهریه ای است که مقدار و نوع آن به صورت دقیق و مشخص در زمان عقد نکاح تعیین و توافق می گردد. مهرالمثل، مهریه ای است که در صورتی که در عقد نکاح، مهریه تعیین نشده باشد یا تعیین آن باطل باشد، اما دخول صورت گرفته باشد، با توجه به عرف و شأن زن و وضعیت خانوادگی و اجتماعی او تعیین می شود. مهرالمتعه نیز در مواردی کاربرد دارد که مهریه در عقد تعیین نشده و دخول نیز صورت نگرفته باشد؛ در این حالت، دادگاه با توجه به وضعیت مالی مرد، مقداری مال را به عنوان مهریه تعیین می کند.
شروط باطل و غیرقانونی در مهریه: تحلیل و پیامدها
گرچه طرفین عقد می توانند برای مهریه شروطی بگذارند، اما تمامی این شروط از نظر قانونی معتبر نیستند. قانون مدنی ایران، بطلان برخی از شروط را پیش بینی کرده و به پیامدهای آن نیز اشاره دارد. شناخت این شروط برای جلوگیری از بروز مشکلات حقوقی در آینده ضروری است.
ماهیت بطلان شرط و تأثیر آن بر مهریه
بر اساس ماده ۲۳۲ قانون مدنی، شروط باطلی وجود دارند که باطل کننده عقد نیستند؛ به این معنا که تنها خود شرط از بین می رود و عقد و اصل مهریه معتبر باقی می مانند. اما ماده ۲۳۳ همان قانون به شروطی اشاره دارد که علاوه بر باطل بودن خود شرط، موجب بطلان عقد نیز می شوند. این دسته از شروط، شروطی هستند که مخالف مقتضای ذات عقد باشند. به عنوان مثال، اگر شرط شود که زوجین هیچ یک نمی توانند از دیگری مهریه را مطالبه کنند، این شرط باطل است زیرا مهریه به محض عقد به مالکیت زن در می آید و سلب حق مالکیت از او، خلاف ماهیت این حق است.
بنابراین، در اکثر موارد مربوط به شروط مهریه، اگر شرطی باطل تشخیص داده شود، صرفاً آن شرط فاقد اعتبار می شود و اصل مهریه که در عقد تعیین شده، معتبر باقی می ماند. این بدان معناست که زن همچنان می تواند مهریه خود را مطالبه کند، اما شرط باطل دیگر قابلیت اجرا نخواهد داشت.
رایج ترین شروط باطل و دلیل حقوقی آن ها
در ادامه به برخی از رایج ترین شروطی که در خصوص مهریه گذاشته می شوند و از نظر قانون باطل تلقی می گردند، اشاره می کنیم:
- شرط پرداخت مهریه تنها در صورت فوت شوهر یا طلاق از سوی او: این شرط، یکی از متداول ترین شروط باطل است. مهریه، به محض وقوع عقد، به مالکیت زن در می آید و حق مطالبه فوری آن برای زن وجود دارد. مشروط کردن پرداخت مهریه به فوت یا طلاق، خلاف ماهیت عندالمطالبه بودن مهریه و حق مالکیت زن است و به همین دلیل، از نظر حقوقی باطل تلقی می شود. در صورت درج چنین شرطی، فقط شرط باطل می گردد و اصل مهریه عندالمطالبه باقی می ماند.
- شرط عدم مطالبه مهریه در طول زندگی مشترک: مشابه مورد قبل، این شرط نیز به دلیل سلب حق مالکیت و تصرف زن بر مال خود، باطل است. زن حق دارد هر زمان که اراده کند، مهریه خود را مطالبه نماید و هیچ شرطی نمی تواند این حق را به طور کلی از او سلب کند.
