به دنبال تربیت شهروند شایسته هستیم
دبیر سابق شورای عالی آموزش و پرورش گفت: دنبال تربیت شهروندان خوب هستیم بنابراین لازم است تغییراتی در آموزش و پرورش ایجاد شود.
به گزارش شیمیشی، مهدی نوید ادهم در نشست «در جستجوی تغییر» که همزمان با سالروز تصویب سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش برگزار شد، اعلام کرد: پس از تصویب سند تحول بنیادین در شورای عالی آموزش و پرورش و شورای عالی انقلاب فرهنگی، اولین نکته ای که برای اجرای سند به ذهن متبادر شد این بود که رکن اصلی اجرای این سند معلم است.
وی با تاکید بر اینکه باید معلمان خود را در سطح گواهینامه حضور داشته باشیم، تصریح کرد: در آن زمان تصور می کردیم که معلمان نمی توانند همکاری خوبی برای اجرای گواهینامه داشته باشند و به همین دلیل بحث ساخت دانشگاه مطرح شد. . در پایان من چندزان اساسنامه دانشگاه را نوشت و در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید. اکنون که بیش از یک دهه می گذرد، احساس می کنم تصمیم درستی بود.
این پژوهشگر حوزه آموزش و پرورش گفت: افرادی که در آن زمان در تدوین سند تحول بنیادین مشارکت داشتند معتقد بودند که آموزش و پرورش سازنده سرمایه انسانی و موتور توسعه کشور و درمان انواع مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی است. و آسیب های فرهنگی باید در مدرسه جستجو شود
دبیر سابق شورای عالی آموزش و پرورش با بیان اینکه مدارس و معلمان می توانند روند توسعه پایین را مختل کنند، ادامه داد: فرض دوم تدوین کنندگان این سند این بود که وضعیت فعلی آموزش و پرورش مناسب نیست و باید وضعیت ایده آل باشد. در آن یافت شود. آینده بنابراین یکی از ویژگی های سند، آینده پژوهی است. اعتقاد جمعی ما در آن زمان این بود که مشکلات آموزش و پرورش با اصلاح جزئی حل نمی شود و آسیب ها و کمبودهای داخلی و خارجی آموزش و پرورش باید با هم بررسی و اصلاح شود.
ادهم همچنین گفت: یکی دیگر از باورهای تدوین کنندگان این سند این بود که امروز همه مشکلات آموزش و پرورش ما درونی است اما بیشتر مشکلات آموزش و پرورش از بیرون به آموزش و پرورش تزریق شده است. حکومت ملکه در کشور آموزش کمی دیده است، که در مراکز معلمی ما فرصتی وجود ندارد، یا در بسیاری از استان ها، دانشگاه حرفه ای یک دبیرستان کوچک است و یک دانشگاه نیست. سند اصلاح آموزش و پرورش پایه باید برای اینها چاره اندیشی کند.
وی از نیاز به برنامه راهبردی برای اجرای سند تحول بنیادین خبر داد و گفت: اساساً این سوال مطرح است که چرا آموزش و پرورش نیاز به تغییر دارد؟ یکی از مسائل اصلی این است که آموزش و پرورش فعلی ما مبتنی بر تربیت اسلامی نیست. نکته دیگر این است که آموزش در سازگاری با تغییرات محیطی کم است. البته این کمبود تنها مشکل ما در ایران نیست، بلکه یک مشکل جهانی است. سیستم های آموزشی می توانند به دلایل مختلف مربوط به تغییرات سریع در محیط خود را تجدید کنند. از طرفی در تلاش هستیم تا شهروندان خوب را تربیت کنیم و از این رو لازم است در حوزه آموزش تغییراتی ایجاد شود.
در قسمتی دیگر از این برنامه سومیا رام مدیر برنامه درسی دانشگاه فارنگیه وی با طرح این سوال که چرا باید نظام آموزشی رسمی تغییر کند، گفت: نظام آموزشی نوین و آموزش مدرسه ای محصول مرحله ای تاریخی است که نقطه عطفی رخ داد و «مدرسه مدرن» شکوفا شد. اما امروزه مکتب مدرن نیز در بافت تاریخی خود مورد نقد قرار می گیرد و مکتب مدرن با اظهارنظرهایی چون «اصلاحات آموزشی» و «اصلاح نظام آموزش عمومی» نقد می شود. در دنیا میل به اصلاح این وجود دارد.
وی همچنین با اشاره به اینکه گاهی وقتی صحبت از اصلاح و تغییر نظام آموزشی می شود، انگ و برچسب اصلاح نظام تعلیم و تربیت داده می شود، تصریح کرد: گاهی این برچسب زده می شود که عده ای به دنبال تغییرات اساسی هستند. من از این افراد دعوت می کنم ادبیات آموزشی دنیا را مطالعه کنند و ببینند چه می گویند. در دنیا تقاضا برای اصلاح این امر وجود دارد.
این پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت بر این نکته تاکید کرد که نمی توان نقش و اساس مکتب مدرن را در مناسبات تمدن غرب و مواردی که به جهان صادر شده است نادیده گرفت و میزان توسعه و پیشرفت را نادیده گرفت. آموزش مهم است مدرسه مدرن ارتباط تنگاتنگی با توسعه اقتصادی دارد و وظیفه ویژه آن از ابتدا تربیت نیروی کار بود. دغدغه مکتب مدرن از ابتدا آموزش مردم نبوده است. بنابراین، وقتی هدف و هدف مکتب مدرن این باشد، بنابر معنای آن، نمی توان از آن هدف انتظار داشت.
رام با بیان اینکه نسخه های جایگزین بسیاری از تحول اساسی آموزش در دنیا وجود دارد، گفت: آموزش تفکر یا به جای خلاقیت نمونه های جایگزین این امر است. قاعدتاً اگر بخواهیم آموزش رسمی و عمومی را با رشد انسانی پیوند دهیم، باید ببینیم معنای مستقل ما از فرد و فرد توسعه یافته و تحصیل کرده چیست و این فرد توسعه یافته را بر چه مبانی نظری تعریف می کنیم. در اینجا معنای ما از تحول با تربیت اسلامی ارتباط وسیعی دارد، اما چه معنایی از تربیت اسلامی می تواند آن تحول اساسی را ایجاد کند؟
وی همچنین گفت: بی شک تعریف روانشناس فردگرا از مفهوم تربیت نمی تواند سنگ بنای تربیت اسلامی باشد. همچنین منظور از تربیت اسلامی که فقط تربیت دینی است کافی نیست. حتی اگر تربیت دینی را به تحول آفرین ترین و بدیع ترین شکل در نظر بگیریم، کافی نیست.
مدیر کل برنامه مطالعاتی دانشگاه فرهنگیان معتقد است: به نظر می رسد تغییر اساسی مربوط به معنای سوم تربیت اسلامی است که می توان آن را «نظریه تربیت اسلامی» نامید که با تعلیم و تربیت اسلامی تفاوت دارد. که «نظریه اسلامی تربیت» خود را رقیب نظریههای مختلف روانشناختی و فلسفی تربیت میداند.
در بخشی دیگر از این برنامه، سجاد صدیقی، رئیس موسسه لغت نامه های پایه نیز اعلام کرد: وقتی مکتب مدرن وارد ایران می شود، برای خیلی ها این سوال پیش نمی آید که آیا لازم است با این الگوی مطالعه باشیم؟
وی تصریح کرد: اگر در آموزش و پرورش معنا، مفاهیم و هویت را منتقل کنیم، باید منطق ساختن نظام آموزشی جدید را درک کنیم. در غیر این صورت نمی توانیم در مورد تحلیل بقیه ماجرا بحث کنیم. اول از همه، باید بدانیم که چه چیزی را می خواهیم تغییر دهیم؟ سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که اگر سازوکاری برای آموزش ایجاد شود چرا باید این سازوکار جهانی باشد؟ چرا باید الگوی آموزش عمومی را در جهان جهانی کنیم؟
صدیقی با بیان اینکه دانشگاه ها در روژاوا یک معنا دارند و دانشگاه ها بیشتر بر اساس فلسفه تعریف می شوند، گفت: در روژاوا دانشگاه به گونه ای معنادار برای مواجهه با سوالات اساسی ساخته شد. آنها ایده ای برای دانشگاه داشتند و به یک منطقه عمل گرایانه رسیدند. ایده ما برای دانشگاه چه بود؟ مدرسه در اروپا معنایی داشت و ساختن مدرسه واقعاً جواب سوال آنها بود. سوال اینجاست که دلیل پذیرش این مکتب مدرن چه بوده است؟ روشنفکران آن زمان اساساً اجازه نمی دهند چنین سؤالی مطرح شود و وقتی مدرسه مدرنی در ایران ساخته می شود، هیچکس آن را نمی پرسد.
رئیس سازمان بسیچ فرنگیان با بیان اینکه زمانی که مکتب مدرن وارد ایران شد، عموم مردم نسبت به مدرسه مدرن نگرش نداشتند، تاکید کرد: مردم در آن زمان زندگی متفاوتی داشتند و بچه ها در آن شرایط رشد کردند. نیازی به این مدرسه مدرن احساس نمی کرد. . بنابراین تنزل دادن موضوع اصلاح مدارس یک اشتباه راهبردی است. این بدان معنا نیست که هرکس به روش خود تلاش نمی کند، اما نباید از نظر دگرگونی دلسرد شد. اجرای سند تحول اساسی نیازمند الزامات لازم است، اولین بیان جدی ایجاد تفاهم اجتماعی است. در سند تحول، چارچوب و رهنمودهای نهضت آموزش و پرورش باید شفافتر از گذشته و بر اساس ایدههای اساسی انقلاب مشخص شود.
انتهای پیام