- شرط وابسته کردن مهریه به تمکین زن: مهریه، با عقد نکاح به مالکیت زن در می آید و پرداخت آن، ارتباط مستقیمی به تمکین یا عدم تمکین زن ندارد. هرچند تمکین زن از شوهر در برخی حقوق مانند نفقه مؤثر است، اما شرط اصلی برای مالکیت مهریه نیست. بنابراین، شروطی که پرداخت مهریه را به تمکین زن مشروط می کنند، باطل هستند. با این حال، عدم تمکین می تواند حق حبس زن را محدود کند.
- سایر شروطی که حق مالکیت زن بر مهریه را سلب یا محدود می کنند: هر شرطی که به نوعی حق مالکیت زن بر مهریه را به صورت کلی یا جزئی سلب کند یا آن را به شرایط نامتعارف، خلاف شرع یا قانون مشروط سازد، باطل خواهد بود. این شروط ممکن است مصادیق مختلفی داشته باشند، اما ملاک بطلان آن ها، مغایرت با اصول و قواعد آمره فقهی و قانونی است.
بطلان شروطی که حق مالکیت زن بر مهریه را سلب می کنند، به معنای از بین رفتن اصل مهریه نیست؛ بلکه تنها شرط باطل می شود و زن همچنان حق مطالبه مهریه را دارد.
شروط صحیح و قانونی در مهریه و ابعاد اجرایی آن ها
برخلاف شروط باطل، امکان تعیین شروط صحیح و قانونی برای مهریه وجود دارد که می تواند به روشن تر شدن تعهدات و حقوق طرفین کمک شایانی کند. این شروط باید در چارچوب قوانین و شرع مقدس اسلام قرار گیرند.
تعیین نوع و مقدار مهریه در عقدنامه
یکی از مهم ترین شروط صحیح، تعیین دقیق و معلوم بودن نوع و مقدار مهریه است. بر اساس ماده ۱۰۷۸ قانون مدنی، مهریه باید دارای ارزش مالی باشد و مشخص و معین باشد. این مال می تواند شامل موارد زیر باشد:
- مهریه نقدی: وجه رایج کشور یا ارزهای خارجی، با ذکر دقیق مبلغ و واحد پول.
- سکه و طلا: تعداد مشخصی سکه بهار آزادی (تمام، نیم یا ربع) یا وزن مشخصی طلا. لازم است نوع سکه (بهار آزادی، امامی) و عیار طلا به وضوح قید شود.
- اموال غیرمنقول: ملک، زمین، آپارتمان یا مغازه. در این حالت، ذکر دقیق مشخصات ملک از جمله پلاک ثبتی، شماره قطعه و آدرس کامل الزامی است. صرفاً گفتن یک خانه در تهران یا به فلان متراژ کافی نیست و می تواند منجر به مجهول ماندن مهریه و ابطال آن شود. اگر ملک به نام شخص دیگری (غیر از زوج) باشد، امضای مالک نیز ضروری است تا تعهد او به انتقال مشخص شود.
مهریه عندالمطالبه: حق فوری مطالبه
رایج ترین و اصلی ترین نوع مهریه، مهریه عندالمطالبه است. در این حالت، زن به محض وقوع عقد، مالک مهریه می شود و می تواند هر زمان که بخواهد، آن را مطالبه کند. حق مطالبه فوری به زن اجازه می دهد تا از طریق مراجع قانونی، از جمله اداره ثبت اسناد و املاک و دادگاه های خانواده، برای به اجرا گذاشتن و وصول مهریه خود اقدام کند. این نوع مهریه، قوی ترین ضمانت اجرایی را برای زن فراهم می آورد و مرد ملزم به پرداخت آن است مگر اینکه اعسار او (عدم توانایی مالی) به اثبات برسد.
مهریه عندالاستطاعه: راهکاری برای تعادل
مهریه عندالاستطاعه، یکی از شروط صحیحی است که در سالیان اخیر رواج بیشتری یافته است. در این نوع مهریه، پرداخت مهریه از سوی مرد، مشروط به توانایی مالی او (استطاعت) می گردد. به عبارت دیگر، زن تنها زمانی می تواند مهریه را مطالبه کند که مرد توانایی مالی پرداخت آن را داشته باشد و این توانایی باید از سوی زن به اثبات برسد. این نوع مهریه، می تواند جایگزین مناسبی برای شروط باطل باشد که قصد دارند پرداخت مهریه را به آینده یا شرایط خاصی موکول کنند.
نحوه اثبات استطاعت: مسئولیت اثبات استطاعت مالی مرد (اعم از دارایی ها، اموال منقول و غیرمنقول، درآمد ثابت و…) بر عهده زن است. زن باید با ارائه مدارک و شواهد کافی، توانایی مالی مرد را در دادگاه اثبات کند.
آثار حقوقی مهریه عندالاستطاعه:
- عدم امکان جلب مرد: در مهریه عندالاستطاعه، امکان بازداشت و جلب مرد به دلیل عدم پرداخت مهریه وجود ندارد، مگر اینکه استطاعت او اثبات شود و با این وجود از پرداخت امتناع کند.
- عدم ممنوع الخروجی: در بسیاری از موارد، مرد به دلیل مهریه عندالاستطاعه، ممنوع الخروج نمی شود.
- عدم امکان استفاده از حق حبس: زن نمی تواند با استناد به حق حبس (خودداری از تمکین تا دریافت مهریه)، از حقوق زناشویی امتناع کند، زیرا پرداخت مهریه به استطاعت مرد مشروط شده است.
مزایا و معایب: مهریه عندالاستطاعه می تواند فشار مالی را از دوش مرد بردارد و ازدواج را تسهیل کند، اما در مقابل، فرآیند وصول مهریه را برای زن پیچیده تر و دشوارتر می سازد. این نوع مهریه، نیازمند توافق و آگاهی کامل هر دو طرف از جنبه های حقوقی آن است.
امکان اخذ ضامن برای پرداخت مهریه
یکی دیگر از شروط قانونی و معتبر، گرفتن ضامن برای پرداخت مهریه است. زوجین می توانند در عقدنامه شرط کنند که شخص ثالثی (مانند پدر شوهر یا فرد دیگری) پرداخت مهریه را ضمانت کند. این ضمانت می تواند به صورت تضامنی یا انفرادی باشد.
- نحوه درج شرط ضمانت: باید به صراحت در عقدنامه توسط سردفتر قید شود که چه کسی و به چه میزان، پرداخت مهریه را ضمانت کرده است. امضای ضامن نیز در سند ازدواج الزامی است.
- آثار حقوقی ضمانت: در صورت عدم پرداخت مهریه توسط شوهر، زن می تواند همزمان یا به صورت جداگانه، مهریه خود را از ضامن نیز مطالبه کند. اگر ضمانت تضامنی باشد، زن می تواند به هر کدام از شوهر یا ضامن مراجعه کرده و تمام یا بخشی از مهریه را مطالبه کند.
شرط فعل حقوقی (انتقال مال معین) در مهریه
تعیین مهریه به صورت انتقال یک مال مشخص (مانند شش دانگ یک آپارتمان) به نام زن، به عنوان شرط فعل حقوقی، کاملاً قانونی است. در این حالت، زوج متعهد می شود که در زمان یا شرایط معینی، آن مال را به نام زن منتقل کند. نکات مهم در خصوص این نوع شرط:
- تعیین دقیق مال: همانند اموال غیرمنقول در مهریه نقدی، مال مورد نظر باید به صورت دقیق و با تمام جزئیات (پلاک ثبتی، مشخصات خودرو و…) تعیین شود تا از ابهام جلوگیری گردد.
- زمان انتقال: زمان انتقال می تواند به محض عقد، پس از دوران عقد، پس از تولد فرزند یا هر زمان دیگری باشد که مورد توافق طرفین قرار می گیرد.
- اجرای تعهد: در صورت استنکاف زوج از انتقال مال، زن می تواند از طریق مراجع قضایی، الزام او به انجام تعهد (انتقال سند) را مطالبه کند. دادگاه صالح برای رسیدگی به این دعاوی، معمولاً دادگاه محل وقوع ملک غیر منقول است.
تمایز شروط مهریه از شروط ضمن عقد نکاح: اهمیت و کاربردها
یکی از ظرایف حقوقی در مبحث ازدواج، تمایز میان شروطی است که مستقیماً به ماهیت و پرداخت مهریه مربوط می شوند و شروطی که به عنوان «شروط ضمن عقد نکاح» مطرح می گردند. فهم این تفاوت برای زوجین و مشاوران حقوقی، از اهمیت بالایی برخوردار است.
تعریف و ماهیت شروط ضمن عقد
شروط ضمن عقد نکاح، تعهدات و توافقات اضافی هستند که طرفین (زوج و زوجه) در هنگام انعقاد عقد نکاح، بر عهده می گیرند. این شروط، ارتباط مستقیمی با ماهیت مهریه ندارند، بلکه به سایر جنبه های زندگی مشترک و حقوق و تکالیف زوجین مربوط می شوند. شروط ضمن عقد می توانند از حقوق بیشتری برای زن در زندگی مشترک و پس از آن حمایت کنند و چارچوب مشخصی برای روابط زوجین ترسیم نمایند. این شروط باید صحیح، مشروع و عقلایی باشند و خلاف مقتضای ذات عقد نکاح نباشند.
بررسی شروط ۱۲ گانه چاپی عقدنامه
در بسیاری از عقدنامه های رسمی، قسمتی تحت عنوان شروط ضمن عقد وجود دارد که شامل 12 شرط چاپی از پیش تعیین شده است. زوجین می توانند با امضا و اثر انگشت، هر یک از این شروط را فعال کرده و به آن اعتبار قانونی ببخشند. برخی از مهم ترین این شروط عبارتند از:
- شرط حق تحصیل: تضمین حق ادامه تحصیل برای زن بدون نیاز به اجازه مجدد مرد.
- شرط حق اشتغال: تضمین حق انتخاب شغل و ادامه کار برای زن بدون نیاز به اجازه مجدد مرد.
- شرط تعیین مسکن: اعطای حق تعیین مسکن به زن.
- شرط وکالت در طلاق: اعطای وکالت بلاعزل به زن برای طلاق در شرایط خاص (مانند سوء رفتار مرد، عدم پرداخت نفقه، ترک زندگی مشترک، اعتیاد و…).
- شرط تنصیف اموال: تعهد مرد به تقسیم اموالی که در دوران زندگی مشترک به دست آورده اند، در صورت طلاق از سوی مرد یا عدم تقصیر زن در طلاق.
فعال کردن این شروط، به ویژه برای حمایت از حقوق زن، از اهمیت بالایی برخوردار است و می تواند به عنوان پشتوانه ای قوی برای او در آینده محسوب شود.
شروط کلیدی برای تضمین حقوق زن (جایگزین های موثر)
در مواردی که هدف، تضمین امنیت و حقوق زن در چارچوب ازدواج است، شروط ضمن عقد می توانند جایگزین های بسیار موثری برای شروط باطل مهریه باشند:
- شرط تنصیف اموال: این شرط به معنای آن است که اگر طلاق به درخواست مرد باشد و زن نیز مرتکب سوءرفتار یا خیانت نشده باشد، زوج موظف است تا نصف اموالی را که در طول زندگی مشترک با تلاش و کار خود به دست آورده است، به زن منتقل کند. این شرط، تضمینی برای مشارکت زن در دارایی های خانواده و حمایت از او در صورت جدایی است.
- شرط وکالت در طلاق: اعطای وکالت بلاعزل به زن برای طلاق، این امکان را به او می دهد که در صورت بروز برخی مشکلات و تخلفات از سوی مرد (که باید صراحتاً در متن وکالتنامه قید شوند)، بدون نیاز به اثبات عسر و حرج طولانی مدت در دادگاه، اقدام به طلاق کند. این وکالت، ابزاری قدرتمند برای زن است تا در شرایط غیرقابل تحمل، خود را از زندگی مشترک رها سازد.
این شروط، حقوق مستقلی را برای زن تضمین می کنند و به ماهیت مهریه خللی وارد نمی آورند. آن ها به زن امکان می دهند تا در صورت بروز اختلافات، از حقوق مالی و غیرمالی خود به نحو مؤثری دفاع کند، بدون آنکه نیاز باشد مهریه را به شروطی خلاف قانون و باطل مشروط سازد.
نکات عملی و مراحل قانونی ثبت شروط در عقدنامه
ثبت صحیح شروط مهریه یا شروط ضمن عقد نکاح، نیازمند رعایت نکات عملی و طی کردن مراحل قانونی مشخصی است تا از اعتبار حقوقی لازم برخوردار باشند.
مهم ترین اصل در نگارش هرگونه شرطی، صراحت و وضوح در متن است. شروط باید به گونه ای نوشته شوند که هیچگونه ابهامی در مفهوم، دامنه و نحوه اجرای آن ها وجود نداشته باشد. هرگونه ابهام می تواند در آینده به تفاسیر متفاوت و بروز اختلافات حقوقی منجر شود. استفاده از عبارات دقیق حقوقی و پرهیز از کلمات عامیانه و مبهم، از الزامات نگارش شروط است.
پیش از هرگونه تصمیم گیری و امضای عقدنامه، ضرورت مشورت با وکیل متخصص حقوق خانواده بسیار حیاتی است. یک وکیل مجرب می تواند تمامی ابعاد حقوقی شروط پیشنهادی را بررسی کرده، از اعتبار و قانونی بودن آن ها اطمینان حاصل کند و راهنمایی های لازم را برای نگارش صحیح و جامع ارائه دهد. این مشاوره می تواند از بروز مشکلات و دعاوی حقوقی پیچیده در آینده جلوگیری کند.
شروط اضافی، چه مربوط به مهریه و چه شروط ضمن عقد، باید توسط سردفتر در سند ازدواج به صورت رسمی درج شوند. سردفتر موظف است متن کامل شروط را به دقت در عقدنامه بنویسد. پس از درج، هر دو طرف (زوج و زوجه) و در صورت لزوم ضامن یا دیگر افراد مرتبط با شرط، باید متن شرط را مطالعه کرده و با امضا و اثر انگشت خود، صحت و قبول آن را تأیید نمایند. سردفتر نیز با گواهی خود، رسمیت این شروط را تأیید می کند. این فرآیند، ضمانت اجرایی لازم را به شروط اعطا می کند و امکان انکار یا تغییر آن ها را در آینده به حداقل می رساند.
مشورت با وکیل متخصص حقوق خانواده قبل از امضای عقدنامه، برای تضمین اعتبار و صحت حقوقی شروط، الزامی است.
پرسش و پاسخ های متداول (FAQ) درباره شروط مهریه
آیا امکان افزایش یا کاهش مهریه پس از عقد وجود دارد؟
بله، با توافق زوجین و ثبت رسمی آن در دفاتر اسناد رسمی، امکان افزایش یا کاهش مهریه پس از عقد نکاح وجود دارد. با این حال، باید توجه داشت که افزایش مهریه پس از عقد، ممکن است از نظر دادگاه ها (مخصوصاً در مراحل اجرایی) اعتبار کمتری نسبت به مهریه اولیه داشته باشد و گاهی ممکن است شبهه فرار از دین برای مرد ایجاد کند. کاهش مهریه نیز به معنای ابراء ذمه مرد یا بذل مهریه از سوی زن است که باید به صورت رسمی انجام شود.
در صورت بطلان شرط مهریه، تکلیف اصل مهریه چیست؟
در اکثر موارد، اگر شرطی که برای مهریه تعیین شده، باطل باشد (مانند شرط عدم مطالبه مهریه تا فوت مرد)، فقط خود آن شرط باطل می شود و اصل مهریه که در عقد تعیین شده بود، معتبر باقی می ماند. به عنوان مثال، اگر مهریه ۱۰۰ سکه باشد و شرط شود که تا زمان فوت مرد قابل مطالبه نیست، این شرط باطل است و زن می تواند همان ۱۰۰ سکه را به صورت عندالمطالبه مطالبه کند. بطلان شرط فقط در صورتی به بطلان اصل عقد نکاح می انجامد که شرط، مخالف مقتضای ذات عقد باشد که در مورد مهریه کمتر اتفاق می افتد.
آیا می توان مهریه عندالمطالبه را به عندالاستطاعه تغییر داد؟
بله، با توافق هر دو طرف (زن و مرد) و با مراجعه به دفتر اسناد رسمی، می توان مهریه عندالمطالبه را به عندالاستطاعه تغییر داد. این توافق باید به صورت رسمی ثبت شود تا از نظر حقوقی معتبر باشد. در این صورت، زن برای مطالبه مهریه باید استطاعت مالی مرد را اثبات کند.
آیا مهریه در عقد موقت نیز مشروط می شود؟
بله، در عقد موقت نیز همانند عقد دائم، می توان برای مهریه شرط گذاشت. قواعد کلی مربوط به شروط صحیح و باطل در مهریه، در عقد موقت نیز اعمال می شود. با این حال، با توجه به ماهیت متفاوت عقد موقت (محدودیت زمانی و عدم وجود نفقه در برخی موارد)، برخی شروط ممکن است کاربرد یا آثار متفاوتی داشته باشند. در عقد موقت، مهریه باید از ابتدا معلوم و معین باشد و عدم تعیین مهریه در عقد موقت، موجب بطلان عقد است.
آیا شرط «عدم مطالبه مهریه تا فوت» قابل اجرا است؟
خیر، همانطور که پیش تر توضیح داده شد، این شرط باطل است و قابلیت اجرا ندارد. مهریه به محض وقوع عقد به مالکیت زن در می آید و زن حق دارد هر زمان که بخواهد آن را مطالبه کند. مشروط کردن مطالبه مهریه به فوت مرد، سلب حق مالکیت زن بر مال خود محسوب می شود و خلاف قواعد آمره حقوقی است.
نتیجه گیری و توصیه نهایی
مهریه به عنوان یکی از ارکان اصلی عقد نکاح، نقش حیاتی در تأمین امنیت مالی زن و برقراری تعادل در روابط زوجین ایفا می کند. تعیین شروط مناسب برای مهریه یا در قالب شروط ضمن عقد نکاح، می تواند به شفافیت و استحکام این بنیان کمک کند. ضروری است که زوجین با آگاهی کامل از تفاوت میان شروط قانونی و شروط باطل، اقدام به تنظیم عقدنامه نمایند. شروطی که مغایر با ماهیت مالکیت زن بر مهریه هستند، از اعتبار ساقط شده و تنها خود شرط باطل می گردد، نه اصل مهریه.
شروط صحیح مانند مهریه عندالاستطاعه، اخذ ضامن یا شرط انتقال مال معین، در کنار شروط ضمن عقد نکاح نظیر حق تحصیل، حق اشتغال، وکالت در طلاق و تنصیف اموال، می توانند راهکارهای مؤثری برای تضمین حقوق و امنیت خاطر هر دو طرف در زندگی مشترک باشند. انتخاب هر یک از این شروط، نیازمند درک عمیق از آثار حقوقی آن هاست. به همین دلیل، هرگز بدون مشاوره حقوقی متخصص و آگاه در زمینه حقوق خانواده، در مورد شروط مهریه و شروط ضمن عقد تصمیم نگیرید. این اقدام، می تواند از بروز چالش های حقوقی پیچیده در آینده جلوگیری کرده و مسیری روشن تر برای زندگی مشترک فراهم آورد.